عزت نفس
نظام ایمنی آگاهی
واقعیت هایی وجود دارند که اجتناب از آنها امکان پذیر نیست. یکی از این واقعیت ها اهمیت عزت نفس است.
هر کاری که بکنیم نمی توانیم نسبت به رشد و تعالی خود بی توجه باشیم. اما، اگر از این علم و اطلاع ناراحت شویم می توانیم از آن فرار کنیم. می توانیم فرار کنیم، طفره برویم، بگوییم که تنها به موضوع هایی «عملی» علاقه مندیم، بعد برویم جلو تلویزیون بنشینیم و به مسابقه فوتبال یا خبرهای شامگاهی توجه کنیم، می توانیم روزنامه را باز کنیم و صفحه نیازمندیها و آگهی های تجارتی را بررسی کنیم و ببینیم که کدام کالا را حراج کرده اند. می توانیم گوشی تلفن را برداریم و با دوستمان گرم صحبت شویم. خیلی از کارهاست که می توانیم بکنیم. با این حال عزت نفس یک نیاز اولیه برای همه انسانهاست، بدانیم و ندانیم راه خود را درون ما می گشاید. آزادیم که دینامسيم عزت نفس را درک کنیم یا نسبت به آن همچنان نا آگاه باقی بمانیم. اما اگر این دومی را انتخاب کردیم باید عواقبش را هم بپذیریم. اجازه بدهید به نقش عزت نفس در زندگی مان نظری بیفکنیم.
یک تعریف مقدماتی
منظور از عزت نفس چیزی به مراتب بیش از احساس خودارزشمندی است، احساس خود ارزشمندی که بسیاری از روان درمانگرها و آموزگاران می خواهند آنرا در اشخاص ایجاد و القاء کنند به مقایسه در حکم اتاق انتظار عزت نفس است. عزت نفس، اگر به طور کامل تحقق پیدا کند تجربه ای است که … خود را مناسب زندگی و لازمه های آن بدانیم. اگر دقیق تر بگوئیم عزت نفس :
١. اعتماد به توانایی خود در اندیشیدن است، اعتماد به توانایی خود به کنار آمدن با چالشهای اولیه زندگی است.
۲- اعتماد به حق خود برای موفق و شاد بودن است، احساس ارزشمند بودن، شایسته بودن است، داشتن حق ابراز نیازها و خواسته هاست، ابراز میل رسیدن به ارزشها و برخوردار شدن از ثمرات تلاشهای خویشتن است.
عزت نفس یک نعمت نیست که باید داشته باشیم یا مدعی داشتن آن باشیم (آنهم احتمالا به کمک تائید مثبت). برعکس کیفیتی است که اگر آن را در طی زمان بدست آوریم به موفقیتی رسیده ایم. در اینجا هدف بررسی ماهیت و ریشه های موفقیت در نیل به این خواسته است.
انگاره اولیه
اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایسته ی رسیدن به خوشبختی هستند. جوهر عزت نفس است. قدرت این باور و این اطمینان به خویشتن در این حقیقت نهفته است که این چیزی بیش از یک داوری یا یک احساس است. این یک انگیزه دهنده است، الهام بخش رفتار است.
اما به سهم خود مستقیما تحت تأثیر عمل ماست. سبب در هر دو سمت جاری است. چرخه بازخوردی پیوسته ای میان اعمال ما در دنیا و عزت نفس مان وجود دارد. میزان عزت نفس ما روی عمل و رفتارمان تاثیر می گذارد و طرز عملمان عزت نفس ما را تحت تأثیر قرار میدهد. اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که هر کسی شایسته و زیبنده خوشبختی است جوهر و عصاره عزت نفس است. اگر به ذهن و به قضاوتم اطمینان کنم، بیشتر در قالب یک موجود اندیشمند فرو رفته ام. وقتی به توانایی خود به اندیشیدن را صحه گذاشتم، وقتی آگاهی مناسب را به فعالیتهایم راه دادم؛ زندگی بهتری پیدا می کنم. این اعتماد من به ذهنم را افزایش می دهد. اگر به ذهنم اعتماد نکنم، به احتمال بیشتری رفتار انفعالی پیدا می کنم، از آگاهی کمتر از آنچه به آن نیاز دارم برخوردار می گردم و از پایداریم در برابر مشکلات زندگی کاسته می شود. وقتی اعمال من به نتایجی دردناک منتهی می شوند خود را محق احساس میکنم تا به ذهنم اعتماد نکنم.
