آموزش نظم به کودکان
نظم آموزی
“تربيت آموختن کار خوب است ، نه صرفا باز داشتن از کار بد”
هدف از نظم آموزی :
1- آموزش روشهای صحیح زندگی
۲- احترام به بزرگترها
٣-وقتی ما حضور نداريم کودک همان کاری را انجام دهد که ما حضور داریم
4- يادگیری کودک برای دستیابی به حقوق خودش
5۔ خویشتن داری و خود کنترلی
6- مسئولیت پذیری
موارد مورد نیاز برای نظم آموزی به کودک:
١- زمان
۲- تمرین و پشتکار
۳- کار تیمی
۴- سهم بندی
5-آگاهی از مرحله رشدی و توان کودک
6- اقتدار والدين
در نظم آموزی به چند چيز احتیاج نداريم:
1- تهديد وخشونت
٢- عجله
3- دروغ
۴- ترساندن کودک
5۔ نگرانی والدین از تک تک رفتار کودک
6- بگو مگو و سر و کله زدن های بی مورد با کودک
7-التماس و خواهش
8- انتظارات بي جا از کودک
راهکارها و تکنیک ها:
1) برنامه ریزی
۲) فضا سازی و دسته بندی وسایل
۳) ديدن جنبه های مثبت کودک
4) تشویق
۵) الگو بودن
6) شروع جملات با واژه “من” بجای واژه “تو”
۷) گوش دادن به حرفهای کودک
۸) مهار خشم
9)از میان برداشتن وسوسه ها
۱۰) پرت کردن حواس کودک
۱۱) حل مسئله
۱۲) پیدا کردن علت بد رفتاری
۱۳) مجازات
14)جبران
۱۵) قرنطینه
موارد مورد نیاز برای نظم آموزی به کودک
١- زمان :
تربیت فرزند مستلزم صرف وقت و انرژی است نظم اموزی فوري شبيه وزن کم کردن فوری می ماند که مدتی آن هم به سختی اثر می کند ولی به سرعت از اولش هم بد تر خواهد شد. عادت کردن به چیزی باید به تدریج شکل بگیرد تا به درستي جا بيفتد
۱۸ سال پدر و مادر زمان دارند تا کودک خود را مرحله به مرحله منظم کنند. پس عجله کردن نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه آسیب جدی به کودک می رساند و اصلا مجبور نیستیم روش های زندگی را یکباره به فرزندانمان بیاموزیم.
۲- تمرین و پشتکار:
شما قرار است والدین بهتری برای کودکان خود باشید. قرار است پدر و مادر کافی برای کودک باشید نه پدر و مادر کامل . عیب و ایراد داشتن بخشی از روند زندگی است، فرصت زیاد است نگران نباشید و اشتباهات خود را اصلاح خواهید کرد هر جا لازم بود عذر خواهی کنید هیچ اشکالی ندارد بهمین نسبت کودک هم اشتباه میکند ممکن است همیشه پاسخ مساعد و مورد نظر ما را ندهد. پس تمرین کردن و پشتکار داشتن از مهمترین مواردی است که برای نظم آموزی به آن احتیاج خواهید داشت نگران تک تک رفتارها و گفتارهای کودکانتان نباشید .
۳- کار تیمی :
به یاد داشته باشید که نظم اموزی کاری است تیمی نه تنها به همکاری اعضای خانواده نیاز است بلکه به همکاری خود کودک هم نیاز دارید. پس سعی کنید باک عاطفی کودک خود را همیشه از عشق و محبت پر نگه دارید ، پل های ارتباطی خود را با کودک شکل دهید ( بازی و شنیدن حرفها ) اینها باعث می شود تا هم احساس گناه خودتان کمتر شود هم کودک همکاری بیشتر ما با شما داشته باشد.
۴- سهم بندی:
نظم اموزی به کودک پروسه ای است ۱۸ ساله که از حدود 3-4 سالگی شروع می شود . در ابتدا باید به کودک گفت من قصد دارم اتاق تورا مرتب کنم و تو بیا و به من کمک کن در اول ۹۹ درصد سهم به مادرو یک درصد به کودک تعلق خواهد داشت و این در حالی است که پس از اتمام کار شما وانمود خواهید کرد که تمام کارها را کودک انجام داده است و بخاطر آن او را تشویق کنید . این نسبت سهمی ، آرام آرام تغییر کرده و برعکس خواهد شد. این نکته را فراموش نکنید که قرار است مسئولیت ها را آرام آرام به دوش کودک محول کنید.
