Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the antispam-bee domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the rocket domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wordpress-seo domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the hueman domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (این پیام در نگارش 6.7.0 افزوده شده است.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114 تجسم خلاق | مرکز مشاوره دیدار
تجسم خلاق، فن استفاده از نیروی خیال برای آفرینش خواسته های زندگیمان است. تجسم خلاق کاری تازه و عجیب و غیر عادی نیست. پیشاپیش هر روز، و در واقع هر دقیقه به آن سرگرمید. این قدرت طبیعی تخیل شما، و همان انرژی اصلی و اساسی آفریننده ی عالم است، که خواه به آن واقف باشید و خواه نه، مدام آن را به کار می گیرید. در گذشته، بسیاری از ما قدرت تجسم خلاق خود را نسبت به طور ناخودآگاه به کار برده ایم. به علت نگرشهای ریشه دار معینی که نسبت به زندگی داشتیم، خود به خود و به طور ناخودآگاه منتظر کمبود و تنگنا و مسائل و مشکلات زندگی بودیم. از آنجا که آنها را در ذهن تصویر کرده و دیده بودیم، کم و بیش همانها را نیز برای خود آفریده بودیم. منظور این است که بیاموزید تخیل طبیعی خلاق را به شبهای خود آگاهانه تر، و به صورت فنی برای آفرینش آنچه به راستی می خواهید. خواه محبت و توفیق و شادمانی و روابط دلخواه و کار رضایت بخش و بیان نفس و تندرستی و زیبایی و ثروت و توانگری و آرامش درون و هماهنگی و خواه هر مراد دیگر دلتان به کار برید. استفاده از تجسم خلاق، کلید دستیابی به ذخائر طبیعی و فراوانی زندگی را در اختیارمان می گذارد.
تخیل یعنی توانایی آفریدن آرمان یا تصویری در ذهن، در تجسم خلاق، تخیل خود را برای آفرینش تصویری روشن از آنچه می خواهید. متجلی سازید، به کار می برید. آنگاه به طور منظم، بر این آرمان یا تصویر تمرکز می کنید و آنقدر به آن انرژی مثبت می دهید تا در برون به صورت واقعیتی عینی جلوه گر شود. به عبارت دیگر، تا زمانی که عملا به آنچه مجسم می کردید برسید. هدف شما می تواند در هر سطحی – خواه مادی یا عاطفی یا ذهنی یا معنوی – باشد. شاید خود را در خانه ای نو، کاری تازه، رابطه ای زیبا، احساس آرامش و وقار، یا شاید حافظه ای نیرومند و قدرت یادگیری بهتر مجسم کنید. شاید نیز مجسم کنید که وضعیتی دشوار را بدون تلاش اداره می کنید، یا شاید اصلا خود را به صورت موجودی تابناک و سرشار از نور و محبت ببینید. در هر سطحی که بخواهید می توانید کار کنید، و همه ی آنها نیز مثمرثمر خواهند بود. به تجربه، تصاویر و فنون ویژه ای را که بیش از همه برایتان مؤثر هستند، در خواهید یافت. مثلا فرض می کنیم، در کنار آمدن با کسی دچار مشکل هستید و می خواهید با آن شخص، رابطه ای هماهنگ تر بیافرینید. پس از استراحت در حالت ژرف و آرام و مراقبه مانند، در ذهن مجسم کنید که شما دو نفر در کمال صراحت و صداقت و هماهنگی با یکدیگر سخن می گویید و ارتباط برقرار می کنید. بکوشید این احساس را در خود ایجاد کنید که تصویر ذهنی شما امکان پذیر است و به گونه ای تجربه اش کنید که گویی پیشاپیش رخ داده است. این تمرین کوتاه ساده را اغلب انجام دهید؛ شاید روزی دو سه بار و شاید نیز هرگاه به آن می اندیشید. اگر در آرزو و نیت خود صمیمی، و به راستی مشتاق و آماده ی عوض شدن باشید، چیزی نخواهد گذشت که در خواهید یافت: رابطه ی شما آسانتر و دلپذیرتر می شود و گویی آن شخص نیز خوشایندتر و برقرار کردن رابطه با او نیز آسانتر شده است.سرانجام متوجه خواهید شد که مشکل، به طریقی به نفع طرفین، کاملا برطرف شده است. باید در نظر داشت که از این شیوه نمی توان برای کنترل رفتار دیگران، به منظور انجام کاری برخلاف میل و اراده ی خودشان، سود جست. اثر این شیوه، از میان برداشتن موانع درونی خود ما برای هماهنگی طبیعی و شناخت و یگانگی با خویشتن است؛ تا هرکس بتواند مثبت ترین جنبه ی وجود خود را بروز دهد.