با عزت نفس زیاد با احتمال بیشتری در برابر مشکلات می ایستم، اما در شرایط کمی عزت نفس احتمال اینکه تسلیم شوم و یا از همه توان خود استفاده نکنم بیشتر می شود. با توجه به بررسیهای به عمل آمده اشخاصی که از عزت نفس بیشتر برخوردارند در مقایسه با اشخاص فاقد عزت نفس، در برابر شداید زندگی و مشکلات مقاومت می کنند. هر کس مقاومت و مداومت داشته باشد، امکان موفقیتش بیشتر می شود. اگر استقامت کنم و پایداری نشان دهم، این احتمال وجود دارد که بیش از آنکه شکست بخورم موفق شوم. در غیر این صورت امکان شکست خوردن از امکان موفق شدن فراتر می رود. در هر دو مورد برداشتی که از خود دارم تقویت می شود.
اگر به خود احترام بگذارم و بخواهم دیگران نیز با من رفتار محترمانه داشته باشند، علایمی از خود مخابره می کنم و به طرزی رفتار می کنم که احتمال واکنش مثبت و بجای دیگران را افزایش می دهم. وقتی این اتفاق می افتد، تقویت می شوم و باورهایم افزایش می یابد. اگر برای خودم احترامی قایل نباشم و در نتیجه بی احترامی را بپذیرم، اگر بدرفتاری و سلطه جویی و بدزبانی دیگران را قبول کنم و آن را امری طبیعی بپندارم؛ بی آنکه متوجه باشم این را منتقل می سازم و در نتیجه بعضی ها با من به همان شکل رفتار می کنند. وقتی این اتفاق می افتد و من تسلیم آن می شوم، احترام به خود در من تضعیف می شود و از آنچه هست پایین تر می آید.
ارزش عزت نفس صرفا در این نیست که به ما امکان می دهد احساس بهتری داشته باشیم، بلکه به ما فرصتی می دهد تا بهتر زندگی کنیم. به ما امکان می دهد با چالشهای زندگی بهتر روبرو شویم و از فرصتهای مطلوب بهره برداری بیشتری بکنیم.
تأثير عزت نفس: ملاحظات كلي
میزان عزت نفس ما روی تمام جنبه های وجودی ما اثر می گذارد: طرز کارمان در کارگاه برخوردمان با مردم، اندازه پیشرفت و ترقی، میزان موفقیت و نیز در قلمرو شخصی اینکه ممکن است دل به چگونه شخصی ببندیم،چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، چگونه با فرزندان و دوستانمان رفتار کنیم و به چه سطحی از سعادت و خوشبختی خواهیم رسید.
همبستگی مثبتی میان عزت نفس سالم و بسیاری از ویژگیهای دیگری که روی موقعیت و خوشبختی ما تأثیر دارد، وجود دارد. عزت نفس سالم با رفتار عقلانی، واقع گرایی، فراست، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی قبول تغییر، تمایل به اذعان اشتباهات و اصلاح آنها، خیرخواهی و همکاری و تعاون، در ارتباط مستقیم است. اما عزت نفس کم با رفتار غیر عقلانی، بی توجهی به واقعیت ها، نداشتن انعطاف، ترس از چیزهای بدیع، سازگاری بی تناسب و یا سرکشی نامعقول، رفتار تدافعی، سرسپاری بیش از اندازه، یا رفتار به شدت کنترل کننده و ترس از دشمنی با دیگران رابطه دارد. کاربرد عزت نفس برای بقای سازگاری و موفقیت شخص کاملا مسلم است. عزت نفس حامی زندگی و متعالی کننده آن است.