۵. آگاهی از مرحله رشدی و توان کودک:
باید به این مسئله واقف باشید که کودک شما اکنون در چه مرحله ای است و توان کودک شما چقدر است،
هم شما و هم کودک این نکته را باید بدانند که با بزرگ شدن کودک هم مسولیتشان بیشتر می شود هم امتیازاتشان افزایش خواهد يافت . بسیاری از والدین این کار را وارونه انجام می دهند مثلا به غلط امتياز یک کودک ۷ ساله بیشتر از یک کودک ۱۷ ساله است.
۶۔ اقتدار والدين:
در نظم اموزی اقتدار والدین نکته بسیار مهمی است. کودک شما باید بداند که به والدین خود احترام بگذارد و این امکان ندارد مگر اینکه شما تردید خود را کنار بگذارید. کاری که کودک شما با توجه به مرحله رشدي أو انجام میدهد یا درست است یا غلط و حد فاصلی این بین وجود ندارد و این شما هستید که این مسئله را تشخیص می دهید.
کودک شما باید این نکته را به خوبی بداند که هم اندازه و هم سن پدر و مادر نیست. همینطور اقتدارش هم به اندازه آنها نیست. البته با بزرگ شدنش این فاصله کم و کمتر می شود و همینطور داد زدن و فریاد کشیدن از مواردی است که شدیدا اقتدار شما را کاهش می دهد .
البته به یاد داشته باشید اگر سخت گیری از حدی فراتر رود بچه ها سر کشی می کند و ممکن است برای امنیت خود حتی به دروغ گویی و پنهان کاری پناه ببرند.
مواردی که اقتدار والدين را کاهش می دهد :
1- بگو مگو کردن و سر و کله زدن با کودک
2- بی احترامی به کودک
۳- رفتار خشن
۴- بکار بردن واژه هایی مثل فوری ، همین الان و..
5-توقع زیادی از کودک
6- مجازاتی که قادر به اجرای آن نیستید
7-قولی که به کودک می دهید را اجرا نکنید
8-مجازاتی را که گفته اید اعمال نکنید.
راهکارها:
1- برنامه ریزی:
کارهای تکراری روزمره به بچه ها کمک میکند تا بدانند از آنها چه انتظار داریم اگر برنامه مشخصی نداشته باشيم کودک به این نتیجه می رسد که کاری را در هر زمانی میتواند انجام دهد. البته برنامه ریزی نباید شکل پادگانی به خودش بگیرد همینطور برنامه ها را از قبل به کودک خود بگویید فرصت کافی در اختیارش بگذارید چون عجله و شتاب معمولا درگیری ایجاد می کند.
2. فضا سازی و دسته بندی وسایل:
قفسه ها ، کارتن ها و برچسب ها می توانند به نجات شما بیایند و شما را از ساعتها بگو مگو و التماس و … خلاص نمايند
برای کودک و وسایل و مکانهایی را فراهم کنیم تا به راحتی پس از اتمام بازی و قطعات را در آنها قرار دهد. برای این کار میتوانید از یادداشت کردن هم استفاده خوبی بیرید ، رنگ بندی هم به شما کمک وافری خواهد کرد .
3-تشویق:
تقريبا نظم آموزی بدون جدول تربیتی کار بسیار سختی است حتما از جدول تربیتی برای نظم آموزشي استفاده کنید .
۴- جنبه های مثبت :
گاه والدین فراموش میکنند که چیزهای مثبت را ببینند و تنها به کارهای منفی کودكشان توجه می کند. نه تنها باید جنبه مثبت کار فرزندانمان را به یاد آوریم بلکه به آنها بگوییم که متوجه اصلاح کارشان نیز هستیم البته تحسین و تمجيد باید صادقانه باشد و نباید کودک را مورد تشویق و تمجید غیر واقعی قرار دهیم.
