اگر مایل هستید که کارمند خوبی برای شرکت خود باشید، خود را با کسی مقایسه نکنید.
هرکس شخصیت مستقلی دارد و قابل قیاس با هیچ کس دیگر نمی باشد.
اگر احیانا اراده کردید که خود را با دیگران مقایسه کنید با کسانی مقایسه کنید که از شما کمتر شانس دارند و در درجات پایین تری هستند.
سالها قبل فهمیدم که لذات و خوشی های زندگی گاهی ارزان و گاهی هم گران تمام می شود.
اگر برداشت ذهنی ما درست باشد، همه چیز ممکن است لذت بخش باشد.
عصرها که به خانه می رسم، یک فنجان چای با مقداری نان توست انتظار مرا می کشد.
در اطاق کوچکم مینشینم و از آرامش آن لذت می برم.
شاید بسیاری از دوستان وضع بهتری داشته باشند.
اما برای من همین قدر هم کافی است و باید شکر خدا را بجای آورم، چند سال قبل تهویه مطبوع نداشتم.
امسال آن را هم تهیه کردم و از داشتن آن لذت می برم.
بخشی از مشکلات ما از آنجا ناشی می شوند که خود را با دیگران مقایسه میکنیم.
موقعی پی به این حقیقت بردم که در شرکتی برای فروش تراکتور بازاریابی می کردم، معمولا این یک رسم است که شما محصول شرکت یا کارخانه خود را با شرکت های رقیب مقایسه می کنید.
اگر چه نزد دیگران از محصولات خود تعریف و تمجید میکنیم، از آنجا که با آن سوی داستان آشنا هستیم خودمان را نمی توانیم متقاعد سازیم.
مثلا در مورد تراکتورهای شرکت براساس آنچه مشتریها و نماینده ها می گویند، با مشکلات بسیار مواجه هستیم.
از معایب و ایراد های محصول می شود یک فهرست بلند و بالا تهیه کرد.
با توجه به اینه از معایب و جزئیات دیگر محصولات شرکت رقیب خبری نداشتیم.
باید زرنگ باشیم و در این گونه موارد محصول خود را برجسته نشان داده و توی سر مال دیگران بزنیم.
به این دلیل، رئیس شرکت نمیخواست مشکلات محصول را در یک جلسه علنی مطرح نماید.
اگر در این جلسه تعداد نمایندگان سی نفر بودند و هر کدام یک مشکل داشتند، تعداد مشکلها به سی فقره می رسید.
در نتیجه امکان داشت همه نماینده ها پریشان و مضطرب بشوند.
از نقاط ضعف همسرم آگاهی دارم می توانم از ایرادهای او فهرستی تهیه نمایم.
شاید مقایسه همسرم با همسران دیگری که اصلا آشنایی ندارم مسخره باشد.
من که آنها را نمی شناسم پس چرا با همسرم مقایسه کنم.
یا فرض کنیم که پسر شش ساله شما نمره هفده گرفته است.
ترم گذشته شانزده گرفته بود.
کدام بهتر است، او را با پسر همسایه مقایسه کنیم و بگوییم خاک بر سر از پسر همسایه نمره کمتری گرفته ای.
یا آن که با خودش مقایسه کنیم و بگوییم که ماشاء الله پیشرفت کرده است.
این مقایسه جز پریشانی نتیجه دیگری ندارد.
مقایسه موجب ناامنی خاطر می شود.
یک لحظه ممکن است خود را بالاتر از همه بدانیم و لحظه بعد باید با عقده حقارت دست و پنجه نرم کنیم.
یاد دارم روزی که از آمریکا برگشتم، احساس می کردم عرش اعلى را سیر می کنم.
مدت یک ماه مرخصی تشویقی داشتم.
راهنمای یک گروه سی و شش نفره از نمایندگان شرکت بودم.
عیالم که دید من دارم کیف می کنم و بال در می آورم، خیلی ساده و بی پیرایه برخورد کرد و توی ذوق من زده و با بی خیالی گفت:
کیف داره! کجاش كیف داره.
این همه شوهرها همسر خودشان را خارج می برند، اما تو چی؟
خوب، من از این فرصت طلایی لذت بردم، در حالی که عیال من ناراضی و ناراحت است.
او خود را با دیگران مقایسه می کند.
هرگاه احساس کنم که پریشانی و اضطراب مرا احاطه کرده، صفحات زرین عمرم را در نظرم مرور می کنم ناراحتی ها محو و ناپدید می شوند.
تا به حال تعداد سی مدال طلا دریافت کرده ام.
اگر مقایسه کنم، خود را با دوستانی مقایسه می کنم که در حسرت یک مدال یا یک سفر خارج می سوزند.