عزت نفس زیاد وسیله ای در خدمت دستیابی به هدف است. رسیدن به هدف نیز از سوی دیگر به میزان عزت نفس می افزاید. فقدان عزت نفس به ایمنی آنچه آشنا و تغییر نکردنی است بستگی دارد. و اگر به آنچه آشنا و دیرینه دل ببندیم و از چیزهای نو و بدیع اجتناب کنیم، بر کمي عزت نفس خود می افزاییم. هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز می کند آمادگی بیشتری داریم و سریعتر می توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم، و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن داریم. (شمار قابل ملاحظه ای از کارفرمایان موفق در گذشته خود، یکی، دو ورشکستگی یا شکست را تجربه کرده اند اما این شکست توقف آنها را موجب نشده است).
هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد بلند پرواز تر می شویم که این لزوما به شغل و حرفه محدود نمی شود بلکه زمینه های احساسی، ذهنی، خلاقیت و معنویت را نیز در بر می گیرد، هر چه عزت نفس ما کمتر باشد میل و امید و آرزویمان نقصان می گیرد و احتمال موفقیتمان کاهش می یابد. هر دو جهت، خود تقویت کننده است.
هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد میل ابراز وجود بیشتر می شود و غنای درونمان را بیشتر به نمایش می گذارد و هر چه عزت نفس مان کمتر باشد میل بیشتری به اثبات خود داریم. هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد ارتباطات ما آشکارتر، صادقانه تر ومناسبتر می شود زیرا به این نتیجه می رسیم که افکاری اندیشمند داریم و به همین دلیل از آشکار شدنها هراسی به دل راه نمی دهیم. هر چه عزت نفس ما کمتر باشد، ارتباطمان تیره تر و ناآشکارتر می شود. زیرا به اندیشه و احساس خود مطمئن نیستیم و از واکنش مستمع خود می ترسیم.
هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد، با اشخاص روابط سالمتری برقرار می کنیم. علتش این است که همانندها یکدیگر را جذب می کنند و سالم ها هم به هم می رسند. نشاط و میل به معاشرت دیگران بیشتر مورد توجه کسانی که از عزت نفس زیاد برخوردارند، قرار میگیرد. نکته دیگر این است که ما اصولا به برقراری رابطه با کسانی که از عزت نفس زیاد برخوردارند راغب تریم. مخالفها ممکن است در زمینه هایی یکدیگر را جذب کنند، اما در این زمینه به خصوص چنین چیزی وجود ندارد. اشخاص با عزت نفس بالا جذب شخاص با عزت نفس زیاد می شوند. مثلا به ندرت ممکن است اشخاص با عزت نفس اندک و اشخاص با عزت نفس زیاد جذب و شیفته یکدیگر شوند. همانطور که آدمهای عاقل و
آدمهای کم فکر عاشق یکدیگر نمی شوند. اشخاص با عزت نفس متوسط هم جذب اشخاص با عزت نفس متوسط می شوند. و کسانی که عزت نفس اندک دارند جذب اشخاص با عزت نفس کم می شوند. البته عمد و قصدی در این کار وجود ندارد. در این میان حال و روز کسانی که با اعتماد به نفس کم جذب یکدیگر می شوند از همه خراب تر است.
ما با کسانی راحت تر کنار می آییم که عزت نفس شان به اندازه عزت نفس ما باشد. هر چه عزت نفس ما بیشتر باشد به دیگران احترام بیشتری می گذاریم و با آنها برخورد بهتر و منصفانه تری می کنیم. زیرا آنها را تهدیدی علیه خود در نظر نمی گیریم. از این که بگذریم احترام گذاشتن به خود، مقدمه و شرط لازم احترام گذاشتن به دیگران است. با داشتن عزت نفس بالا بدخواه دیگران نمیشویم. ترس از مورد بی اعتنایی واقع شدن پیدا نمیکنیم، نگران تحقیر و خیانت نمی شویم. برخلاف باورهای رایج، واقعیت این است که اشخاصی که به احساس خودارزشمندی رسیده اند با مهربانی، سخاوت و تعاون اجتماعی بیشتری با دیگران برخورد می کنند و در پایان اینکه عزت نفس بالا بهترین نشانه ی سعادت شخص است. در نتیجه به سادگی می توان گفت که عزت نفس اندک با بدبختی و ناخشنودی همراه است.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com