وسواس های نظم و تقارن
مواجه سازی با این نوع وسواس های فکری باید موجب شود احساس کنید گویی چیزی ((سرجایش نیست))و می خواهید آن ها را ((سرجایشان بگذارید))؛یعنی در جای صحیح،ترتیب درست یا چیدمان((بی نقص)). می توانید با عدم تقارن،بی دقتی و بی نظمی به این ترتیب روبه رو شوید که چیز هارا به ترتیب غلطی بگذارید،وسایلی را که معمولاً به ترتیب خاصی می چینید،درهم و برهم بگذارید،لباس هارا شلخته وار بچینید،بند کفش راستتان را محکم تر از بند کفش چپ ببندید،یا عمداً از دست خط نا مرتب استفاده کنید.سپس،بگذارید در مورد این موقعیت ها احساس ناراحتی داشته باشید تا کم کم بدون این که برگردید و آن ها را ((درست کنید))،عادت کنید.متوجه می شوید ناراحتی تان به مرور زمان کاهش خواهدا یافت(عادت خواهید کرد)….
آیولین افکار وسواسی در مورد ((ناکاملی)) و ((ناهم ترازی)) داشت.فعالیت هایی مثل انجام کارهای دفتری اغلب ساعت ها وقت می گرفت،زیرا باید مطمئن می شد نامه ها به شکل درست و ((بی نقصی))تنظیم شده اند.وسایل خانه باید به شیوه ی معینی چیده می شدند و آیولین باید مطمئن می شد که همان چیدمان حفظ شود.فراگیرترین نشانه ی وی بر هم ترازی چپ_راست متمرکز بود.به عنوان مثال،اگر از دست راستش برای بازکردن در یا برداشتن چیزی(مثلاً از یخچال)استفاده می کرد،احساس اجبار می کرد که همان رفتار را بااستفاده از دست چپش هم تکرار کند(و برعکس)،تا به توازن دست یابد.
- چگونگی روند تمرین مواجه سازی موقعیتی آیولین به شرح زیر است:
- هفته ی 1 : تمرین نوشتن نامه ها با اشکال های جزئی(یعنی سهل انگارانه)،در ابتدا روی تکه کاغذ های سفید،سپس روی یادداشت هایی که باید برای دیگران می فرستادید و در نهایت،روی کار های دفتری مانند صورت حساب های مالی.
- هفته ی 2 : انجام عمدی اشتباه هنگام نوشتن دسته چک.
- هفته ی 3 : تمرین چیدن مجدد وسایل خانه به شکلی متفاوت به گونه ای که منظم یا((هم تراز)) نباشند،مثلاً قاب عکس ها کمی کج گذاشته شوند و کتاب ها روی قفسه ها به هم ریخته باشد.این کار با وسایل اتاق نشیمن شروع شده و سرانجام به اتاق خواب رسید.برای مواجه سازی ذهنی،آیولین پیوسته به خودش یادآوری می کرد که این وسایل ((نامنظم))هستند.وی برای بازداری از پاسخ،از چیدن مجدد ان ها به شیوه ی ((درست)) خودداری می کرد.
- هفته ی 4 : مواجه شدن با واژه ی چپ بدون واژه ی راست با گفتن ((چپ))و حتی نوشتن آن بر پشت هر دو دستش.وی هم چنین یک تکه کاغذ را که این واژه روی آن نوشته شده بود همیشه در جیبش نگه می داشت.
- هفته ی5 : تمرین توجه به ناهم ترازی چپ_راست در محیطش_دنبال کردن مسیر و توجه به این که در حین رانندگی در یک روز شش بار به چپ و تنها دو بار به راست گردش داشته است.هم چنین،به این نوع هم ترازی در موار دیگر توجه می کرد،مثلاً این که دکمه های آسانسور در سمت راست در آسانسور ساختمان دفتر کارش قرار دارند و این واقعیت که اکثر مردم در سمت راست در آسانسور ساختمان دفتر کارش قرار دارند و این واقعیت که اکثر مردم در اتاق انتظار مطب پزشک سمت راست می نشینند.
هفته ی 6 :قرار دادن خود در معرض تماس عمدی سمت چپ یا راستش یا اشیائی مانند دیوار یا میز تحریر بدون((هم تراز))کردن.وی قلاب کمربندش را در قسمت مرکز نمی بست(کمی متمایل به چپ) و بند کفش چپش را به طور قابل توجهی سفت تر از کفش راستش می بست.
WWW.CLINICDEEDAR.IR
مرکز مشاوره و روانشناسی دیدار