سلامت جنسی کودکان
تصمیم گیری
تصمیم گیری در زندگی کودکان و بزرگسالان بخشی جدایی ناپذیر است و انتخاب درست در رابطه با جنسیت سالم، نقشی حیاتی دارد.
کودکان به فرصت نیاز دارند تا بتوانند مطابق با سطح رشد خود، تصمیم گرفتن را تمرین کنند. اگر به آنها فرصت بدهید، حتما می توانند بسیاری از مسائل خود را به خوبی حل کنند. کودکان با انتخاب کردن می آموزند که هر تصمیمی بگیرند، پیامدهایی خواهد داشت. بسیاری از والدین فکر می کنند که برای اینکه والدین خوبی باشند باید خودشان همه مشکلات کودکان را حل کنند. اگر شما هم بخواهید تنها حلال مشکلات فرزندتان باشید، به نفع آنها عمل نکرده اید چون به صورت واضح این پیام را به آنها منتقل می کنید که خودشان از پس مشکلات برنمی آیند و به همین دلیل باید به دیگران متکی باشند.
کودکان باید مهارت های تصمیم گیری را از سنین پایین و در موقعیت های روزمره تمرین کنند، مثلا می توانید به بچه پیش دبستانی خود اجازه بدهید برای پوشیدن لباس، بازی با اسباب بازی با دعوت کردن یک مهمان کوچک خود حداقل از میان دو گزینه دست به انتخاب بزند. در چنین موقعیت هایی توانایی اساسی تصمیم گیری در کودک پرورش می یابد و هر چه موقعیتهای تصمیم گیری برای او بیشتر باشد، بیشتر به مشکلات مربوط به انتخاب کردن پی می برد. با این روش بچه ها در نهایت نسبت به توانایی خود برای اخذ تصمیم درست، اعتماد به نفس پیدا می کنند و می توانند در تمام زمینه ها، از جمله زمینه هایی که به جنسیت آنها مربوط می شود درست تصمیم بگیرند.
موضوع دیگری که بچه ها باید همزمان بیاموزند این است که هر تصمیمی پیامدهای خاص خود را دارد و اگر اجازه بدهیم که آنها با پیامد تصمیم های خود روبه رو بشوند، از آنها درس هایی با ارزش می آموزند. به عنوان مثال، پسری دوازده ساله می خواهد موهایش را فلان مدل بزند و به والدینش التماس می کند که او را به سلمانی ببرند. مادرش نکات مثبت و منفی احتمالی این مدل را به او گوشزد می کند: «این مدل مو چندان نیاز به درست کردن ندارد و کاملا مد روز است اما شاید به تو نیاید.»
به هر حال، خود اوست که باید تصمیم نهایی را بگیرد، اما بعد از کوتاه کردن مو، پسر از مدل موی خود بیزار می شود. دوستانش سربه سر او می گذارند و میگویند که قیافه اش عجیب و غریب شده است. مادر از انتخاب او حمایت می کند و به خاطر تصمیمی که پسرش گرفته است به او توهین نمی کند. او در عوض به پسر خود یادآوری می کند که: «آنچه انتخاب می کنیم همیشه با انتظارات ما جور درنمی آید، خوشبختانه موهایت زود بلند می شود. این پسر از پیامد تصمیم خود درسی مهم می آموزد. کودکان ده دوازده ساله و نوجوانان در موقعیت هایی قرار می گیرند که باید درباره مسائلی که به جنسیت آنها مربوط می شود تصمیم بگیرند. آنها ممکن است بخواهند تصمیم بگیرند که آیا به فعالیت جنسی بپردازند یا از آن پرهیز کنند و شاید هم بخواهند درباره روابط دوستانه، سلامت جنسی با استفاده از مواد مخدر تصمیم بگیرند. هر تصمیمی که بگیرند پیامدهایی خواهد داشت.
