عشق و رابطه ی جنسی
چرا مسائل جنسی بعد از غذا و پوشاک برای ما در اولویت قرار دارد؟ ممکن است فکر کنید که جواب آن مشخص است و این سوال کاملا احمقانه است. چند لحظه با خود فکر کنید به مسائل جنسی، تخیلات و روابط عاشقانه همگی باعث اتلاف وقت می شوند و هزینه های سنگینی روی دستمان می گذارند. قرارهای شام، تعطیلات، مکالمات بی پایان تلفنی، هدایایی افراطی، مراسم ازدواج، جدایی و طلاق همه و همه وقت گیر هستند هزینه بر می دارند.
خوب فکر می کنید چرا ما انسان ها این دردسرها و هزینه ها را با جان و دل متحمل میشویم؟ دلیل آن بقاء نسل شما است و همین و بس. همه این کارها به خاطر ساختن DNAتان است. رابطه جنسی در انسانها ذاتی است و علاوه بر هدف اصلی اش، اهداف جانبی دیگر را نیز دنبال می کند. برای آرامش، نیرو بخشی، تفریح و برقراری ارتباط با دیگران، درست مانند موجودات اولیه دیگر. اما تمامی موجودات زنده برای تولید مثل به رابطه جنسی نیاز ندارند. برخی گیاهان، باکتری ها و نرم تنان ساده مانند کرمها، رابطه جنسی ندارند، آنها از راه تقسیم سلول های خودشان تولید مثل می کنند، به این عمل تکثیر بدون عمل جنسی می گویند. مشکل اصلی این نوع تولید مثل این است که در تقه نوزاد بوجود آمده کاملا شبیه والدینش است، اما نمی توانند قوی تر از آنها بهتر از آنها خود را با محیط وقف دهند و احتمال زنده ماندنشان در تغير محیط زیستی بسیار کم است. موجودی که از راه تقسیم سلولی بوجود آمده است فقط می تواند در زیستگاه مادرش بقاء پیدا کند. اما محيط زيست دائما در حال تغییر است. ولی با ترکیب ژن های دو موجود جداگانه، می توان موجوداتی قوی تر و انعطاف پذیرتر از والدینشان بوجود آورد. این پدیده در سال ۲۰۰۷ توسط میتوگودارد از دانشگاه اوکلند در نیوزلند مورد بررسی قرار گرفت. او دو نوع گندم را با هم مقایسه کرد – یکی از راه تلفیق جنسی تولید مثل می کرد و دیگری با تقسیم سلول های خودش زیاد می شد. در شرایط محیطی ثابت هر دو نوع گندم با سرعت یکسان تولید مثل می کردند اما وقتی دانشمندان دمای اتاق را برای بوجود آوردن محیطی نامناسب تر زیاد کردند، گندمی که از راه تلفیق جنسی تولید مثل می کرد، عملکرد بهتری داشت و میزان تولید مثل آن تا ۹۴% افزایش پیدا کرد اما در گندمی که با تقسیم سلولی زیاد. می شد این میزان تا ۸۰٪ افزایش پیدا کرد. رابطه جنسی می تواند بسیار لذت بخش و جالب باشد اما در عین حال ملال آور و وقت گیر است. دست آخر باعث بوجود آمدن گونهایی قوی تر و انعطاف پذیرتر می شود و اصلی ترین فلسفه وجودی آن نیز
زنده نگه داشتن نسل است.
خبر خوب اینکه تکنولوژی به سن پیری غلبه نموده است!
تا سال 1940، سن 42 سالگی، میانسالی به شمار می آمد. افراد ۵۰ ساله چشم بازنشستگی شان داشتند و ۶۰ ساله ها را پیر می گفتند، اما این دیدگاه کاملا نقض شده است. قرن بیست و یکم فرصت خوبی برای افراد چهل ساله و بیشتر است زیرا جزء گروهی هستند که در بین سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ متولد شده اند. سالهایی که تاثیرات بی شماری بر روی شیوه زندگی و فرهنگ مدرن دارد. این افراد از نسلی هستند که در جستجوی سلامت و طول عمرند و می خواهند ساعت را عقب بکشند تا پروسه پیری را به تاخیر بیندازند. تا قبل از اواخر بیستم، وظیفه یک زن جهل و اندی ساله تنها شست و شو و رفت و روب بود زندگی اش درست مانند دوران ویکتوریایی کسل کننده، و عاری از هیجانات و تخیلات عاشقانه و رابطه ی جنسی بود، امروز الگوی زنها ۴۰ ساله و به بالا از نظر جسمی و فکری مانند زن هایی است که در سی سالگیشان به سر می برند. این گروه، اولین نسلی هستند که از پیری استقبال نمی کنند.
