افکارتان را برکمال متمرکز کنید.
افکارتان را بر کمال متمرکز کنید.
بیماری نمی تواند در بدنی که از نظر فکری در تعادل باشد دوام بیاورد.به کمال توجه کنید و بدانید فقط کمال است که وجود دارد،و تمامی حواستان را به کمال مطلوب متمرکز کنید.بدین ترتیب فقط کمال نیز عایدتان خواهد شد.فکر معیوب و بیمار موجب تمامی بیماری ها در انسان است.حتی فقر و غم و اندوه نیز از فکر معیوب ناشی می شود.داشتن افکارر منفی ما را از دریافت میراث شایسته ای که به راستی استحقاق آن را داریم،دور می کند.مرتباً این کلمات را تکرار کنید و باور نیز داشته باشید:((من تنها در مورد کمال می اندیشم.فقط کمال را می بینم و من خودم کمال هستم.))
مفاصل من کاملاً خشک شده بود و انعطاف پذیری اش را از دست داده بود.من با تمرکز بر کمال،خودم را از شر این بیماری خلاص کردم.تمام حواسم را جمع می کردم تا بتوانم ببینم که دوباره بدنم انعطاف پذیری اش را بازیافته و به نرمی بدن یک کودک است.تمام خشکی و درد مفاصلم یک شبه از بین رفت.
این حقیقت حتی در مورد پیری نیز صدق می کند.علم ثابت کرده که هرچند وقت یک بار بدن ما از نو ساخته می شود.پیری از فکر محدود ناشی می شود.فکر پیری را از ذهنتان بیرون کنید و بدانید که بدن شما نو و تازه است.تعداد سالروزهای تولدی را که تا به حال جشن گرفته اید در نظر نیاورید.برای جشن تولد بعدی تان،لطفی در حق خودتان کنید و تنها یک شمع روی کیک تان روشن کنید.قرار دادن شصت تا شمع روی کیک به شما احساس شصت ساله بودن می دهد و به پیری دچارتان خواهد کرد.
متاسفانه مردم دنیا دائماً به فکر سن و سال هستند.در واقعیت چنین چیزی وجود ندارد.سن فقط یک عدد است.زیاد درباره اش فکر نکنید.بهتر است افکارتان را بر کمال،سلامتی مطلوب،بدن بی عیب،وزن دلخواه و جوانی جاویدان متمرکز کنید.با تمرکز فکری مداوم بر این موارد،می توانید صاحب آن شوید و به آن ها روح و جان ببخشید.
یکی از کارهایی که اغلب مردم در موقع بیماری انجام می دهند این است که مرتباً راجع به آن صحبت می کنند و علتش هم این است که مرتباً به فکر بیماریشان هستند.در حقیقت افکارشان را به رشته ی کلام در می آورند.اگر حالتان بد است،راجع به آن صحبت نکنید مگر اینکه بخواهید حالتان بدتر شود.بدانید که فکرتان مسئول حال بدنتان است و مرتباً با خودتان بگویید:((حالم بسیار عادی است.احساس بسیار خوبی دارم.))و واقعاً این کلام را حس کنید.اگر حالتان خیلی هم خوب نیست و کسی ازتان می پرسد ((حال شما چطور است)،خداراشکر کنید که آن فرد فکر کردن در مورد حال خوب و سلاتی و کمال را به یاد شما انداخته است.هر آنچه می خواهید،همان را به زبان آورید.اگر می خواهید حالتان خوب باشد،بگویید:((بسیار خوب هستم.))
بدانید هیچ بلایی نمی تواند بر سر شما نازل شود،مگر آن را با افکارتان برای خود رقم زد باشید.توجه داشته باشید که گوش دادن به کسانی که در مورد بیماری شان صحبت می کنند نیز ممکن است برای شما بیماری به ارمغان بیاورد،چرا که وقتی به آن ها گوش می دهید،افکارتان را به دست آن ها می سپارید و بر مریضی تمرکز می کنید.هر وقت شش دانگ حواستان را به چیزی بدهید، آن را به سوی خود فرا می خوانید.و آن چه مشخص است،با گوش دادن به این افراد نه تنها هیچ گونه کمکی به حال آن ها نمی کنید،بلکه انرژی ببیشتری را به مریضی شان می دهید.اگر واقعاً قصد کمک به آن ها را دارید،موضوع بحث را به چچیز دیگری تغییر دهید که احساس خوبی را در آن ها ایجاد کند.اگر نمی توانیدد این کار را بکنید،آن ها را ترک کنید و همچنان که دور می شوید،تمام فکر و حواستان را بر آن ها متمرکز و در سلامتی مطلوب مجسم شان کنید.
مرکز مشاوره و روانشناسی دیدار
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com