ارتباط با نوجوان
رهنمودهایی برای ارتباط خوب
برای آنکه شما و فرزندتان بتوانید راحت تر با یکدیگر صحبت کنید این رهنمودها را که به نظر روانشناسان مفیدند در نظر بگیرید:
1- نخستین قانون برای داشتن یک ارتباط خوب، خوب شنیدن است.
خوب شنیدن یعنی شما به نوجوانتان اجازه میدهید درباره ی هر چه دوست دارد،صحبت کند. حتی اگر مورد علاقه ی شما نباشد. به عبارت دیگر سخنان او را قطع نمی کنید و انتظار دارید که هم سخنان شما را قطع نکند. برخی اوقات والدین وانمود می کنند که دارند به مطالب فرزندانشان گوش می دهند در حالی که در واقع فکرشان جای دیگری است. گوش دادن حقیقی به فرزندتان یکی از مهمترین قدم هایی است که می تواند در راه بهبود روابطتان بردارید. تظاهر به گوش دادن، فایده ای ندارد. کودکان می توانند تشخیص دهند که چه هنگام حواستان جمع نیست.
2- در دوران بلوغ عواطف نوجوان و وضعیت هورمونی او لجام گسیخته است.
یاد بگیرید که به گفته های احساسی، واقع بینانه پاسخ بدهید و درک کنید که نوجوانان دوست دارند اغراق آمیز سخن بگویند تا در شما هیجان ایجاد کنند. معمولا آنچه می گویند، نشانگر عواطف حقیقی شان نیست. یکی از واکنش های مناسب در پاسخ به گفته ی عاطفی این است که نکوشید نوجوانتان را آرام کنید بلکه احساس او را تشخیص دهید و اعلام کنید.برای نمونه می توانید بگویید” میبینم که خیلی عصبانی هستی”. به این ترتیب با گفته ی او موافقت نکرده اید و عیب جویی نکرده اید.
3- اگر مشکل یا جر و بحثی پیش آمده است، از نوجوانتان بپرسید که به نظر او چگونه باید این مشکل را حل کرد. ممکن است با پیشنهادهای او موافق نباشید اما دست کم این نوع نگرش زمینه ای برای آغاز مذاکره به وجود می آورد. بی درنگ پیشنهادهای او را رد نکنید. به سخنان او گوش کنید اگر نمیتوانید پیشنهادهای او را بپذیرید نشان دهید که به او احترام می گذارید و حاضرید با او گفت و گو کنید تا به راه حل مشترکی برسید.
4- یاد بگیرید سئوال هایی بپرسید که به گفت و گو تداوم ببخشد نه آنکه آن را خفه کند.
این پرسش ها که معمولا نمی توان فقط با یک کلمه به آنها پاسخ گفت اغلب شامل واژه های “چه” یا “چطور” هستند. یک نوجوان بداخم بیشتر دوست دارد با پاسخهای کوتاه مانند بله،نه،شاید و… گفت و گو را به پایان برساند. برای نمونه میتوانید از او بپرسید: ” امروز چطور بود” اگر نوجوانتان بگوید ” بد نبود” او را تشویق کنید که مطالب بیشتری در این باره بگوید. البته نکته ی مهم این است که صادقانه به سخنان او علاقه مند باشید و با اشتیاق و بدون قضاوت کردن به او گوش بدهید.
5- یاد بگیرید جملاتی بگویید که احساساتتان را نشان دهند.
برای نمونه وقتی میگویید من در این حالت خشگین میشوم مسئولیت خشمتان را پذیرفته و احساستان را با فرزندتان در میان گذاشته اید. در حالی که اگر بگویید تو مرا عصبانی میکنی تقصیر را به گردن فرزندتان انداخته اید. نتایج پژوهش ها نشان میدهد که هیچ کس دوست ندارد کنار افرادی باشد که پیوسته دیگران را مقصر می شمارند. یکی از درسهای مهم برای رشد کردن این است که شخص عواطف خود را کنترل کند و مسئولیت آنها را بپذیرد. شما در مقام پدر و مادر میتوانید با پذیرفتن عواطفتان این درس را به کودکتان بدهید.
6- پیشنهاد آخر بیشتر یک نگرش است تا رفتار.
بکوشید شیوه های تازه صحبت کردن، لباس پوشیدن، موسیقی و خلاصه همه ی رفتارهایی را که نشانگر فرهنگ متداول و پیوسته در حال تغییر امروز است پذیرا باشید. لازم نیست خودتان از این مدها پیروی کنید اما بپذیرید که آنها علایم مشخص کننده ی افراد هم سن و سال فرزندتان هستند در نتیجه لازم است به دیده ی احترام به آنها بنگرید. مگر در مواقعی که این رفتارها موجب آزار افراد میشوند یا مخالف ارزش هایی هستند که شما و پیشینیانتان برای نسلها محترم شمرده اید.
www.clinicdeedar.com