حتی دوستانی دارم که حقوق ماهیانه مرتبی ندارند و پول تو جیبی خود را از عیال می گیرند.
برای رهایی از فشار و استرس خود را با دیگران مقایسه نکنید.
اگر مقایسه می کنید با خودتان مقایسه کنید.
در صورت مقایسه با دیگران، با کسانی مقایسه کنید که پایین تر از شما هستند.
وقتی به بلوغ کامل رسیدید، در صورت لزوم خود را با کسانی مقایسه کنید که بالاتر از شما و ارشدتر از شما هستند.
بخاطر داشته باشید که اگر دست دراز می کنید تا ستاره ها را بچینید، شاید دستتان نرسد، اما دست خالی برنمیگردید.
شما که یک کارمند موفق و نمونه هستید، وظیفه دارید هر کاری که از دستتان بر می آید برای مدیر انجام بدهید.
علاوه بر آن هر نوع فعالیتی که در خلاف جهت منافع شرکت باشد باید گزارش داد.
دزدی و کم کاری و کم فروشی باید گزارش شود.
باید چشم و گوش خود را باز کنید و به دقت اوضاع را زیر نظر بگیرید.
این یک مسئله اخلاقی است و صداقت و وفاداری شما را نسبت به سازمان نشان می دهد.
دزدی در سازمان شامل چیزهای بسیاری می شود.
دزدی محصول کارخانه و مواد اولیه و یا پول، هر کدام می تواند برخلاف مقررات سازمان انجام گیرد.
تعریف دزدی ابعاد گوناگون و وسيع دارد کم کاری و اتلاف وقت و صرف ساعات خدمت برای تفریح، صرف ناهار و خوردن چای و قهوه نیز خلاف مقررات بوده و منع قانونی دارد.
حیف و میل کردن اموال سازمان و اصراف در لوازم التحریر نیز از کارهای ناپسند بعضی از کارمندان می باشد.
آمار دقیق نشان می دهد که ۲۵ درصد کارمندان ذاتا صادق و درستکار هستند و به اموال سازمان صدمه نمی رسانند.
۱۵ تا ۲۰ درصد آنها اگر فرصتی بدست آورند خطا می کنند.
بقیه هم که ۵۰ تا ۶۰ درصد کارمندان را تشکیل می دهند.
اگر یقین کنند که همه دزدی می کنند.
آنها هم دست به کار های خلاف می زنند.
طبق سنت معمول، دزدیها از اقلام کوچک شروع می شود.
بنابراین لازم است سیاست کاری سازمان طوری باشد که مجال این حرکات را به کارمندان ندهد.
تلفن های راه دور، کش رفتن لوازم التحریر، استفاده شخصی از دستگاه فتوکپی و امثال آن باید ممنوع اعلام شود.
البته همه این ها از بالا شروع می شود.
ممکن است سازمان به کارمندان اجازه بدهد که در صورت استفاده شخصی از ابزار و امکانات شرکت، هزینه مربوطه را بپردازند.
دزدی از ساعات کار هم در بعضی از سازمانها متداول است.
اگر لازم شد که کارمندی از اداره خارج شود بهتر است به صورت رسمی و همراه با مجوز انجام پذیرد.
قمار نیز در سازمان حرام است و باید با آن برخورد شود.
هر نوع شرط بندی چه در خانه و چه در اداره باید ممنوع اعلام شود.
تن خواه گردان باید کنترل و به دقت بررسی شود.
تن خواه گردان بعضی از کارمندان را وسوسه می کند تا هزینه های اضافی بر بودجه سازمان تحمیل کنند.
هزینه حمل و کرایه و تشریفات بار سنگینی است که بر دوش سازمان نهاده می شود و باید با آن برخورد نمود.
بعضی از کارمندان اطلاعات محرمانه سازمان را در مقابل مبالغی هنگفت فروخته و یا در اختیار سازمان های رقیب قرار می دهند.
سازمان موظف است هر از گاهی کارمندان را آموزش داده و درباره این فعالیتها و حرکات هشدار لازم را بدهد.
وقتی که معلوم شد سازمان حساب و کتاب همه کارمندان را زیر نظر دارد و پاداش و تنبیه لازم در این موارد اجرا شد، کارمندان به حیطه اختیارات خود و دیگران پی برده و دست از پا خطا نمی کنند.
احساس مسئولیت در این زمینه ها نشان می دهد که کارمندان با هم فرق دارند و خوب و بد دارند.
کارمندان خوب کسانی هستند که در راه منافع سازمان و مدیر خود هر خدمتی از دستشان بر می آید انجام می دهند و کوتاهی نمی کنند.
مرکز مشاوره دیدار ( بالاتر از میدان ولیعصر، نرسیده به خیابان فاطمی، ساختمان پرستو، 88893258)
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com