خودآگاهی
مهارت خودآگاهی
برای پاسخ دادن به این قبیل پرسشها نیاز به داشتن آگاهی و دانش از خود داریم. به عبارت دیگر خودآگاهی، توانایی شناخت و آگاهی داشتن از خصوصیات، نقاط قوت و ضعف، خواسته ها و بیزاری ها است. خودشناسی، آگاهی یافتن و شناخت اجزای وجود خود؛ نظیر خصوصیات ظاهری، احساسات، افکار و باورها، ارزشها، اهداف، گفتگوهای درونی و نقاط قوت و ضعف خود است. به عبارت ساده تر دانستن اینکه از نظر ظاهری چه ویژگی هایی داریم. از نظر عاطفی چه شرایطی هستیم؛ آیا معمولا گوشه گیر و منزوی هستیم یا شلوغ و پر سر و صدا؛ چگونه به دنیا نگاه می کنیم؟ چه افکار و باورهایی در می گذرد و چه نگرشی نسبت به خود و دنیای اطرافمان دار هایمان در زندگی چیست؟ چه هدفهایی را در زندگی دنبال می کنم و در نهایت چه ویژگی های مثبت و یا منفی داریم. در کل توانایی شناخت خود و نیز آگاهی داشتن از خصوصیات، نقار قوت و ضعف، خواسته ها، نیازها، استعدادها، احساسات، ارزشها، اف و اهداف را خودآگاهی می گویند.
شکل گیری خود آگاهی
دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که معتقد است ریشه خود آگاهی در ارتباط با دیگران شکل می گیرد، یعنی نمی توان نقش دیگران را در این میان به کلی نادیده گرفت. این موضوع از دوران کودکی آغاز می شود. مقایسه ای که کودک میان خود و دیگران انجام می دهد و همچنین بازخوردهایی که از والدین دریافت می کند، منشأ خودآگاهی محسوب می شود، والدین این فرصت را دارند که حداقل در یک چهارم از طول عمر، شما را مشاهده کنند و بیش از هر شخص دیگری نسبت به خصوصیات شما بینش و آگاهی کسب کنند. بنابراین هر چند لزومی ندارد که بی چون و چرا دیدگاه آنها را نسبت به خود بپذیرید، اما حداقل می توان نظراتشان را شنیده و روی آنها تمرکز و تفکر کنید.
داشتن تصویری واقع بینانه از خود، یکی از عوامل موثر در شناخت خود است. برای دستیابی به این تصویر می توانید در مقابل آینه ای تمام قد بایستید و ویژگی های ظاهری تان را یکبار از نظر بگذرانید. همه ما دارای ویژگیهای ظاهری مثبت و منفی در کنار هم هستیم. با شناسایی آن دسته از ویژگی های منفی در ظاهرتان که قابل تغییرند، سعی کنید برای بهبود آنها تلاش کنید تا به احساس رضایت بیشتری نسبت به خود دست یابید. همچنین می توانید با پیدا کردن ویژگی های مثبت ظاهرتان، احساس رضایت بیشتری نسبت به خود پیدا کرده و بهتر با آن دسته از ویژگی های ظاهری تان که برایتان ناخوشایند و غیر قابل تغییرند، کنار بیائید.
2- آگاهی از نقاط قوت خود:
همه انسانها از ویژگی های مثبت و نقاط قوت برخوردارند. شاید شما هم بسیاری از آنها را در خود سراغ داشته باشید. در عین حال ممکن است از برخی نقاط قوت در خودتان غافل باشید. نقاط قوتی نظیر خصوصیات و ویژگی های مثبت، استعدادها و توانایی ها، مهارت هاء توانمندی ها پیشرفت ها و موفقیت ها را در خود کشف کنید. شناسایی این نقاط قوت به هر فردی کمک می کند تا اعتماد به نفس و خودباوری بیشتری پیدا کرده و استعدادهای بالقوه اش را شکوفا کند.
