برخورد با بدرفتاری همسر
هنگامی که رفتار نامزد یا همسرتان با شما غیر قابل تحمل است، چه باید بکنید؟
1- احساسات منفی خود را با او در میان بگذارید و صبر کنید، جوابی بشنوید تا نشان دهنده این باشد که احساساتتان را درک کرده و به خاطر رفتارش پشیمان شده است.
راههایی بیابید که هر دوی شما بتوانید با عقل و منطق و اهمیت متقابل برای احساسات یکدیگر، از بروز چنین موقعیت های مشابهی در آینده جلوگیری کنید. آنگاه یکدیگر را ببوسید و آشتی کنید.
۲۔ دو لیست ترتیب دهید،
لیست اول: از زمینه هایی که در رابطه با مردان از موضع ضعف برخورد می کنید
لیست دوم: در زمینه هایی که در کلیه روابطتتان با دیگران از موضع ضعف برخورد می کنید.
این مرحله، فرآیند مهمی است و حتما آن را روی کاغذ انجام دهید. نوشتن زمینه هایی که به طور معمول در آن زمینه ها مثل یک قربانی عشق برخورد می کنید، به شما در آگاه شدن نسبت به رفتارهایتان کمک خواهد کرد و اولین قدم در راه تغییر را آسان خواهد نمود. پس از آن که این لیست را تمام کردید، این موضوع را با یکی از دوستان زن خود در میان بگذارید. این کار به شما کمک خواهد کرد در این رابطه متعهدتر باشید و هرگز دوباره از موضع ضعف برخورد نکنید.
٣- دو لیست دیگر ترتیب دهید: یک لیست از رفتارهایی که صحیح و سالم هستند و لیست دیگر رفتارهایی که دیگر هرگز نباید در رابطه با مردان به آنها مبادرت ورزید، در فصل آخر این کتاب، به شما چگونگی درست کردن دفترچه ای از قوانین مختلف را خواهم آموخت.
۴- عزت نفس خود را حفظ نمایید. من از این عبارت خیلی خوشم می آید. این عبارت را روی کاغذهای کوچکی نوشته ام و برای آن که آنها را بیشتر ببینم، در قسمتهای مختلف خانه ام نصب کرده ام تا به عنوان یادآورهایی به من بگویند چه کسی هستم. گاهی اوقات مچ خودم را در حین انجام یک رفتار قربانی عشق شدن میگیرم. لحظه ای چشمانم را میبندم و به معنای این عبارت فکر میکنم. تقریبا اکثر اوقات فکر کردن به این عبارت، دوباره مرا به حس احترام شخصیم برمی گرداند. شما نیز تعبیر شخصی و این که چگونه عزت نفستان را حفظ کنید از این عبارت خواهید گرفت.
————————
به خاطر داشته باشید: از موضع ضعف برخورد نکردن با مردان، به این معنا نیست که نسبت به آنها سلطه جو باشید و سعی کنید آنها را کنترل نمایید بلکه بدین معنی است که با خودتان رفتاری از سر عشق و توام با احترام داشته باشید و بدین وسیله مردتان را وادار کنید که او نیز باشما چنین رفتاری داشته باشد.
———————–
وقتی زنان نیازشان را از مردان مطالبه میکنند مانند رفتار دختر بچه ها رفتار میکنند. وقتی دختر بچه کوچکی بودید بخاطر شیرین بودن نازنازی بودن و آسیب پذیریتان توجه زیادی گرفتداید. ممکن است متوجه نباشید کد هنوز هم چقدر دور و بر مردها این کار را انجام می دهید. مخصوصا وقتی که به عشق و تحسین نیازمندید. بسیار متأسفم از این که بگویم تعداد زیادی از زن ها مرتکب اشتباه شماره شش می شوند. هنگامی که عکس العمل و برخورد مردم را در رابطه با این رفتار زنان می بینم. احساس بدی به من دست می دهد.
چگونه این کار را انجام می دهید؟
1- موقعی که جواب درست موردی را می دانید، طوری رفتار می کنید که گویی ساده لوح و یا چشم و گوش بسته هستید. این کار باعث می شود نه تنها مردها نسبت به شما احساس برتری بکنند، بلکه یک حس اعتماد به نفس غیر واقعی نیز به آنها می دهد و تنها به این دلیل که از شما برتر هستند، یک احساس آرامش کاذب میکنند.
۲- به هنگام عصبانیت و یا ناراحتی طوری رفتار میکنید که گویی رنجیده هستید. آیا شما هنگامی که عملا عصبانی هستید. گریه می کنید؟ آیا مواقعی که می بایست به مردی بگویید رفتارش احمقانه بودد و از دستش عصبانی هستید، لب و لوچه تان را آویزان می کنید؟ آیا مواقعی که باید محل را ترک کنید، در عوض اخم می نمایید.
