اختلال شخصیت مرزی چیست و چگونه درمان می شود؟

اختلال شخصیت گروه ب (B)
اختلال شخصیت گروه ب آنهایی رادر بر میگیرند که با رفتار های نمایشی، هیجانی، یا عجیب و غریب مشخص می شوند.
این رفتارها، تکانشگری، خودپنداره ی کاذب، و گرایش به تحریک جویی را شامل می شوند.

اختلال شخصیت مرزی

اصطلاح «مرزی» در این اختلال شخصیت به منشاء آن در دهه ۱۹۳۰ به عنوان اختلالی در «مرز» بین نوع روان رنجور و روان پریش آسیب روانی در لبه ی اسکیزوفرنی مربوط می شود.

ویژگی های اختلال شخصیت مرزی

در اختلال شخصیت مرزی (BPD) فرد از نه رفتار احتمالی حداقل پنج مورد را نشان می دهد :

تلاش شتاب زده برای اجتناب از رها شدن، روابط بی ثبات و شدید.

اختلال هویت، تکانشگری در زمینه هایی نظیر آمیزش جنسی، خرج کردن، یا رانندگی بی باک.

رفتار خودکشی گرای مکرر، بی ثباتی عاطفی، احساس پوچی مزمن.

مشکل کنترل خشم، و احساس گاه و بیگاه پارانویا یا نشانه های تجزیه ای.

افراد مبتلا به این اختلال به دیگران اتکا می کنند تا به آنها کمک کنند.
احساس کامل بودن کنند. حتی بعد از اینکه آنها دوره جستجوی هویت در نوجوانی را پشت سر گذاشته اند.
نا امن می مانند و درباره هدف های زندگی خود سردرگم هستند.
متأسفانه، هر چه آنها بیشتر سعی میکنند نزدیکی دیگران را جلب کنند، این افراد را بیشتر از خود دور می کنند.
در نتیجه، احساس ناراحتی آنها فقط شدیدتر می شود و به طور فزاینده ای پرتوقع، دمدمی، و بی باک می شوند.
به این طریق، نشانه های این اختلال  تداوم می یابند و به قدری شدید می شوند که فرد به بستری شدن نیاز پیدا می کند.

اصطلاحی که متخصصان اغلب برای توصیف شیوه ای که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی  به کار می برند:

«دو نیمگی» است.
این بدان معنی است که دلمشغولی آنها به جلب احساسات محبت، هنگامی که محبت از آنها دریغ می شود، به راحتی می تواند به خشم و نفرت شدید تبدیل شود.
امکان دارد که آنها این دو مقولگی همه چیز خوب در برابر همه چیز بد را به تجربیات و افراد دیگر تعميم دهند.
ناامیدی شدید می تواند باعت شود که آنها ژست های خودکشی بگیرند.
  این برای جلب توجه یا کسب احساس واقعی بودن ناشی از درد جسمانی است که این عمل موجب آن می شود.
این «شبه خودکشی ها» ممکن است به بستری شدن منجر شوند.
در آنجا متخصصان بالینی پی می برند که این عمل در واقع، ژست و نه میل واقعی به مردن بوده است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با گذشت زمان، حداقل از نظر شدت نشانه های شان، بهبود می یابند.
 
گرچه آنها کندتر از افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی یا اختلالات شخصیت دیگر بهبود یافته بودند.
 عملکرد اجتماعی کلی و نمرات ارزیابی کلی عملکرد آنها با گذشت زمان پایین تر از افراد مبتلا به اختلالات شخصیت دیگر بودند.
بنابراین، گر چه افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از لحاظ اختلال روان پزشکی خود، بهبود عملکرد را تجربه کند.
اما وقتی اشتغال و روابط میان فردی مطرح باشد، چالش انگیز می مانند .
میزان شیوع اختلال شخصیت مرزی در طول عمر در ایالات متحده، ۷ درصد است.
این میزان در بیمارستان های روانپزشکی و محیط های سرپایی جامعه خیلی بالاتر است (۱۵تا 20 درصد).
یک زمانی، پژوهشگران باور داشتند که زنان بیشتر از مردان احتمال دارد که به اختلال شخصیت مرزی مبتلا باشند.
اما اکنون میزان شیوع بین جنسیت ها را برابر می دانند.
با این حال در نشانه های خاص اختلال شخصیت مرزی تفاوت های جنسیتی وجود دارد.
مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بیشتر احتمال دارد که اختلال مصرف مواد و ویژگی های شخصیت ضد اجتماعی داشته باشند.
زنان میزان بالاتر اختلالات خلقی و اضطرابی، اختلالات خوردن، و اختلال استرس پس از آسیب دارند.

ملاک های 5-DSM برای اختلال شخصیت مرزی

  • الگوی فراگیر بی ثباتی روابط میان فردی، خودانگاره، و عواطف، و تکانشگری محسوس که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد به طوری که با پنج (یا تعداد بیشتری) از موارد زیر نمایان می شود:
  1. تلاشهای شتاب زده برای اجتناب از رها شدن واقعی یا خیالی.
  2. الگوی روابط میان فردی بی ثبات و شدید که با نوسان کردن بین دو حد افراط آرمانی کردن و کوچک شمردن مشخص می شود.
  3. اختلال هویت: خودانگاره یا خودپنداره که به طور محسوس و دایمی بی ثبات است .
  4. تکانشگری در حداقل دو زمینه که به صورت بالقوه به خود صدمه می زند.
  5. رفتار، ژستها، یا تهدیدهای خودکشی گرا یا رفتار جرح خویشتن مکرر.
  6. بی ثباتی عاطفی ناشی از واکنش پذیری محسوس خلق.
  7. احساسات پوچی مزمن .
  8. خشم نامناسب و شدید یا مشکل کنترل کردن خشم.
  9. اندیشه پردازی پارانوئید موقتی، مرتبط با استرس یا نشانه های تجزیه ای شدید.

