عزت نفس کاذب

عزت نفس کاذب
گاه اشخاص را میبینیم که از موفقیت فراوان در سطح جهان برخوردارند اما فاقد عزت نفس هستند، به کسانی بر می خوریم که از شهرت و اعتبار فراوان برخوردارند و با این حال عمیقا ناراضی، مشوش یا افسرده هستند. ممکن است در ظاهر باوری از خود توانمندی و حرمت نفس را به نمایش بگذارند، ممکن است ظاهرا با عزت نفس به نظر برسند، اما در واقع اینگونه نباشند. چگونه می توانیم این اشخاص را درک کنیم؟

قبلا خاطرنشان کردیم که اگر به واقع نتوانیم به عزت نفس برسیم نتیجه اش اضطراب، نداشتن احساس امنیت خاطر و تردید و دودلی است. شرایطی دردناک است و چون اینگونه است اغلب می خواهیم از آن طفره برویم. می خواهیم هراسهایمان را منکر شویم و ظاهر عزت نفس  را که در واقع آن را نداریم به نمایش بگذاریم. اینگونه عزت نفس کاذبی در خود ایجاد می کنیم. ممکن است تصویری از اعتماد و اطمینان را به نمایش بگذاریم که همه را فریب دهد و با این حال از درون، تحت احساس بی کفایتی و نابسندگی به خود بلرزیم.

عزت نفس کاذب توهم باور خودتوانمندی و حرمت نفس را که در اصل وجود خارجی ندارد به نمایش می گذارد. عزت نفس کاذب وسیله ای غیر منطقی به منظور کاستن از اضطراب و نداشتن احساس امنیت خاطر است، می خواهیم جای عزت نفس واقعی را بگیرد اما این اتفاق نمی افتد. بسیاری از اشخاص خواهان عزت نفس از راههایی هستند که مؤثر واقع نمی شود. به جای آنکه عزت نفس را از طریق آگاهی، مسئولیت و انسجام و همیت دنبال کنیم ممکن است بخواهیم با روشهای کسب شهرت، کسب ثروت با بهره برداریهای جنسی به این مهم برسیم. توجه داشته باشید که خود فریب دادن را پایانی نیست.

عزت نفس تجربه ای صمیمانه است که در عمق وجود اشخاص وجود دارد. عزت نفس آن چیزی است که درباره خود می اندیشم و احساس میکنم. چیزی نیست که دیگران در مورد آن برای من تصمیم بگیرند. در این زمینه هر اندازه تاکید کنیم زیاد نیست. ممکن است افراد خانواده، همسر و دوستانم مرا دوست بدارند و با این حال من خودم را دوست نداشته باشم. ممکن است همکارانم در مقام تحسين من حرف بزنند و با این حال من خودم را موجودی بی ارزش قلمداد کنم. می توانم قیافه مبدل بگیرم، همه را فریب بدهم و با این حال از درون بلرزم و خود را بی کفایت و بی صلاحیت بدانم. ممکن است انتظارات دیگران را برآورده سازم و با این حال در حد انتظار خودم ظاهر نشوم. ممکن است دهها مدال افتخار بگیرم و با این حال احساس  کنم که به جایی نرسیده ام. ممکن است میلیونها نفر در مقام تحسين من حرف بزنند و با این حال خودم بی ارزش بدانم. تشویق و تایید دیگران نیست که به ما عزت نفس می دهد. آموزش و مال و منال و ازدواج پدر شدن و یا مادر شدن و موفقیت های جنسی و یا عمل جراحی پلاستیک نیست که به کسی عزت نفس می دهد. ممکن است این ها در مواقعی به ما احساس بهتری بدهند، ممکن است در مواردی بر راحتی ما بیفرایند اما راحتی عزت نفس نیست. موجب کمال تأسف است که بسیاری از مردم برای رسیدن به عزت نفس به همه جا نظر می کنند جز به درون خویش و به همین دلیل در این جستجوی خود ناکام می مانند. اگر عزت نفس این داوری در خود باشد که من مناسب و در خور زندگی هستم، اگر خود را شایسته و ارزشمند بدانم، اگر عزت نفس تجربه کردن باوری باشد که به خود اعتماد کنیم، کسی جز من نمی تواند که این احساس را در خود ایجاد و آن را حفظ کند.