برای استفاده از تجسم خلاق، هرچند باید مفاهیم معینی را امکان پذیر بدانید اما لازم نیست که به یکی از آرمانهای ماوراء الطبیعی و معنوی، یا به قدرتی برون از خود «ایمان» و اعتقاد داشته باشید.تنها ضرورت این است که آرزومند غنی ساختن دانش و تجربه ی خود، و دارای ذهنی باز و بی تعصب باشید که بتوانید با روحیه ای مثبت اندیشه ای نو و عقیدهای تازه را بیازماید.نخست با ذهنی باز و دلی گشوده، اصول را مطالعه کنید و فنون را بیازمایید. آنگاه به داوری بنشینید که برایتان سودمند بوده اند یا خیر. اگر با این شیوه، به استفاده از این فنون ادامه دهید، چندی نخواهد گذشت که خواهید دید دگرگونیهایی در شما و زندگیتان پدید آمده اند، که در ابتدا خوابش را نیز نمی دیدید.
تجسم خلاق – در حقیقی ترین و والاترین معنای کلمه – جادوست. زیرا به ادراک و اتحاد خویشتن با آن اصول طبیعی ارتباط می یابد که بر یکایک کنشهای عالم ما حاکم است؛ و همچنین به استفاده از این اصول به خوداگاه ترین و خلاق ترین شیوه. اگر هرگز گلی زیبا یا غروبی سحرانگیز را ندیده بودید و یک نفر برایتان توصیفش میکرد، چه بسا آن را معجزه آسا می پنداشتید (که البته واقعا نیز هست!) اما وقتی خودتان چند بار شاهدش شدید و درباره ی قوانین طبيعي مرتبط با آن، مطالبی آموختید؛ شیوه ی شکل گرفتن آن را در می یابید و دیگر به نظرتان طبیعی می آید و حالت اسرار آمیز خود را از دست می دهد. این امر در مورد فرایند تجسم خلاق نیز صدق می کند. آنچه نخست برای آموزش بسیار محدودی که ذهن استدلالی ما دریافت کرده، ممکن است حیرت انگیز یا امکان ناپذیر به نظر برسد، پس از آموختن و تمرین مفاهیم نهفته ی مربوط به آن، کاملا قابل فهم می شود. به محض انجام این کار، چنین به نظر می رسد که در زندگی خود، به انجام معجزه سرگرمید، و به راستی نیز چنین است!
شیوه ی کار تجسم خلاق
برای فهمیدن شیوه ی کار تجسم خلاق، خوب است که به چند اصل که دارای ارتباط متقابل هستند، بنگریم.
عالم مادی، انرژی است.
جهان علم در حال اکتشاف دانشی است که آموزگاران ماوراء الطبيعه و معنویت سده های پیشین می دانستند. عالم مادی ما، در واقع از هیچ «ماده»ای تشکیل نشده است. عنصر اصلی آن، نوعی نیرو یا جوهرست که ما می توانیم آن را انرژی بخوانیم. همه ی این چیزها که برای حسهای جسمانی و ادراک بهنجار ما، چنین جامد و مستحکم و جدا از هم به نظر می رسند، در سطوح ظریفتر، یعنی در سطح اتمها، و در سطح ذرات کوچکتر از اتم، همین اجسام به ظاهر جامد، به اجزائی چنان کوچک بدل می شوند که سرانجام به انرژی مطلق می رسند.
1- از نظر فیزیک (جسمانی)، همه ی ما . و هر آنچه درون و بیرامون ماست از انرژی تشکیل شده ایم.همه ی ما جزعی از یک میدان عظیم انرژی هستیم.همه ی چیزهایی که به صورت جامد و جدا ادراکشان میکنیم،
در واقع شکلهای گوناگون انرژی که در همه مشترک است. همه ی ما . حتا به مفهموم کاملا فیزیکی و مادی نیز – یکی هستیم. انرژی با سرعتهای گوناگون ساطع می شود و از این رو با کیفیتهای متفاوت بازتر تا فشرده تر است. اندیشه، شکل نسبتا ظریف و سبک انرژی است و در نتیجه: تغییر آن بسیار سریع و آسان است. ماده، انرژی متراکم و منسجم تری است و از این رو تحرک و تغییر آن کندترست. خود ماده نیز دارای تنوع بسیارست. گوشت زنده تقریبا ظریف و سبک است و به سرعت تغییر میکند و تحت تأثیر عوام بیشمار قرار میگیرد. سنگ، شکل متراکم تر انرژی و در نتیجه: تغییر آن آهسته ترست و تأثیر بر آن دشوارتر، با این حال، حتا سنگ نیز سرانجام، برای مثال از انرژی ظریف و سبک آب، تاثیر می پذیرد و تغییر میکند. همه ی شکلهای انرژی دارای ارتباط متقابل هستند و می توانند بر یکدیگر اثر بگذارند.
انرژی دارای خاصیت مغناطیسی است.