در این جا آمارهایی از برخی تغییرات در جوامع امروزی آورده شده است. که در سال ۲۰۰۸ از مراکز مختلف آماری و اطلاعاتی و خانه های بین المللی سلامت از ۳۰ کشور غربی و اروپایی از جمله انگلستان، استرالیا، نیوزلند، آمریکا، کانادا، آلمان، فرانسه، هلند و اسپانیا جمع آوری شده است.
1- امروزه میانگین سن ازدواج برای پسرها ۳۴ و برای دخترها ۳۲ است. ( به هر دوی آنها سه سال برای ازدواج دوم اضافه کنید.)
2- میانگین سن اولین بارداری در سال ۲۰۰۸، سی سالگی بوده است. و به علت کاهش میزان باروری از هر شش زوج، یک زوج از روش IVF برای بارداری استفاده می کنند.
3- حدود ۴۰% از حاملگی ها حاصل روابط نامشروع است.
4- تنها ۳۶ درصد زوجها برای ازدواج مراسم رسمی برگزار می کنند.
5- حدود ۸۰٪ از زن و شوهرهایی که یک نفرشان خرو پف می کند. جدا از هم می خوابند.
چنین آمارهایی هرگز در نسل های گذشته دیده نشده بود. ولی این آمار و ارقام ها حاکی از شکاف عمیقی است که میان دیدگاههای ما و گذشتگان، نسبت به روابط بین افراد وجود دارد.
امروزه انسان ها چطور مورد مطالعه قرار می گیرند؟
امروزه محققان رفتارشناسی حیوانات، در یک چهار چوب تکاملی، انسانها را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند. این مطالعات تحت عناوینی چون روان شناسی تکاملی، زیست ناشی تکاملی، بوم شناسی رفتاری انسان و زیست شناسی اجتماعی انسان صورت می گیرد. اما به طور کلی ما تمام این القاب و عناوین را تحت نام، HEP یا “روان شناسی تکاملی انسان خلاصه می کنیم زیرا هدف مشترک آنها دستیابی به ادراکی تحول گونه در خصوص موجودیت ما بر اساس خواستگاهمان است. بسیاری از محققان HEP کار خود را از بررسی رفتار حیوانات شروع می کنند در نتیجه تحقیقات HEP به دیگر تحقیقات رفتاری حیوانات بسیار شبیه بوده و بر اساس قوانین حاکم بر واکنش های رفتاری آنهاست. در HEP حیوان تحت آزمایش قطعا می تواند ارتباط برقرار کند. که این امر برای محققان تواما از مزایا و معایب آن به شمار می رود. درک HEP به معنای درک بهتر واکنش ها و عکس العمل های انسان است. به عنوان مثال ، علت بوجود آمدن پرهای زیبای طاووس این است که طاووس ماده همیشه نرهایی که پرهای درخشان و رنگارنگ و براق دارند را ترجیح می دهد و آنهایی که پرهای تیره و نازیبا دارند را نمی پذیرد. طاووس های نر نمی توانند پرهای خاص در بیاورند. و این مساله تاثیر تکاملی بر روی تولید مثل نرهای زشت گذاشته است زیرا ماده ها با آنها جفت گیری نمی کنند. استراتژی های جنسی در انسان ها نیز درست مانند طاووس ها در ضمیر ناخودآگاه به جریان می افتد، همسریابی انسان ها نیز مانند بسیاری دیگری از گونه های حیوانات همیشه استراتژیک است و علی رغم آنچه ما دوست داریم فکر کنیم هرگز تصادفی نیست. به زبان ساده تر، زن ها همیشه خواستار مردهایی بوده اند که بتوانند برای آنها غذا و سرپناه تهیه کرده و از آنها محافظت کنند و مردهائی که نتوانند این خواسته را اجابت کنند، شانس کمتری برای انتقال زن هایشان به نسل بعدی دارند .