متأسفانه بسیاری از اساتید و تعلیم دهندگان عزت نفس در عبادت خدایان کاذب دست کمی از بقیه ندارند. به یاد دارم به سخنرانی کسی گوش میدادم که برای مردم سمینار درباره عزت نفس می گذارد. میگفت یکی از راههای مهم رسیدن به عزت نفس دمخور شدن با کسانی است که به ما بها می دهند. در لحظه ای از ذهنم گذشت چه بسیار اشخاص فاقد عزت نفسی را می شناسم که پیرامونشان پر است از کسانیکه در مقام تشویق و تحسين دائم آنها هستند. راستی عجیب است رسیدن به این باور که اگر با کسانی که ما را تحسین می کنند رفت و آمد کنیم عزت نفس مان افزایش می یابد. منبع اصلی و مهم عزت نفس در درون ماست. مهم کاری است که ما می کنیم، نه اینکه دیگران چه می کنند. وقتی به عوامل بیرون از خود نگاه می کنیم و از آنها احساس عزت نفس می طلبیم گرفتار تراژدی می شویم. مطمئنا بهتر است با کسانی که از عزت نفس بالا برخوردارند معاشرت کنیم. کسانی که دوست عزت نفس ما هستند از کسانیکه دشمن عزت نفس ما هستند، برای معاشرت ترجیح دارند. البته این را هم نمی گویم که کسانی که از سلامت روانی برخوردارند تحت تأثیر رفتار دیگران قرار نمی گیرند. انسان موجودی اجتماعی است و مسلما دیگران روی او تأثیر می گذارند. دیگران می توانند روی برداشت ما از خودمان تأثیر بگذارند. اما نفوذ پذیری اشخاص هرگز به یک اندازه نیست. بعضیها به راحتی تحت تأثیر قرار می گیرند، اما تأثیرپذیری جمع دیگری کمتر است. به همین دلیل است که مجددا تاکید میکنم درجه و شدت استقلال اشخاص با هم تفاوت دارد.

نوآورها و خلاق ها کسانی هستند که می توانند بیش از متوسط دیگران شرط تنهایی را بپذیرند. بعد از سالها کار با کسانی که به طرزی ناخشنود با عقاید دیگران مشغله دارند، به این نتیجه رسیده ایم که مؤثرترین راه رسیدن به آزادی بالا بردن سطح آگاهی است. هر چه شخص به منابع درونی خود مراجعه بیشتری داشته باشد، تأثیر عوامل بیرونی کمتر می شود و تعادل بهتری ایجاد می شود. لازمه این کار این است  گوش دادن به بدن خود را بیاموزیم، توجه به احساسات خود را بیاموزیم، اندیشیدن برای خود را یاد بگیریم.
استقلال
نقطه مقابل وابستگی بیش از اندازه به بازخوردهای دیگران و تأییدهای آنها ایجاد یک نظام حمایتی محکم درونی است. منبع اطمینان در درون ماست. رسیدن به این موقعیت برای آنچه بلوغ انسانی نام دارد ضرورت دارد. نوآورها و خلاقها اشخاصی هستند که بیشتر از دیگران می توانند با تنها بودن کنار بیایند. به عبارت دیگر بهتر می توانند با نبود حمایت های محیطی بسازند. این اشخاص بیشتر به این علاقه دارند که پنداره های خود را پی بگیرند. فضاهای ناشناخته آنها را وحشت زده نمی کند و یا دست کم به اندازه سایرین به وحشت نمی افتند. این علت مهم قدرت آنهاست. هنرمندان، دانشمندان، نوآورها،مبتکران و صنعتگران بزرگ جملگی از این ویژگی برخوردارند.
مرکز مشاوره دیدار  02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com

7 دیدگاه دربارهٔ «عزت نفس کاذب»

  1. 176195 553874Im often to blogging and i in actual fact respect your content. The piece has really peaks my interest. Im going to bookmark your content material and preserve checking for brand new details. 235780

  2. I may need your help. I’ve been doing research on gate io recently, and I’ve tried a lot of different things. Later, I read your article, and I think your way of writing has given me some innovative ideas, thank you very much.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا

Notice: ob_end_flush(): Failed to send buffer of zlib output compression (0) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 5464