کودکان حتما باید در زندگی روزمره، بینند که والدینشان چگونه به حل مشکلات می پردازند و به صورت مشترک تصمیم میگیرند. بچه ها را در انتخاب گردشها و فعالیت های خانوادگی و در انتخاب های دیگری که بر مجموعه خانواده تاثیر خواهد گذاشت، سهیم کنید، هرچند بسیاری از تصميمها حق والدین است و نباید به عهده بچه ها گذاشته شود. گاهی مشکل است که بفهمیم کدام تصمیم را باید خودمان بگیریم و کدام را به کودکان واگذار کنیم. سرعت رشد بچه ها با یکدیگر فرق می کند و بعضی از آنها قدرت استدلال بیشتری دارند. هر خانوادهای خود باید تصمیم بگیرد که در چه موقعیت و در چه سنی به فرزند خود اجازه بدهد که تصمیم نهایی را بگیرد. تکلیف بعضی از مسائل، مانند مسائل مربوط به امنیت بچه، روشن است. مثلا نباید به عهده بچه بگذاریم که مطابق میل خود کمربند ایمنی صندلی ماشین را ببندد یا هنگام بازی های ورزشی از وسائل ایمنی استفاده کند یا به انتخاب خود واکسن بزند، اما بعضی از مسائل مبهم ترند، مثلا:
- دختر نوجوان از چه سنی می تواند پاهای خود را تیغ بزند؟
- کودک، چه چیزی را و به چه مقدار اجازه دارد بخورد؟
- کودکان ده دوازده ساله شب ها تا چه ساعتی می توانند بیدار بمانند؟
- کودک چقدر باید برای تکالیف مدرسه خود تلاش کند؟
کودکان بزرگ تر می توانند مسئولیت بیشتری را به عهده بگیرند و درباره مسائل پیچیده تر تصمیم بگیرند. یکی از هدف های شما باید این باشد که با بزرگ تر شدن فرزندانتان، بتدریج اختبارات بیشتری به آنها واگذار کنید و اجازه بدهید که نسبت به اعمال خود مسئولیت بیشتری داشته باشند و پیامد تصمیم های خود را نیز تجربه کنند. در واقع وقتی کودکان به مرحله ای می رسند که باید درباره مسائل مربوط به جنسیت خود تصمیم بگیرند، دیگر تحت تأثیر مستقیم والدینشان نیستند. پس هرچه بیشتر بتوانند تمرین کنند و در مسائل برای خودشان تصمیم بگیرند، بعدها نیز برای رویارویی با مسائل و مشکلاتی که به جنسیت مربوط می شود توانایی بیشتری خواهند داشت و تصمیم های بهتری خواهند گرفت. هروقت ممكن و عاقلانه میدانید، فرزندان خود را تشویق کنید که با اعتماد به نفس، خودشان انتخاب کنند، شما نیز از انتخاب آنها حتی وقتی که با انتخاب شما متفاوت است. حمایت کنید. کودکان با این کار احساس قدرت می کنند و حس می کنند که آنها نیز اعضای صاحب اختیار و برابر خانواده هستند و همین کار شما به نوبه خود بر احساس ارزشمند بودن آنها نیز می افزاید.
وقتی تصمیم کودکان پیامدهای خوبی داشته باشد، شخصیت و عزت نفس آنها تا حدودی رشد می کند و وقتی پیامدهای تصمیم بد باشد، از همان پیامدها، درس هایی با ارزش می آموزند و در آینده از اشتباهات مشابه آن پرهیز می کنند. هر قدر بخواهید زمینه تصمیم گیری فرزند خود را محدود کنید، باید به او اجازه بدهید در مسائلی که به سلیقه شخصی او ربط دارد، صاحب اختیار باشد، مثلا رنگ، ترکیب و (در حد معقول) مدل لباس و مدل مو، نمونه ای از چیزهایی است که فرزندتان خودش باید انتخاب کند. باید به شخصیت کودکان احترام گذاشت.
وقتی به مهارت های تصمیم گیری کودکان می اندیشید، نکات کلیدی زیر را در نظر بگیرد:
- نه به فرزندان خود امکان بدهید خودشان تصمیم بگیرند و گزینه هایی را در
اختیار آنها قرار بدهید که متناسب سن آنهاست. به بچه های کوچکتر، گزینه های کمتر بدهید و به بزرگترها، گزینه های بیشتر. کودکان می توانند مطابق سن خود با نمونه های زیر تصمیم گیری را تمرین کنند:
– انتخاب لباس، اگر لباسی را انتخاب کردند که برای شرایط آب و هوایی مناسب نبود، طعم گرم شدن یا سرد شدن را خواهند چشید.
– خوردن یا نخوردن غذا، اگر کودکی تصمیم بگیرد ناهار نخورد، یکی دو ساعت بعد گرسنه می شود. احساس گرسنگی برای خوردن غذا، انگیزه ای قوی است.
– رفتن یا نرفتن به توالت، اگر فرزندتان به سن دبستان رسیده است، بگذارید خودش به تنهایی درباره نیاز بدن به توالت تصمیم بگیرد.
- برای انتخاب گزینه هایی در اختیار فرزندتان قرار بدهید که برای هر دوی شما قابل قبول باشد. اگر دو گزینه در اختیار او قرار میدهید، اول از خودتان اطمینان حاصل کنید که می توانید هر یک از آنها را بپذیرید.
- صبر کنید و اجازه بدهید که پیامد تصمیم او آشکار شود. پیامدهای طبیعی آموزگارانی ارزشمند هستند.
- وقتی با پیامد منفی تصمیم فرزند خود روبه رو شدید، هیچ وقت نگویید: «من که به تو گفته بودم»
- او را به خاطر نتایج تصمیم های خوبش تحسین کنید، به ویژه وقتی تصمیم او در سلامتی اش نقش داشته باشد،
بگویید:
– چه غذاهای سالمی میخوری.»
– چه قدر خوب از خودت مراقبت می کنی.»
– «چه قدر خوب انتخاب می کنی.» به چه فکرهای خوبی به ذهنت می آید.»
