تمایز و ادغام
تمایز و ادغام دو فرآیند فطری در عامل بودن هستند که انگیزش و رشد جاری را هدایت می کنند.تمایز،خود را گسترش می دهد و آن را به طور فزاینده ای پیچیده می کند.ادغام،این پیچیدگی را در یک کل منسجم ترکیب می کند و بدین ترتیب از ادراک خویشتن منفرد و منسجم محافظت می کند.
تمایز هنگامی صورت می گیرد که فرد تمایلات،ترجیحات،و توانایی های موجود خود را به مثال،سابقه ی خود را در نظر بگیرید که چگونه یادگرفتید همه ی کامپیوتر ها مثل هم نیستند،همه ی ورزش ها مشابه هم نیستند،همه ی سیاستمداران مانند هم نیستند،همه ی روابط مثل هم نیستند،و همه ی مذاهب عین هم نیستند.انگیزش درونی،تمایلات،و ترجیحات،خود را باانگیزه می کنند تا با دنبا به گونه ای تعامل کنند که زمینه برای متمایز شدن آن به موجودیتی بسیار پیچیده آماده شود.برای مثال،کودکی که به هواپیماهای مدل علاقه دارد،کاتالوگ هارا بررسی می کند،به کلوب های مدل سازی می رود،با همسالان درباره ی مدل سازی صحبت می کند،مشترک مجله ای درباره ی این موضوع می شود،مواد جدید و روش های ساختن گوناگون را امتحان می کند،و در حال یادگیری،مهارت های تخصصی را پرورش می دهد.این انگیزش درونی است که به خود عامل بودن را می بخشد که برای بررسی کردن کاتالوگ ها،رفتن به کلوب های مدل سازی،صحبت کردن با همسالان و غیره به آن نیاز دارد.این جریان تجربه ی کاری است که به خود امکان می دهد متمایز و پیچیده شود.
برای ادغام کردن پیچیدگی خود در ادراک خویشتن واحد و وحدتی منسجم،نوعی گرایش ترکیبی وجود دارد.ادغام فرآیندی سازمان دهنده است که اجزای متمایز خود را کنار هم قرار می دهد و آن ها را منسجم می کند.ادغام زمانی روی می دهد که اجزای منفرد خود(یعنی،طرحواره ها،هویت ها،تمایلات،و غیره) به صورت موفقیت آمیزی به هم مرتبط شوند،سازمان یابند،و مکمل یکدیگر شوند.یک نمونه از تعامل تمایز با ادغام را می توان در تحقیقی یافت که به موجب آن از جوانان و سالخوردگان درخواست شد خودهای ممکن و اقداماتی را که بری تحقق بخشیدن آنها انجام دادند،نام ببرند.جوانان خودهای ممکن بیشتری را نام بردند که تمایز نیرومند را نشان می دهد.درحالیکه افراد سالخورده برای تحقق بخشیدن به خودهای ممکن خاص،اقدامات بیشتری را انجام دادند که ادغام بیشتری را نشان می دهد.بنابراین جوانان خودهای ممکن بیشتری را کاوش و امتحان کردند،در حالیکه سالخوردگان که این فرآیند امتحان کردن را انجام داده بودند،روی خود منسجم تر تمرکز کردند(ادغام).
مفاهیم عامل بودن(از طریق انگیزش درونی)،تمایز،و ادغام نشان می دهند که خود از جنبه های فطری برخوردار است.نیازهای روان شناختی و فرآیندهای رشد،نقطه ی آغازی را برای رشد خود فراهم می آورند.وقتی افراد بالغ می شوند،با موقعیت اجتماعی بیشتر در تماس قرار می گیرند و برخی از این جنبه های دنیای اجتماعی در سیستم خود،جذب ادغام می شوند.بنابراین،تصویر انگیزشی رشد خود،با این دیدگاه که خود صرفاً گیرنده ی منفعل بازخورد دنیای اجتماعی(طرحواره ها) و هویت هاست(جایگاه هایی در ترتیب اجتماعی)کاملاً در تناقض است.درست است که خود گیرنده ی بازخورد اجتماعی است و در مجموعه ی روابط اجتماعی وجود دارد،ولی از طریق عامل بودن فطری اش نیز فعالانه رشد می کند.بنابراین،برای اینکه از خود در حال رشد آگاه شویم،باید به جای چارچوب داوری جامعه،ملاک فرد را در نظر بگیریم.
مرکز مشاوره و روانشناسی دیدار
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com