از آن جا که به بسیاری از ما آموزش داده اند که دخترها نباید عصبانی شوند. چون این کار قشنگ نیست. ما نیز خشم خود را فرو خورده و سعی می کنیم با احساسات دیگری که قابل پذیرش تر و زنانه تر است آن را نشان دهیم احساساتی نظیر ترس، غم و احساس گناه ما بدین وسیله خشم را درون خود سرکوب کرده و آن را در وجودمان انباه می کنیم این کار را برای این انجام می دهیم که کمتر تهدید آمیز است و برای مردها دوست داشتنی تر می نماید.
٣- تظاهر میکنیم که سردرگم و گیج شده ایم، در حالی که واقعا این طور نیست. این یکی از بدترین عادات ما زنها است. طوری رفتار می کنیم، گویی نمی دانیم چه می خواهیم و احساس واقعی ما چیست؟ و این که نمیدانیم چه باید بکنیم و خودمان را از لحاظ روحی عاجز و درمانده نشان می دهیم تا شاید مردی پیدا شود و ما را نجات دهد. تعجبی هم نیست که در این حالت آن مرد احساس قوی و مفید بودن می کند که به نوعی نیز کاذب است.
ما گیجی و سردرگمی را به عنوان سرپوش و استتار احساسات و عواطف بزرگتر و ناخوشایندتری نظیر خشم، انزجار، گناه، رنجش و ترس به کار می بریم. من مکرر از زنهایی که در سمینارهایم شرکت می کنند، موارد زیر را شنیده ام: «در مورد رابطه ام خیلی گیجم؛ نمیدونم چه اتفاقی می افته.» و وقتی از آنها می خواهم که توضیح بیشتری بدهند، این طور می گویند: «خب، شوهرم به من خیانت می کند، دو ساله که با هم رابطه جنسی نداریم و من احساس بی ارزشی میکنم.» البته به نظر من هیچ سردرگمی و گیجی در این رابطه وجود ندارد. موضوع این جاست که این زن خودش را به گیجی می زند، زیرا دیگر مجبور نخواهد بود هیچ تصمیمی بگیرد و یا مسئولیت و سرانجام زندگیش را بپذیرد.
۴- با مردها چنان رفتار میکنید که گویی پدرتان می باشند. هیچ اشکالی ندارد. گاهی اوقات به مردی که دوستمان دارد و به ما عشق می ورزد، اجازه دهیم به طریقی پدرانه از ما مواظبت کند، اما اگر اغلب اوقات بمانند پدرتان با شوهرتان رفتار کنید. رابطه شما یقین دچار مشکل می شود. این عادات نظیر عادت هایی است که در زیر آورده شده است:
- نامزد یا همسر خود را عملا پدر صدا زدن، روی پاهای او نشستن و لب و لوچه تان را آویزان کردن و اعتراف به او به خاطر این که آن روز دختر بدی بودید. به شوهرتان اجازه بدهید، تمام مسایل پولی و اقتصادیتان را کنترل کند و پول تو جیبیتان را بدهد.
در این جا نمی خواهم به علل روان شناختی و جدی تر این موضوع بپردازم، بلکه تنها کافی است که بگویم هر چه بیشتر شوهرتان را درنقش پدرتان قرار دهید، خودتان بیشتر در نقش کودک فرو خواهید رفت.
۵- با مرد زندگیتان با صدای توأم با گریه صحبت کنید و مانند دختر بچه ها حرف بزنید، به جای این که صدایی قوی و زنانه داشته باشید. ما زنها بخصوص مواقعی از این صدای کودکانه استفاده می کنیم که :
الف. از گفتن آن چه که در ذهن داریم، بترسیم.
ب. از عکس العمل آن مرد وحشت زده باشیم.
ج. احتمال بدهیم با ما موافقت نمیکنند.
اگر مانند دختر بچه ها با مردتان حرف بزنید، در واقع به او می گویید: ببین من فقط یک دختر بچه کوچک هستم، به من صدمه ای نزنی، با من بد رفتاری نکنی، باشه؟
6- اغتشاش و سردرگمی در زندگیتان ایجاد کردن. تا این که مردی به کمکتان بشتابد و نجاتتان بدهد.
- آیا زندگیتان این گونه است که یک بحران بدنبال. بحران دیگری دارد؟
- آیا همیشه یک فوریت در زندگیتان وجود دارد که به نصیحت و کمک مردی احتیاج دارید؟
- آیا به طرزی پنهان از این که نجاتتان بدهند، احساس لذت میکنید؟
بخشی از این بازی ادای دختر بچه ها را در آوردن. به این دلیل است که می خواهید اوضاع و احوالتان چنان آشفته شود. تا شاید مردی از راد برسد و شما را نجات بدهد. شاید به این دلیل این کار را انجام می دهید که در کودکی، هرگز پدرتان به کمکتان نمی آمد. شاید این کار را می کنید تا مرد زندگیتان را امتحان کرده و بفهمید، می توانید به او اعتماد کنید یا خیر. مشکلی در رابطه با این رفتار وجود دارد و آن این است که شما معتاد به بحران می شوید. در واقع از این کار به عنوان روشی برای جلب توجه همسرتان استفاده می کنید و این تاکتیک کاملا بچگانه است.
اگر میزان بدرفتاری بسیار زیاد است از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com