یکی از قوانین این است که: انرژی دارای کیفیت با طیفی ویژه، انرژي دارای کیفیت یا طیفی مشابه را به سوی خود جذب می کند. اندیشه ها و احساسها نیز دارای انرژی مغناطیسی هستند و آن انرژی را که طبیعت مشابهی داشته باشد، به سوی خود می کشانند. مثلا وقتی «تصادفا» به کسی بر می خوریم که همان لحظه به او می اندیشیدیم، یا «برحسب اتفاق» کتابی را برمی گزینیم که دقیقا حاوی اطلاعاتی است که در همان لحظه به آن نیازمندیم، می توانیم کارکرد این اصل را مشاهده کنیم.
شکل پیرو آرمان است.
اندیشه برخلاف شکلهای متراکم تر انرژی نظیر ماده، یک گونه ی سریع و سبک و متحرک انرژی است. به هنگام آفرینش چیزی، همواره نخست، به صورت اندیشه، آن را می آفرینیم. اندیشه یا آرمان همیشه پیش از متجلی شدن آن می آید. فکر میکنم شام خواهیم پخت اندیشه یا آرمانی است که پیش از تهیه ی شام می آید. من یک لباس تازه میخواهم پیش از عمل خریدن، فکر خریدن لباس می آید.
هنرمند: نخست آرمان یا الهامی دارد و آنگاه، قلم مو را به دست می گیرد. معمار، نخست، نقشه ای تهیه می کند و آنگاه، به بنای عمارت می پردازد. آرمان مانند نقشه است و تصویر آن شکل را می آفریند و آنگاه سبب می شود که انرژی مادی، جذب شده و به سوی آن شکل هدایت شود و جریان یابد و سرانجام در عرصه ی مادی، متجلی گردد. حتی اگر برای متجلی ساختن آرمانهای خود، مستقیما دست به عمل نزنیم، باز این اصل کار خود را میکند. صرفا داشتن آرمان، و نگاه داشتنش در ذهن، یک انرژی است که تصویر آن اندیشه را به خود جذب می کند و در عرصه ی مادی می آفریند. اگر مدام به بیماری بیندیشید، سرانجام بیمار می شوید. اگر معتقد باشید که زیبا هستید، زیبا می شوید.
قانون تشعشع و جاذبه.
این قانون، همان اصل است که می گوید هر آنچه به عالم بفرستی، بازتابش به خودت بر می گردد. « آنچه بکاری همان را درو خواهی کرد.» معنای عملی این اصل آن است که ما همواره چیزی را که بیش از همه به آن می اندیشیم و به شدت به آن اعتقاد داریم و در ژرفترین سطوح منتظرش هستیم، به طور روشن آن را مجسم میکنیم و به سوی زندگی خود می کشانیم. وقتی منفی و هراسان و مضطرب هستیم و احساس ناامنی میکنیم همان تجربه ها و موقعیت ها و مردمانی را که می خواهیم از آنها بپرهیزیم خود جذب می کنیم. اگر اساسا گرایش ما مثبت باشد و منتظر و آرزومند شادی و رضایت و سعادت باشیم، مردم و رویدادها و اوضاع و شرایطی را به خود فرا می خوانیم که با توقعات مثبت ما همنوا باشند. پس هر اندازه میزان انرژی مثبتی که در تصور و تجسم خواسته ی خود می گذاریم بیشتر باشد، تجلی آن نیز در زندگی ما افزونتر خواهد شد.
به کاربردن تجسم خلاق
فرایند دگرگونی در سطح، صرفا از طریق اندیشه ی مثبت، رخ نمی دهد. باید ژرفترین و اساسی ترین نگرشهایی را که نسبت به زندگی داریم کشف کنیم و بشناسیم و تغییر بدهیم. به این دلیل، آموختن و به کاربردن تجسم خلاق می تواند به فرایند رشدی ژرف و پرمعنا بدل شود. در این روند، معمولا راههایی را می یابیم که خود را از آنها باز می داشتیم و به علت ترسها و مفاهیم منفی خود، نمی گذاشتیم در زندگی به خرسندی و کامروایی برسیم. وقتی این را به روشنی ببینیم، می توانیم این گزارشهای محدود کننده را از طریق فرایند تجسم خلاق ناپدید کنیم، و این مجال را بیابیم که به حالت طبیعی وجودمان که خوشبختی و توفیق و محبت است بازگردیم.نخست می توانید تجسم خلاق را در مواقع معين، و برای هدفهای معین انجام بدهید. وقتی به این تمرین عادت کردید و مطمئن شدید که می تواند نتایج دلخواهتان را به همراه بیاورد؛ در خواهید یافت که تجشم خلاق، بخش مکمل روند اندیشه ی شما شده است. آنگاه تجسم خلاق به هوشیاری مدام و آن حالت آگاهی بدل می شود که می دانید خودتان بی وقفه آفریننده ی زندگیتان هستید.
نقطه ی نهایی تجسم خلاق این است که هر لحظه ی زندگی را لحظهی اعجاز آمیز آفرینش بسازیم؛ و به لحظه ای بدل کنیم که به طور طبیعی بهترین و زیباترین و رضایت بخش ترین زندگی قابل تصور را برگزینیم.