مورد کوتاه «اختلال شخصیت مرزی»

الیزا، مدیر حسابداری ۲۸ ساله ای است که سابقه طولانی مشکلات میان فردی دارد.
همکاران او در اداره، وی را شدید دمدمی و غیرقابل پیش بینی می دانند.
او برخی روزها شاد و سرحال است، اما در روزهای دیگر، خشم غیر قابل کنترل دارد.
همکاران او از نگرش بی ثبات وی نسبت به مدیران شگفت زده می شوند.
او بین آرمانی کردن و خوار شمردن آنها در نوسان است.
برای مثال، او یک روز در مورد «ذکاوت» مدیر خود لاف می زند، ولی روز بعد، او را به باد انتقاد می گیرد.
همکاران ليزا از او فاصله می گیرند، زیرا از توقعات مداوم وی برای توجه به تنگ آمده اند.
او همچنین به خاطر روابط جنسی بی بند و بار با افراد گوناگون، در اداره شهرت دارد.
او چند بار به دلیل دخالت های بیجا در زندگی خصوصی مراجعان خود توبیخ شده است.
یک روز بعد از گم کردن یکی از صورتحساب های خود به قدری آشفته شد که مچ دست خود را برید.
این واقعه موجب شد که مدیر به او اصرار کند که در صدد کمک حرفه ای برآید.

نظریه ها و درمان اختلال شخصیت مرزی

نشانه های اختلال شخصیت مرزی با چند عامل زیستی،ارتباط دارند.
گرچه عوامل زیستی قطعا آسیب پذیری در برابر ابتلا به اختلال شخصیت مرزی را ایجاد می کنند.
اختلالاتی در عملکرد هیجانی، مولفه مهم تشخیص اختلال شخصیت مرزی را تشکیل می دهند.
 به همین دلیل، پژوهشگران اقدامات خود را بر مشخص کردن فرایندهای روان شناختی خاص که در این اختلالات هیجانی مشارکت دارند، متمرکز کرده اند.
به نظر می رسد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی قادر نیستند هیجانات خود را تنظیم کنند.
در تحمل ناراحتی محدودیت هایی دارند.
 از موقعیت ها و احساساتی که از لحاظ هیجانی ناراحت کننده هستند اجتناب می ورزند.

درمان اختلال شخصیت مرزی

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در عملکرد اجتماعی دشواری های قابل ملاحظه ای دارند.
اما می توانند به کاهش قابل ملاحظه نشانه های خود دست یابند.
درمانی که ثابت شده بیشترین اثربخشی را دارد، رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) ، نوعی روان درمانی است.
مارشا لاينهان روان شناس، این نوع رفتاردرمانی را اختصاصا برای درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ابداع کرد.  
در رفتاردرمانی دیالکتیکی، متخصص بالینی:
درمان های حمایتی و شناختی – رفتاری را با هدف کاستن از فراوانی اعمال جرح خویشتن درمانجو و افزایش دادن توانایی وی در تحمل ناراحتی هیجانی، ادغام می کند.
اصطلاح «دیالکتیکی» در رفتار درمانی دیالکتیکی به فرایند پس و پیش اشاره دارد.
که در آن متخصص بالینی، درمانجویان را همانگونه که هستند می پذیرد.
آنها را با رفتار مشکل آفرین شان مواجه می سازد.
به تدریج آنها را به سمت کنترل بیشتر بر احساسات و رفتارهای شان سوق می دهد.
درمانگرانی که بر طبق این دیدگاه کار می کنند، به درمانجویان کمک می کنند روش های تازه ای را برای تحلیل مشکلات خود پیدا کنند. 
راه حل های سالم تری را برای آنها بیابند.
متخصصان بالینی به درمانجویان کمک می کنند هیجانات خود را تنظیم کنند.
در روابط اجتماعی خود به طور مؤثرتری عمل کنند.
 ناراحتی هیجانی را تحمل کنند، و مهارت های مدیریت خود را پرورش دهند.
متخصصان بالینی رفتار درمانی دیالکتیکی، بااستفاده از فرایندی به نام ذهن آگاهی، به درمانجویان خود یاد می دهند هیجانات، عقل و شهود خود را هنگام رسیدگی به مشکلات زندگی، متعادل سازند.
درمان مبتنی بر شواهد دیگر برای اختلال شخصیت مرزی، به نام روان درمانی متمرکز بر انتقال ، از روابط درمانجو – متخصص بالینی به عنوان چارچوبی برای کمک به درمانجویان برای دستیابی به آگاهی بیشتر از احساسات و هیجانات ناهشیار خود استفاده می کند (لوی و همکاران، ۲۰۰۶). مدیریت مبتنی بر روان پزشکی، درمان روان پویشی را به صورتی که برای درمان اختلال شخصیت مرزی ابداع شده است، همراه با مداخله های خانوادگی و درمان دارویی ترکیب می کند (گاندرسون و لینکز، ۲۰۰۸).
مرکز مشاوره دیدار ( بالاتر از میدان ولیعصر، نرسیده به خیابان فاطمی، ساختمان پرستو، 88893258)
www.clinicdeedar.com
http://t.me/clinicdeedar

 

3 دیدگاه دربارهٔ «اختلال شخصیت مرزی چیست و چگونه درمان می شود؟»

  1. This is really interesting, You are a very skilled blogger.
    I have joined your rss feed and look forward to seeking more of
    your great post. Also, I’ve shared your site in my social networks!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا

Notice: ob_end_flush(): Failed to send buffer of zlib output compression (0) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 5464