چرا معشوق بودن و عاشق شدن این قدر مهم است؟
از همان قرن هجدهم که علم داروسازی کار خود را به طور رسمی آغاز کرد پزشکان در جستجوی راه هایی برای افزایش طول عمر انسان بودند که به نظر وجود نداشت. امروزه تحقیقات نشان داده معشوق بودن و عاشق شدن به طور چشم گیری بر طول عمر مامی افزاید و هیچ عامل دیگری از جمله ژنتیک، رژیم غذایی، سبک زندگی یا داروها انمي تواند با تاثیر عشق برابری کنند.
دکتر دین ارنیش، مولف کتاب استرس، رژیم غذایی و قلب یکی از پیشگامان تحقیق در ارتباط با طول عمر انسان است. او اولین طبیب دانشمندی است قطعیت ثابت کرد سبک زندگی از علل بروز بیماریهای قلبی است و داشتن روابط عاشقانه ی مثبت در زندگی باعث برطرف شدن آن می شود. او این موضوع را در پژوهشی تحت عنوان “تسلط بر استرس” که از سوی دانشگاه هاروارد اوایل سال های ۱۹۵۰ ترتیب داده شده بود، گزارش کرد. در این پژوهش به ۱۵۶ نوجوان سالم پرسشنامه هایی داده شد تا احساس آنها را نسبت رابطه شان با یک از والدین مورد بررسی قرار دهند. تقسیم بندی رابطه از کرم و صمیمی تا سرد و تیره دسته بندی شده بود. سی و پنج سال بعد معلوم شد ۹۱٪ از شرکت کنندگانی که اظهار کرده بودند رابطه گرم و صمیمی با مادرشان ندارند، اکنون در میانسالی و اواسط عمرشان گریبان گیر بیماری های حاد قلبی شده اند و تنها ۴۵٪ از شرکت کنندگانی که مدعی رابطه ای گرم و صمیمی با مادرشان بودند، دچار بیماری جدی بودند. وقتی صمیمیت و نزدیکی رابطه شرکت کنندگان با پدران شان مورد بررسی قرار گرفت، در مقایسه با ۵۰٪ که رابطه گرم و صمیمی داشتند، ۸۲٪ از افرادی که رابطه سرد و غیر صمیمی با پدرشان داشتند، دچار بیماری های جدی شده بودند و ۱۰۰ درصد شرکت کنندگانی که رابطه تیره و تاری با هر دوی والدینشان داشتند، در میانسالی شان به یک بیماری مهم مبتلا شده بودند. افرادی که عشق را حس می کنند عمر طولانی تری دارند و سالمترند.
محققانی که از دانشکده پزشکی کیس وسترن ریزور در شهر کلیولند أهایو بودند، به ۸۵۰۰ مرد که به هیچ عنوان سابقه زخم معده با اثنی عشر نداشتند پرسشنامه هایی دادند و در یک دوره پنج ساله آنها را تحت نظر گرفتند. نتیجه حاصله این بود که ۲۵۴ مرد زخم معده یا زخم اثنی عشر گرفتند. اما در کمال معلوم شد مردهای که در پرسشنامه گفته بودند: “همسرم مرا دوست ندارد.” سه برابر بیشتر از مردهایی که ادعا کرده بودند همسرانشان دوستشان ندارند به بیماری زخم معده با اثنی عشر مبتلا شده بودند. در یک آزمایش ۵ ساله دکتر محققان ۱۰۰۰۰ مرد متاهل را که هیچ گونه سابقه درد سینه (آنژین) نداشتند مورد آزمایش قرار دادند، افرادی که به سوال: “آیا همسرتان دوستتان دارد؟” پاسخ مثبت داده بودند، علیرغم دیگر عوامل ریسک پذیر دیگر به طور قابل ملاحظه ای کمتر دچار درد سینه شده بودند. آنها همچنین دریافتند هرچه سلامتی مرد بیشتر در خطر باشد، به همان میزان عشق همسرش به او بیشتر میشود. امروزه تحقیقات تکمیلی در این زمینه نشان می دهد که احساسات نقش عمده ای در کاهش صدمات و ضربات ناشی از استرس دارد که منجر به بروز مریضیها و بیماری ها می شود.
بنابراین آیا این بدان معناست که داشتن ارتباط بد با یکی از والدین یا هر در آن ها، افراد را محکوم به مرگ یا سرطان ها و بیماری ها می کند؟ خوشبختانه خیر.
