همدلی
محققان بر این باورند که عوامل اصلی تفاوت های بین فردی، یکی تفاوت در ساختار ژنتیکی افراد است چرا که هر فرد ساختار ژنتیکی خاص خود دارد و دیگری تفاوت در محیط زندگی آنان است. هر خانواده ای سبک و روش زندگی مخصوص به خود را داراست. خانواده های مختلف بر اساس روش های تربیتی متفاوتی که دارند کودکانی متفاوت تربیت می کنند. محیط مدرسه، دوستان و همسالان هر یک به گونه ای خاص در چگونگی رشد شخصیت فرد تأثیر می گذارند و فرهنگ حاکم بر جامعه و طبقه اجتماعی خاصی که فردی در آن قرار دارد بر چگونه بودن ویژگی های روانی – اجتماعی وی تأثیر می گذارد. مجموعه ی عوامل مذكور سبب می شوند، تا هر انسانی، فردی منحصر به فرد بوده و در بعضی زمینه ها و در خصوص بعضی ویژگی ها با دیگران متفاوت باشد و از جهت برخی ویژگی ها و خصوصیات دارای شباهت باشد. این امر در تعاملات بین فردی خود به خوبی نمایان می شود. نحوه ی نگرشی که نسبت به تفاوت های بین فردی داریم بر چگونگی برخورد ما با دیگران اثر می گذارد. شاید فکر کنید که تفاوت ها مانع بزرگی برای داشتن روابط صمیمانه است و باید دقت کنیم تا به افرادی نزدیک شویم که کاملا شبیه ما هستند. اما داشتن چنین باوری به فرد اجازه نمی دهد که با صبر و تحمل به احساسات و افکار دیگران توجه کند و دیگران را همان گونه که هستند، ببیند، بپذیرد و دوست بدارد. می توان گفت رفتارهای نامناسبی همچون بی عدالتی، تبعیض، تحقیر و تهدید و … ناشی از همین باور غلط است. برخی دیگر بر این باورند که تفاوت های فردی فرصتی هایی مغتنم در زندگی هر فرد است. تفاوت ها فرصتهای چالش برانگیزی هستند که اجازه می دهند دوباره خودمان را با نقاط ضعف و قوت مان ببینیم. تفاوت های فردی میدان عمل مهارت های آموخته شده ماست. جایی که می توانیم در آن توانمندی هایی را که کسب کرده ایم به شکل عملی تجربه کنیم و ببینیم چقدر در عمل می توانیم آموخته های خود را پیاده کنیم و در این میان، دوباره ضعف ها و توانمندی های خود را مورد مشاهده قرار دهیم، تفاوت ها به ما فرصت می دهند که بفهمیم چه مهارت هایی را بلد نیستیم و باید بدنبال کسب آن باشیم.
چنین نگرشی به تفاوت های بین فردی باعث می شود که فرد مشتاقانه و با صبر و تحمل به دیگران توجه کند و با تکیه بر شباهت هایی هر چند ناچیز به مشاهده تفاوت ها بپردازد و از تفاوت ها، سکوی پرشی در جهت رشد و شکوفایی هر چه بیشتر خود و دیگران بسازد. در سایه ی چنین نگرشی می توانیم دیگر آن را با همه تفاوت هایشان بپذیریم، دوست بداریم و محترم بشماریم. عده ای دیگر بر این باورند که دنیا و هر آنچه بر آن حاکم است حول محور باورها، افکار، رفتار و احساسات من نمی چرخد. هر انسانی متناسب با شرایط زندگی خود، تجربیات گذشته و عواملی دیگر، سبک خاصی از زندگی را در پیش می گیرد که ممکن است با سبک زندگی ما بسیار متفاوت باشد و این تفاوت هاست که به زندگی تازگی و تنوع می بخشد. توجه به تفاوت های فردی، پذیرش آنها و احترام به این دیگران است. البته باید گفت که هدف از توجه به تفاوت های بین فردی، نادیده انگاشتن و کم اهمیت تلقی کردن نقش شباهت ها در برقراری روابط همدلانه نیست. مسلما هر چه قدر شباهت های بین فردی بیشتر باشد توان برقراری روابط همدلانه بیشتر خواهد بود. هدف این است که با مشاهده تفاوت ها این ذهنیت پیش نیاید که چون ما با یکدیگر متفاوت هستیم پس نمی توانیم همدیگر را درک نموده و با یکدیگر همدلی نماییم. بلکه آگاهی داشتن از این واقعیت که هر انسانی در بعضی موارد مشابه دیگران و از برخی جهات متفاوت با دیگران است، میتواند کمک کننده باشد. پس می توان به دنبال پیدا کرکان شباهت های خود با دیگران بود. افراد وجوه اشتراک زیادی دارند که می توان با تمرین، راهی برای کشف آنها پیدا کرد. متخصصان علوم رفتاری بر این باورند که همدلی، مهارتی است که می توان آن را پرورش داد و به منظور دستیابی به همدلی هر چه بهتر با دیگران راه های مختلفی را نیز پیشنهاد می کنند.
اکثر اوقات وقتی فردی درباره شرایط، مسایل و مشکلاتش حرف می زند؛ قبل از آن که به دنبال راه چاره یا نصیحت و راهنمایی باشد، نیاز دارد تا مخاطبش، متوجه احساس، حالت و هیجان او شود و احساسات او را درک کند. پس بهتر است با نشان دادن توجهی که نسبت به احساس و هیجان او می کنید، مسیر برقراری ارتباط را نیز هموار کنید.
– تشویق به خود افشا گری: خودافشایی به افراد کمک می کند که در رابطه با صحبت در مورد خودش تشویق شوند؛ بهتر است به احساسات فرد فراتر از افکار سطحی او پاسخ دهید.
* همدلی بر پایه خودآگاهی استوار است، بنابراین هر چه بیشتر نسبت به احساسات خودمان آگاهی داشته باشیم بهتر می توانیم احساسات دیگران را درک نماییم.
همدلی، نوعی خصوصیت ذاتی است. چرا که انسان ها در اجتماع به دنیا می آیند و با هم زندگی می کنند و بزرگ می شوند، برای همدیگر ارزش قائلند و نسبت به یکدیگر نگران می شوند و رفتار همدلانه از خود نشان می دهند. رفتارهای همدلانه بر اساس شرطی سازی های اولیه شکل می گیرد و انسنان از رفتارها و عکس العمل های دیگران همدلی را می آموزد. پژوهشها نشان داده اند که هر چه افراد همدلی بیشتری را تجربه کرده باشند، احتمال واکنش رفتار فعالانه در آنها بیشتر خواهد بود. همدلی می تواند متناسب با جنسیت افراد، شکل متفاوت به خود بگیرد. اغلب افراد نسبت به همجنس خود رفتارهای همدلانه ی بیشتری نشان می دهند و خود را از نظر جنسی جای همجنس خود قرار می دهند.