تغییر دادن همسر بعد از ازدواج
پرسش
آیا با کسی که شخصیت مناسبی ندارد می توان ازدواج کرد به امید اینکه در آینده اصلاح شود؟
چند ماه قبل با مردی آشنا شدم که واقعا به او علاقه دارم و با هم تفاهم داریم اما در حال حاضر او دوران سختی را سپری میکند وبه تازگی از شر اعتیاد خلاص شده است. همسر سابقش از او طلاق گرفته از شر اعتیاد خلاص شده است. همسر سابقش از او طلاق گرفته و دارایی او برده است. از گذشته خیلی عصبانی است و به کسی اعتماد ندارد. طبعا در این دوران سخت نمیتواند مهربانی و توجه زیادی نسبت به من نشان میدهد. اما در باطن فردی حساس و باذوق است و نیاز دارد کسی او را باور کند. آیا ایجاد رابطه با این فرد که در آینده شخص موجهی می شود میتواند درست باشد؟
پاسخ
آنچه را گفتید نمی توانم رابطه بنامم. شبیه یک قمار است. با تاسف، تمام نشانه ها مخالف شماست. شما در حقیقت این مرد را دوست ندارید او مردی است که امیدوارید تغییر بکند و تبدیل به همسری شود که مطلوب شما باشد. شما طوری صحبت می کنید انگار او یک پروژه است و انتظار دارید پروژه با موفقیت به انجام برسد. شما در حال حاضر مردی را در کنار دارید که خودش را هم دوست ندارد چه برسد به شما. البته رابطه مشترک بین دو انسان سرشار از امید و رویاست و همواره انتظار دارند کیفیت آن روز به روز بهتر شود. اما لازم است در آغاز رابطه، وضعیت شخص، راضی کننده باشد نه اینکه منتظر شویم در آینده شخصیت مطلوبی داشته باشد. ایجاد رابطه یعنی اینکه فرد را همان طور که هست بپسندیم و دوست داشته باشیم در همین وضعی که فعلا دارد نه وضعیتی که امیدواریم به آن برسد. این مطالب را میدانی اما تجاهل میکنی چون چیزی در درونت ترا مجبور میکند دنبال چنین رابطه ای باشی و این درون توست که این مرد را در نظرت جذاب و دوست داشتنی جلوه داده است . حالا حسی غیرقابل مقاومت ترا به سمت این رابطه می کشاند و نمیتوان خود را از این ورطه نجات بدهی. تو عاشق فردی شده ای که الان وجود ندارد امیدواری در آینده وجود داشته باشد. حال این موضوع را مورد گفتگو قرار می دهیم.
1- می خواهید کنترل رابطه در دست شما باشد.
در این وضعیت شما همسری در کنار خود داریدکه می خواهید از او یک مرد بسازید. او نیاز دارد رشد کند و به کمال برسد و همیشه این حس به شما دست میدهد که ارشد هستید. شاید وقتی کودک بودید مدام از شما انتقاد میشد و به شما امر ونهی می کردند و حالا ناخودآگاه به طرف فردی کشش دارید که بتوانید به امر و نهی کنید و از مرد شایسته و کاملی بسازید.
2- وقتی روی سازندگی، تکامل و اعتبار دادن به همسر خود تمرکز می کنی، در حقیقت میخواهی از زندگی و رویاهای خود کناره گیری کنی.
چون همه ی وقت شما، صرف ارتقای شخصیت همسرتان می شود و این کار شما را مشغول و سرگرم می کند تا آنجا که دیگر وقتی برایتان باقی نمی ماند که با رویاها، نارساییهای عاطفه و یا ترسهای خود رو به رو شوی. یعنی از زندگی خودت کناره گیری کرده ای.
3- این ذهنیت در تو وجود دارد، چیزی را که می خواهی نمی توانی به دست آوری.
در کودکی احساس میکردی دوستت ندارند و تحویلت نمی گیرند حال این نکته در ذهنت جا گرفته که کسانی را که دوستشان داری آنچه را که میخواهی به تو نمیدهند، لذا به تبع آن، ناآگاهانه به مردی گرایش داری که نیتواند در این رابطه چیزی ( عشق، محبت،توجه) به تو بدهد. اگر به این مرد علاقه داری فوری از او جدا شو، به نظرت عجیب می آید؟ حال ببینیم اکر از او جدا نشوی چه پیش می آید؟ خیلی زود عدم پیشرفت او ترا ناامید و عصبانی میکند. و تلختر از ناامیدی این است که بخشی از عمرت هم تلف شده است. حالا جدا شدن از او مترادف است با احساس گناه کردن. چون به او وعده داده بودی که همیشه یا هم زندگی می کنید،به او عشق می ورزی و صبر خواهی کرد تا او به تکامل برسد و اینک جدا شدن از او یعنی اینکه به آنچه گفته بودی وفا نکرده ای و حس می کنی گناهکاری. اما اگر الان او را رها کنی کنی او آزاد می شود و میتواند درمان مورد نیاز را دریافت کند و سلامت خود را به دست آورد و راه برای تو هم باز میشود تا کسی را پیدا کنی و دوست داشته باشی که از هم اکنون شرایط زندگی مشترک در او موجود باشد.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
clinicdeedar@
www.clinicdeedar.com