تحقیقات نشان داده است که داشتن روابط صمیمی و عاشقانه در بزرگسالی باعث نوعی مصونیت احساسی می شود و می تواند تاثیرات محرومیت های دوران کودکی را تا حدی متعادل کند. گرچه اگر تجارب محرومیت های دوران کودکی در بزرگسالی نیز تکرار شود، این فرد، مستعد ابتلا به بیماریهای مهم و جدی است.
امروزه مطالعات در همه جای جهان نشان داده است افراد متاهل بیشتر عمر می کنند و میزان مرگ و میرشان تقریبا در تمام بیماری ها نسبت به افراد مجرد، مطلقه، بیوه و… كم تر است. شانس زنده ماندن پس از تشخیص سرطان تا میزان پنج سال در میان افراد متاهل از نژادها، فرهنگ ها و جنسیته های مختلف به مجردها بیشتر است. مردهای متاهل بیشتر از مردهای مجرد عمر می کنند، اما مردهای متاهل بیشتر از مجردها آرزوی مرگ دارند. همچنین مطالعاتی که سال ها پیش از این نیز صورت گرفته بود، نشان می دهد که افراد متأهل نسبت به زوج هایی که بدون ازدواج رسمی با هم زندگی می کنند، از سلامت جسمانی بیشتری برخوردار هستند. زیرا ازدواج به خصوص برای زن ها به خودی خود بیشتر از زندگی مشترک بدون ازدواج، با خود امنیت به همراه می آورد. ازدواج مساوی استرس کم تر و احساس امنیت بیشتر است که این خود باعث ارتقاء کلی سیستم ایمنی سالم تر می شود. لينداویت رئیس انجمن تحقیقات جمعیت آمریکا، در پژوهشی دریافت که ازدواج باعث افزایش طول عمر زن و مرد می شود. مردهای متاهل ده سال بیشتر از مردهای مجرد عمر می کنند و زنهای متاهل طول عمرشان پنج سال بیشتر از زن های مجرد است. به طور خلاصه افراد متاهل عمر طولانی تری دارند و نسبت به افراد مجرد کمتر دچار بیماری می شوند.
هفت نوع از انواع عشق
از نظر بیشتر مردم، عشق به مثابه رازی بزرگ است. خصوصا برای مردها. وقتی خانمی واژه “عشق” را به کار می برد، مرد نمیداند دقیقا منظور او چیست، او به مرد می گوید: “من عاشق تو هستم و در جمله بعدی می گوید: “من عاشق شنا و بستنی هستم” و جملات بعدی اش این است: “من عاشق کفش هستم” و “عاشق خرید کردنم ” بنابر این مرد نمی تواند بفهمد که دقیقا چه جایگاهی در مقایسه با بستنی، خرید کردن و شنا دارد.
مشکل این جاست که بیشتر زبان های نوپا و امروزی تنها یک یا چند کلمه برای توصیف برد وسیعی از احساسی به نام “عشق” در قید قربان های کهن و با قدمت، واژگان بسیاری برای طبقات مختلف عشق دارند و برای هر مفهومی وازه جداگانه ای دارند. در زبان فارسی باستان ۷۸ کلمه و در لاتین ۵ کلمه و در انگلیسی تنها ۱ کلمه برای آن وجود دارد.
امروز، هفت تنوع عشق اصلی وجود دارد:
عشق رمانتیک : جذابیت های جسمی، احساست جنسی، تخیلات و فعالیت های هورمونی.
عشق واقع گرایانه : عشق به میهن، شغل، خرید یا حتی پیتزا.
عشق بشر دوستانه : عشق به یک آرمان، خدا یا مذهب خاص.
عشق وسواسی: (دستخوش یک فکر یا میل قوی): حسادت، وسواس یا احساسات بی ثبات دیگر.
عشق از روی مهربانی و دوستی: عشق به دوستان و اطرافیان.
عشق متعارف: عشق به افراد جامعه و دیگران.
عشق به خانواده: عشق به فرزندان، والدین و خواهر و برادرها.
بنابراین وقتی زنی برای اولین بار به مردی می گوید “من عاشق تو هستم” مرد چه فکر می کند؟ تا قبل از شنیدن این جمله رابطه اش با زن بسیار عالی و لذت بخش و سرشار از روابط جنسی، خنده و اوقات خوش بود. ولی حالا تصویری از تعهد، ازدواج، قوانین، فرزنددار شدن، ملامت، پایان سرگرمی ها و روزهای خوش، چالشهای روحی، همسری که تا پایان عمر باید با او باشد و یک شکم گنده و کله ی طاس به او نمایانده می شود. تک همسری، تشکیل خانواده و فرزندار شدن از اولویتهای یک زن است مرد بسیار وحشتناک باشد.
