طلاق در کدام موارد آخرین راه چاره است؟
دردناکترین موضوع آن است که زندگی مشترک به بن بست برسد و چاره ای جز طلاق نداشته باشی. در این حالت آرزو می کنی وقتی از خواب بیدار می شوی ببینی اوضاع تغییر کرده و ادامه رابطه امکان پذیر است. آرزو داری همسرت به طور جادویی به فرد دلخواهت تغییر کند. اما چنین اتفاقی نمی افتد. با خود فکر میکنی مدتهاست که جدایی را به تعویق انداخته ای و الان وقتش رسیده که طلاق بگیری. باید تا آنجا که قدرت داری سعی کنی این زندگی در حال فروپاشی را نجات دهی. تمام امکانات و روشها مثل دریافت کمک از مشاورین حرفه ای، مراجعه به سمینارها، مطالعه کتابها، گفتگو با گروه های مشاور خانواده و برنامه های بهبود خانواده را به کار ببری. به هر حال ممکن است به نقطه ای برسی که دیگر نمی توانی با همسرت زندگی کنی و مجبوری که تصمیم بگیری: بروی یا بمانی.
طلاق در موارد زیر آخرین چاره است:
_ وقتی دریافتید که با هم سازگاری ندارید.
برای رابطه مشترک،سازگاری شرط لازم است.شما نمی توانید وانمود کنی همسرت را بیشتر از آنچه در قلبت حس می کنی دوست داری. وقتی شما با همسرتان سازگاری ندارید با عشق تنها نمی توانید بر مسایل موجود پیروز شوید. فقط وقتی دوباره ازدواج کنی، با همسرت سازگار باشی و طعم یک رابطه سالم را بچشی، آن وقت متوجه می شوی که تصمیمت به جدایی از رابطه ناسازگار قبلی، کاملا درست و بجا بوده است.
_ زمانی که متوجه شدی دیگر بین تو و همسرت میل جنسی وجود ندارد.
در کنار هم مثل دو دوست زندگی می کنید باید از هم جدا شوید تا هر یک از شما دنبال بخت خود برود و همسر مناسبی برای بیابد. البته اگر به تازگی میل جنسی ندارید قبل از اینکه جدا شوید ناتوانی جنسی را درمان کنید، شاید یکی علل طلاق همین باشد.
_ تو و همسرت در دو راه مختلف به کمال رسیده اید و ارزشهای متفاوتی را کسب کرده اید.
وقتی زن و مردی با هم زندگی می کنند، از یکدیگر درس می گیرند و علاقه دارند به آموزش ادامه دهند. تو و همسرت در طی مدتی که با هم بودید، چیزهای زیادی به هم آموخته اید و به هم عشق و مهربانی هدیه کرده اید. اما اکنون در مرحله تکامل، به نقطه ای رسیده اید که آن را نقطه دو راهی می نامم. از این نقطه راهتان از هم جداست و هر کدام از شما باید به را خود برود، چون هدف و روشهای تکامل شما با هم تفاوت دارد. اگر با هم زندگی کنید رابطه زناشویی کامل و سالمی نخواهید داشت. سخت ترین وضعیت وقتی است که به سر دوراهی برسید در حالیکه هنوز همسرتان را دوست دارید. در این وضعیت خیلی مشکل است از او خداحافظی کنید.
_ همسر شما عیب مهلکی دارد و در رفع عیب کوششی نمی کند.
میلیونها زن و مرد با چشم گریان همدیگر را ترک می کنند چون همسرانشان از اصلاح عیب خود، خودداری می کنند. عیب کشنده ی آنها خشم،اعتیاد به مواد مخدر و…است. اگر شوهرتان برای اصلاح عیبش اقدام نکند یا اینکه عیب خود را انکار نماید، جز طلاق راه سالمتری در پیش رو ندارید.
_ همسر شما برای بهبود زندگی مشترک کاری انجام نمی دهد.
شاید این یکی از غم انگیز ترین دلایل برای طلاق باشد که در عین حال یکی از عوامل ضایع شدن زندگی است. وقتی شوهر شما از هر گونه بحث در مورد مشکلات زندگی خود داری می کند و مسایل شما را جدی نمی گیرد یا حاضر به مشورت با متخصصین نمی باشد، بین شما کشمکش باقی می ماند. او به تعهدی که در رابطه مشترک داشته است پایبند نیست. ممکن است او آدم زخم خورده ای باشد یا در بچگی با او بدرفتاری کرده باشند. شاید او هم قلبی مهربان در سینه دارد. اما مسئله اصلی این است که اگر او نخواهد در رابطه نقش فعالی داشته باشد. شریک و غمخوار شما در زندگی نیست و شما باید او را ترک کنید.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com