3- آگاهی از نقاط ضعف خود:
علاوه بر شناخت نقاط قوت، آگاهی از نقاط ضعف نیز برای شناخت هر چه بیشتر خود لازم و ضروری است. برخی افراد نقاط ضعف خود را انکار می کنند چرا که توانایی روبرو شدن با آنها را ندارند. برخی نیز نقاط ضعف شان را به قدری بزرگ می کنند که خود را فردی ضعیف و سرشار از ویژگی های منفی می پندارند. هر دو گروه مذکور قادر به شناخت واقعی خود نخواهند بود و از رسیدن به خود آگاهی ناتوانند.کمی فکر کنید و ببینید آیا کسی را سراغ دارید که هیچ گونه نقطه ضعفی نداشته باشد؟ به نظر شما اگر کسی خود را دوست نداشته باشد و همیشه آرزو داشته باشد که ای کاش جای کس دیگری بود، می تواند زندگی شاد و موفقی داشته باشد؟ واقعیت آن است که توانایی همه انسانها محدود است و همه ما ممکن است نقاط ضعفی داشته باشیم. وقتی نقاط ضعف خود را شناخته و آنها را بپذیریم، می توانیم در جهت اصلاح آنها گام برداریم. در واقع آگاهی از نقاط ضعف خود و پذیرش آن ها و رسیدن به این باور که هر فردی ممکن است اشتباه کند و از اشتباهات خود درس بگیرد، شرط کاملا ضروری برای پیشرفت و رسیدن به خود آگاهی است. پس تلاش کنید خودتان را با وجود داشتن نقاط ضعفتان پذیرفته و دوست بدارید. در آن صورت است که با اعتماد به نفس می توانید در مسیر پیشرفت گام بردارید.
4- آگاهی از افکار خود:
– نقاط منفی و نقاط ضعف خود را می شناسند، می پذیرند و جهت اصلاح آنها تلاش می کنند.
– مسئولیت اعمال و رفتار خود را می پذیرند.
اجزای خود آگاهی عبارتند از :
١- خودارزیابی صحیح: به معنی آگاهی روشن و واضح نسبت به نقاط قوت، محدودیت ها و توانایی یادگیری تجارب. افراد دارای این توانایی به نقاط قوت و ضعف خودآگاهند، متفکرند و از تجربیات خود درس می گیرند. موضوعات، دیدگاه های جدید و برخوردهای درست را می پذیرند. افراد شادی هستند و تصویر واقع بینانه ای از خود دارند و در نهایت نسبت به حقوق و مسئولیت هایشان خود نیز آگاهی دارند.
بدیهی است با توجه به موارد فوق می توان اجزاء دیگری را نیز مطرح کرد که در چهارچوب خودآگاهی قرار می گیرند؛ مانند جسور بودن در نظر گرفتن خود بعنوان یک فرد مثبت؛ خود کار آمدی؛ خود ارزشمندی و…
البته لازم به ذکر است که خودآگاهی علاوه بر اجزاء، دارای ابعادی هم هست:
– آگاهی فرد نسبت به خود تا چه اندازه است.
مثلا اگر شما، خود را فردی با اعتماد به نفس بالا بدانید، اعضاء خانواده و دوستانتان هم شما را فردی با اعتماد به نفس بالا بدانند و استنباط شما از شناخت دیگران نسبت به خودتان هم این باشد که فرد با اعتماد به نفس بالایی هستید، بدون شک فردی با اعتماد به نفس بالا هستید.بررسی نقاط ضعف و مثبت خود
در آیینه نگاه کنید؛ آنچه خواهید دید خانم یا آقایی خواهد بود که یا چاق است یا لاغر و با متوسطة اعجزه است یا سفیده، مرتب است و یا نامرتب و… این نشانه ها ویژگی های فیزیکی شما هستند ویژگی هایی که حتی وقتی دیگران هم به شما نگاه می کنند آنها را تشخيص می دهند. باید بتوانید به خوبی ویژگی های فیزیکی خود را فهرست کنید به نحوی که اگر این فهرست به فردی داده شود که شما را نمی شناسد، او بتواند شما را در میان یک جمع تشخیص دهد.
خودآگاهی جسمانی
پذيرش ویژگی های غیر قابل تغییر