نقشه عشقی ما
“نقشه عشقی ما” شامل آن چیزهایی است که برای ما جذاب است. این معیار سنجش، عامل درونی افراد است که با تکیه بر آن شایستگی و برازندگی خود را ارزیابی می کنند. این که تصمیم می گیریم به چه کسی جذب شویم توسط مغز ذاتی مان و مجموعه عواملی که در کودکی در ما شکل گرفته است تعیین می شود. این معیارها بر اساس مواردی است که دیده ایم یا تجربه کرده ایم. مانند این که والدین ما درباره برخی کلمات و اصطلاحات چه نظری داشته اند، آنها جه چیزی را هیجان انگیز، ترسناک یا ناخوشایند می دانستند. دوستان دوران کودکیمان چه چیزهایی را بد و چه چیزهایی را خوب می دانستند. نظر معلمان ما راجع به تشویق و تنبیه چه بوده و مسائل به ظاهر ساده ی بسیار دیگر که ما در معرض آنها بوده ایم. دانشمندانی که نحوه انتخاب همراه زندگی مان را بررسی می کنند، معتقدند؛ نقشه های عشق از حدود شش سالگی شروع به طرح ریزی می شوند و در حدود ۱۴ سالگی کامل می شوند. اما امروز دو مسئله برای ما روشن است؛ معیار سنجش زنها منابعی است که مرد در اختیار دارد و مردها؛ جوانی، سلامت و زیبایی زن را می سنجد. وقتی چهار ساله بودید، دلتان می خواست با بستگانتان ازدواج کنید. امروزه دانشمندان پی برده اند که ما تمایلات رمانتیکی”مان را تا سن ۷ سالگی به نزدیکان مان از دست می دهیم زیرا وقتی روابطمان گسترده تر می شود، افرادی که از ما دورتر و مرموزترند برای مان جذابیت پیدا می کنند. عدم تمایل به افراد خانواده در اثر مواد شیمیایی مترشحه در مغز است. همان گونه که این مساله با آزمایش معروف “پیراهن معرق” كاملا اثبات شده است. در این آزمایش از زنها خواسته شده بود پیراهن مردهای مختلف را بو کنند و میزان تمایل به آن ها را طبقه بندی کرده بودند. نتیجه حاصله این بود که به میزان نسبت فامیلی زن به مرد نزدیک تر می شد به مانند پدر، برادر با عمو دایی به تمایل زن به پیراهن های آنها کمتر بود. هرچه نسبت پوشنده لباس با او دورتر بود، تمایل زن به صاحب پیراهن بیشتر بود. این پدیده در مورد دیگر پستانداران نیز صادق است و ما را به این نتیجه می رساند با افرادی که از نظر ژنتیکی به ما بسیار نزدیک هستند وصلت نکنیم. زیرا این موضوع باعث بوجود آمدن مشکلات بیولوژیکی در فرزندان مان می شود. یعنی طبیعت ما طوری است که تمایل دارد مناسب ترین ها و سالم ترین ها، بقاء پیدا کنند. زمان نیز عامل مهمی در کشش و جاذبه است. اگر در حال تجربه پستی ها و بلندی های احساسی مانند افسردگی، تنهایی و طلاق هستید یا موفقیت تان را جشن می گیرید، مغز شما در جستجوی افرادی است که بتواند نیاز به عشق شما را در آن زمان برآورده کنند. شرایط تغییر یافته سطح هورمون های شما را تغییر می دهند و نقشه عشقی شما فعال می شود. تغییر در شرایط محیطی نیز همین کار را انجام می دهد.
تحقیقات نشان داده است که وقتی افراد در تعطیلات به سر می برند یا در کنفرانسهای مرتبط با کارشان شرکت کرده اند یا وقتی هیجان زده و ریلکس هستند و مسئولیتها و الزامات همیشگی بر عهده شان نیست، سطح دوپامین مغزشان بالا می رود و آنها را برای عاشق شدن با شروع یک رابطه، مستعدتر می کند. در هر دو حالت، عامل زیربنایی، دست داشتن هورمونهاست.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com