پذیرش و ایجاد رابطه با کودکان
مزایای همدلی
بچه ها معمولا انواع مختلفی از احساسات را تجربه می کنند. وقتی والدین با آنها همدلی می کنند و به آنها کمک می کنند که احساساتشان را درک کنند بچه ها رابطه و پذیرش را تجربه خواهند کرد. بسیاری از والدین اهمیت چندانی برای احساسات کودکان قائل نمی شوند، بعضی از والدین از نظر احساسی مهار شده هستند و احساسات را ناسالم تجربه می کنند.برخی دیگر فقط بر انجام آنچه درست است تمرکز می کنند و به دیگران در چهارچوب برنامه ی مورد نظر خودشان اجازه ی فعالیت می دهند و نگران انجام وظایف محوله هستند. در مدل فرزندپروری با کفایت عدم همدلی با احساسات کودکان و در نتیجه عدم برقراری رابطه و پذیرش با آنها در سطح عاطفی منجر به ایجاد بسیاری از واکنش های خشم درآنها خواهد شد.
همدلی یک پاسخ قلبی به احساسات دیگران است. ما خودمان را جای دیگران می گذاریم واکنش ما به دیگران با روشی محترمانه و حمایتگر درک دقیق ما را از احساسات به آنها منتقل میکند.همدلی را میتوانیم با تماشای یک فیلم که در مورد فرد دیگری است مقایسه کنیم که در آن خودمان را در مسائل مربوط به دیگران غرق می کنیم و سپس با اصالت و حمایت کامل به احساسات و افکار او واکنش نشان می دهیم. یکی از نتایج نامطلوب زندگی امروز این است که والدین مثل گذشته آن قدر وقت ندارند که با فرزندان خود باشند. علاوه بر این وقتی والدین در انتهای روز بعد از یک روز کاری خسته کننده به خانه می آیند و در این زمان باید نقش پدر و مادری خود را ایفا کنند معمولا انرژی بسیار کمی برای آنها باقی مانده تا به فرزندان خود هدیه دهند. در نتیجه کیفیت رابطه بین والدین و فرزندان پایین می آید. همان طور که بزرگترها در راس امور، فشارهای اقتصادی را حس می کنند، کودکان هم در مدرسه با فشارهای بیش از حد معمول روبرو می شوند مثل امتحانات مکرر و حدنصاب های قبولی بالاتر. به نظر می رسد والدین و کودکان روز به روز تحت فشارند که هوش تحصیلی را افزایش دهند به قیمت اینکه جنبه های دیگر زندگی مثل هوش هیجانی را از دست بدهند. با کمبود وقتی که وجود دارد به نظر می رسد فرزندپروری بیشتر ذهنی شده است و وقت کمتری برای بازی و درک احساسات بچه ها وجود دارد. بچه هایی که هوش هیجانی پایینی دارند تبدیل به بزرگسالانی با هوش هیجانی پایین می شوند که نخواهند توانست با افراد مهم زندگی خود در آینده ارتباط واقعی برقرار کنند و در نهایت منجر به روابط سطحی و کمی صمیمیت در آنها خواهد شد. مشکلات زناشویی زمانی ایجاد می شود که یکی از طرفین کمتر به تامین نیازهای طرف مقابل توجه می کند. جای تعجب نیست که در سطح جهان آمار طلاق به طور فزاینده ای رو به افزایش است. زندگی های مشترک ناسالم در طول زمان اثرات نامطلوب خود را بر فرزندپروری خواهند گذاشت و رفتارهای ناکارآمد پی در پی در نسل ها ادامه خواهد داشت. گاتمن می گوید: در دهه اخیر میزان زیادی از تاثیراتی که احساسات در زندگی ما دارند کشف شده است. محققین دریافتند که حتی بیشتر از هوش، آکاهی از احساسات و توانایی مدیریت آنهاست که موفقیت و شادی شما را در روابط خانوادگی در تمام مراحل زندگی تعیین می کند.