- با انتخاب عاقلانه خود در مورد سبک زندگی، ارزش ها، روابط دوستانه و روش های تربیتی، برای فرزند خود الگویی مناسب باشید.
- با فرزندانتان صحبت کنید و به آنها بگویید که برای تصمیم گیری صحیح باید وقت گذاشت و موضوع را تحلیل کرد، به ویژه وقتی موضوع تصمیم گیری حاد است.
- ارزش های خود را با فرزندانتان مرور کنید. وقتی کسی می خواهد با دیگری برخورد جنسی داشته باشد، ابتدا باید در این مورد تصمیم بگیرد.
- حتما به فرزندانتان اطمینان بدهید که اگر با موضوعی روبه رو شدند که تصمیم گیری درباره آن مشکل است، شما برای کمک کردن به آنها آماده هستند. درست تصمیم گرفتن نیاز به تمرین دارد و هر چه زودتر شروع به تمرین کنید بهتر است چون این مهارت همیشه جای رشد دارد. کودکانی که برای انتخاب صحیح تمرین می کنند، نسبت به دیگران در موقعیت بهتری قرار دارند. آنها در آینده به بزرگسالانی تبدیل می شوند که سالم و مسئولیت پذیرند و می توانند با آگاهی درباره مشکلات و مسائل حساس و بزرگ زندگی از جمله رفتار جنسی – تصمیم بگیرند.
حل مشکل
مهارت های اجتماعی لازم برای برخورد مؤثر با مشکلات، هر روز کاربرد دارد. کشمکش در تمام روابط فردی وجود دارد اما برای رویارویی با این اختلافات شخصی نیز راه هایی عملی وجود دارد. کودکانی که می آموزند مشکلات شان را به خوبی حل کنند، می توانند در ارتباط با مسائل جنسی خود تصمیم های سالم بگیرند و این تصمیم ها را نیز عملی کنند. آنها در آینده به احتمال زیاد بزرگسالانی خوشبخت، مسئولیت پذیر و با قدرت ابراز وجود خواهند شد. به فرزندان خود بیاموزید که ابراز وجود کنند و در عین حال به طرف مقابل خود نشان بدهند که برای او احترام قائلند. به آنها بیاموزید که وقتی با دیگران توافق ندارند، با آنها گفت وگو کنند و وقتی نمی توانند به راه حلی دست پیدا کنند، از دیگران کمک بگیرند. فرزندانتان با کمی تمرین برای حل مشکلات خود تخصص پیدا می کنند.
ابراز وجود
یک ضرب المثل قدیمی می گوید: «بچه را باید دید اما صدای او را نباید شنید.» اما این ضرب المثل دیگر ارزش خود را از دست داده است. بسیاری از والدین هنگام کودکی خود اجازه نداشتند سر سفره حرف بزنند. چنین والدینی از ابراز وجود فرزندان خود ناراحت می شوند و احساس می کنند که فرزندشان می خواهد رو در روی آنها بایستد، اما روان شناسان معتقدند که ابراز وجود، حق و وظیفه بچه هاست و بچه ها باید بیاموزند که هنگام ابراز وجود به حقوق دیگران نیز احترام بگذارند. ابراز وجود باعث می شود کودکی که بزرگ می شود، به بزرگسالی تبدیل شود که نسبت به خود، رفتارهای خود و پیامدهای آن رفتارها، احساس مسئولیت می کند.
در کودکان ده دوازده ساله، حرف زدن و بیان نیازها اهمیت اساسی پیدا می کند. اگر به فرزند خود بیاموزید که ابراز وجود کند، فایده عمل خود را هنگامی که فرزندتان با مسائل مربوط به جنسیت روبه رو می شود، خواهید دید. اگر کودکان بخواهند از خطر تعرضات جنسی در امان باشند، از رابطه جنسی پرهیز کنند و برای روابط دوستانه خود حد و حدودی ایجاد کنند، باید بتوانند حرف خودشان را به زبان بیاورند. هر چه در دوران کودکی بیشتر تمرین کنند، بعدها که در موقعیت های مشکل قرار میگیرند و باید بر اساس ارزش های خود موضع گیری کنند، بهتر می توانند عمل کنند.
بین ابراز وجود و احترام به دیگران باید تعادل برقرار شود. گاهی مرز بین یک درخواست محترمانه با بی ادبی، بسیار باریک است. همه تبادلات – چه میان یک بزرگسال و یک کودک و چه میان یک کودک و هم سن و سال های خودش – باید مؤدبانه باشد. بچه های خجالتی با بچه هایی که بیش از حد حساس هستند، هنگام تمرین ابراز وجود با موانعی دشوار روبه رو می شوند. بچه های خجالتی نیاز خود را احساس می کنند اما آن را به زبان نمی آورند. بنابراین بچه های کم رو، دورنگرا و خیلی حساس، هنگام آموزش و تمرین ابراز وجود، به تشویق و حمایت بیشتری نیاز دارند.
مرکز مشاوره دیدار ۰۲۱۸۸۸۹۳۲۵۸
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com