بیشتر پاداشهای برنامه ریزی شده را برای کودک خود استفاده كنيد البته پاداشهای خود بخود نیز موثر است.
از عبارتهای مثبت استفاده کنید و به جای اینکه بگویید کودک چه نمی تواند بکند، کاری را که می تواند و باید بکند يادآور شویم . و به جای گفتن کلماتی مانند نکن ، نرو ، نخور ، دست نزن و …. که کودک را در حالت تدافعی قرار می دهد بسیاری از عبارات منفی را می توان به طرز مثبت ادا کرد
– می دانم دوست داری با این بازی کنی ولی….
– متاسفم که مجبورم این را از تو بگیرم جون..
-می دانم برای تو روی کاناپه پریدن کار لذت بخش است ولی ..
-خیلی دلم می خواهد می تونستم بهت اجازه بدم ولی این کار خطر ناکی است و ممکن است به تو آسیب بزند
– بزرگتر بشی حتما می تونی این کار را انجام بدهی ولی الان در سنی نیستی که قادر به انجام چنین کاری باشی .
-بزرگتر بشی مهارت بیشتری برای انجام این کار کسب خواهی کرد .
5-الگو بودن:
وقتی توقع داریم کاری را انجام دهيم ، خود ما نیز باید در انجام آن دقت کنیم. اگر ما خودمان چیزهایی را که به کودک مي گوييم رعایت نکنیم پیام ضدو تفيض به او داده و در نظم آموزی دچار مشکل خواهیم شد . در واقع با الگو شدن مجبور نیستیم همه جزئیات را برای فرزندانمان بیان کنیم ..
6-گفتن لفظ “من” به جای ” تو” :
در مواقعی که می خواهیم احساس خشم خود را از به هم ریختن بچه ها باز گو کنیم باید از فاعل من استفاده کنیم. استفاده از فاعل “من” باعث می شود بچه ها به جای اینکه از ما برنجند با ما احساس همدلی و هم دردی کنند . این در حالی است که استفاده از فاعل تو کودک را در موقعیت تدافعی قرار می دهد.
-من احساس می کنم وقتی…
به جای سرکوفت زدن به کودک که “تو همیشه شلوغ می کنی” یا “تو همیشه همه جا را به هم می ریزی” موقعیتی را که باعث ناراحتی شما شده را بیان کنید آنهم با استفاده از فاعل من ” . این باعث می شود کودک شما رفتار مسئولانه تری را برای خود انتخاب خواهد کرد.
بگذارید فرزندتان بداند چه احساسی دارید.
-من وقتی می بینم لباسهایت را به هم ریخته ای ناراحت می شوم یا “من” وقتي در حال مطالعه هستم یا “من” وقتی خواب هستم از سر و صدا
ناراحت می شوم
با این کار موقعیتی را که سبب ناراحتی شما می شود را بیان کرده اید و مسئله را به زمان مشخصی محدود کرده اید
من وقتی به خانه می آیم و می بینم که … احساس بدی پیدا می کنم چون خسته هستم و توان جمع آوری … را ندارم
۷- گوش دادن به حرفهای کودک:
گوش دادن هم مانند حرف زدن ابزاری است برای برقراری ارتباط با دیگران است. اگر می خواهید فرزندان مسئول تری داشته باشد سه ارتباطی را با خوب گوش دادن به حرفهای کودک به او بیاموزید
منافع خوب گوش دادن به کودک شامل:
-از انديشه و احساساتشان با خبر می شویم
-أنها متقابلا و به تقلید از ما به حرفهای ما گوش می دهند
-بسیاری از مشکلات نظم آموزی بر طرف می شود
-ابزاری را برای ارتباط به ابزار های ارتباطی آنها اضافه نموده اید
البته خوب گوش دادن به حرفهای کودک در اوایل کار سختی است ولی بعد از مدتی از آن لذت خواهید برد
گوش دادن موثر شامل این موارد است که:
-بنشينيد و به چشمان کودک نگاه کنید
-نتیجه گیری شتابزده نکنید
-بگذارید حرف کودک تمام شود
-حرف کودک را قطع نکنيد
-فرصت کافی در اختیارش بگذارید
– بطور همزمان ده کار دیگر را انجام ندهيد
8- کنترل خشم :
کاملا طبیعی است که در جریان تربیت فرزندان خود گاهی دچار خشم شوید و احساس خشم داشتن کاملا طبیعی است ولی اقدام خشمگینانه
(عصیانیت) داشتن طبیعی نیست اگر نتوانید خشم خود را کنترل کنید بر روند نظم آموزی تاثیر نامطلوب خواهید گذاشت.