ویژگی های کودکانی که هوش هیجانی دارند:
_ احساس هیجانی مطلوب: کودکانی که هوش هیجانی دارند می توانند احساسات خود را تنظیم کنند. به این معنی که مواقعی که غمگین هستند بهتر می توانند خود را تسکین دهند و سریع تر خود را آرام کنند.
_ سلامت جسمی: در نتیجه مدیریت بهتر احساسات، کودکانی که هوش هیجانی دارند کمتر بیمار می شوند.
_ لیاقت اجتماعی: کودکانی که هوش هیجانی دارند حتی در شرایط سختی که مورد آزار قرار می گیرند با دیگران بهتر رابطه برقرار می کنند، آنها همچنین روابط دوستانه تری با بچه های دیگر دارند.
_ عملکرد تحصیلی: کودکانی که هوش هیجانی دارند بهتر می توانند بر تحصیلات خود و مواردی که باید یاد بگیرند تمرکز کنند.
پردازش عواطف
عدم توانایی برخورد صحیح والدین با احساسات کودکان اغلب ناشی از فقدان آگاهی والدین از احساسات خود است. بچه ها ممکن است آشکارا احساسات خود را نشان ندهند، گاهی آنها فقط نشانه های جزئی از خود بروز می دهند اما والدینی که تجربه دارند یا حساس اند می توانند این علائم را تشخیص دهند. تعدادی از تجربیات حسی را می توان به این صورت نام برد: عصبانیت، شادی، غم،لذت،شرم،غرور،تحقیر،پذیرش،اطمینان،عشق،خجالت،هیجان،دلخوری و رضایت. روز به روز والدین بیشتر این احساسات را می شناسد و یاد می گیرند آنها را در ارتباط با فرزندانشان در نظر بگیرند که بهتر است با در نظر گرفتن تامین نیاز عاطفی اساسی رابطه و پذیرش باشد. به هر جهت والدین به صور ت های مختلفی با احساسات کودکان برخورد می کنند. بسیاری از والدین روش جذابی برای صحبت کردن در مورد احساسات و عواطف پیدا نمی کنند و ترجیح می دهند در این گونه موارد صحبت نکنند. برخی از والدین با یک سری از احساسات مشخص تحریک می شوند و در برابر آنها به روش ناسالمی واکنش نشان می دهند مثل تحقیر کردن کودک، تنبیه کردن، اخم کردن، یا با سکوت خود کودکان را شرمنده می کنند. والدینی که می دانند چگونه به احساسات کودکان خود پاسخ دهند شروع خوبی برای تامین نیاز عاطفی اساسی رابطه و پذیرش فرزندان خود خواهند داشت.
پذیرش احساسات در مقابل پذیرش رفتار
زمانی که در مشکلات با فرزندانمان همدلی می کنیم با آنها رابطه برقرار کردیم. گرچه این به این معنی نیست که همیشه با رفتارهایی که با احساسات آنها همراه است موافقیم. ممکن است یک بچه از اینکه در بازی با خواهر و برادرهایش باخته و از بازی خارج شده است غمگین شود و با اوقات تلخی با دیگران برخورد کند در این حالت باید احساسات را از رفتار جدا کنیم. والدین باید در این موقعیت حس طردشدگی را مدیریت کرده و با کودک همدلی کنند و همین طور باید کودک بداند رفتاری که انجام می دهد مورد تایید نیست( نه احساسش) و اگر لازم باشد عواقب لازم برای رفتار بدش در نظر گرفته می شود. باید این اصل را پذیرفت که بعضی از رفتارها قابل قبول اند و بعضی دیگر نه. بنابراین در حالی که ما احساسات آنها را قبول می کنیم در ضمن باور داریم مواردی وجود دارد که نمی توانیم با آنهاهمدلی کنیم.
برای اینکه والدین یاد بگیرند چگونه میتوان با کودک همدلی کرد لازم است از یک مشاور کودک و نوجوان کمک بگیرند.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com