9- حذف وسوسه ها :
در اول به یاد داشته باشید کودک تا 6 سالگی مفهوم خوب و بد را نمی داند او تنها درست و غلط را می شناسد ، البته باید همیشه به کودک گفته شود که بچه خوبی است. وسایل وسوسه انگیز برای کودک را باید از دسترس او خارج کرد تا دائما نه گفتن را تکرار نکنیم .
برای بچه ها دنیا مانند کیک شکلاتی بزرگی می ماند که هر قسمتی از آن یک رنگ است و طعم متفاوتی با دیگر نقاط آن دارد ، دست نزدن به چنین چیزی حتی برای ما بزرگتر ها هم سخت و دشوار است چه رسد به کودکان. بچه ها باید این کیک شکلاتی را مزمزه کنند ولی متناسب با مرحله رشدی و سن و سالشان.
بنابر این سعی کنید وسایلی را که کودک نباید به آن دست بزند تا حد امکان از جلو دست او بردارید.
با حذف وسوسه ها از بکار بردن واژه های منفی مانند “نه “نگن” و”دست نزن” و … تا حدی خلاص خواهيد شد زیرا بکار بردن این واژه های منفی به اعتماد بنفس کودک در آينده لطمه جدی خواهد زد.
۱۰ تکنیک قرنطینه :
سبدی را تهیه و قانون را بدین گونه وضع کنید . هر وسیله ای که سر راه قرار گیرد برای مدت مشخصی ( مثلا یک روز ) در سيد قرنطینه می رود . بیاد داشته باشید که اجرای قانون از خود قانون مهمتر است در ضمن برای اینکه کودکه چنین قانونی را اجرا کند باید خودش هم مجری قانون باشد. همه اعضای خانواده چه فرزندان و چه والدین باید از این قانون تبعیت کنند . اوائل می توانید پس از یک بار تذکر دادن آن وسیله را در قرنطينه قرار دهید بهتر است این تکنیک را برای کودک بالا تر از ۷ سال بکار ببرید به یاد داشته باشید یکی از دلایلی که کودکان قوانین را اجرا نمی کنند این است که ما فقط از آنها اجرای قانون را می خواهیم و خودمان آن قانون را اجرا نمی کنیم بنابرین بر اساس قانون “الگو پذیری” قوانینی مثل بستن کمر بند یا قرنطینه را والدين هم باید اجرا کنند. این در حالی است که ندیدن فیلم های بزرگسالان و ساعت خواب مشخص خاص کودکان است و از قانون” نا برابري” تبعیت می کند.
نقش ترس و تنبیه در نظم آموزی
به هیچ وجه با ترس و تنبیه سعي نکنید نظم را به کودکان بیاموزید زیرا آن نظم پایدار نخواهد بود . اگر کودکی در دوران نوپایی در اثر رفتار والدين تنها راه حل مسائل را تنبیه ، ترس و مجازات بداند متاسفانه در دوران جوانی به دلیل آسیبی که دیده اند در راه نابودی و ويرانگري گام بر خواهد داشت خصوصا اگر در چنگال سوداگرانی بیفتند که به بهانه درست کردن شرایط و اجتماع ، دست به انتقام وخشونت می زنند . در واقع رشد اخلاقي تابع رشد ادراکی است و رشد اجرایی وابسته به رشد روانی است و به این مفهوم که اگر کسی در رشد روانی به بلوغ نرسیده باشد يقينا به رشد اخلاقی نیز نرسیده است. کسانی که به این سطح از رشد دست نیافته باشد بیشتر بر این باورند که از طريق ترس و تنبیه و مجازات است که میتوان به نظم دست یافت و حال آنکه هیچ نظمی در جهان با ترس و کنترل پایدار نشده و نخواهد ماند
مرکز مشاوره دیدار
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com