گفتگو و صمیمیت ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
این گلایه، به کرات از زوج ها خصوصا از همسران ناراضی شنیده می شود که “ما با هم گفتگو نمی کنیم.” اما گفتگو نکردن ناممکن است.
در حقیقت فقدان مکالمه،تماس جسمی، لبخند و بیان خود، از بسیاری از احساساتی که مردم نسبت به هم دارند، گفتگو می کند.
گمانه زنی
گمانه ها موریانه های ارتباطاتند.
یکی از الگوهایی که زوجها را گرفتار می کند و ممکن است در “احساس درک نشدن” دخیل باشد:
زوج ها گمان می کنند همدیگر را می شناسند.
در دوران نامزدی، عموما افراد از هم سوالاتی می پرسند و راجع به تجربیات زندگی خود گفتگو می کنند.
با گشت زمان، بیشتر تصور می کنند که همدیگر را می شناسند و شناخت بیشتر درباره یکدیگر، غافل می شوند.
هر چند، گاهی اوقات احساس درک شدن توسط همسر، بدون نیاز به بیان احساسات، راحت تر است.
اما ممکن است در نهایت منجر به مشکلات ارتباطی گردد.
به طور مثال، اغلب می بینیم که همسران جملات همدیگر را تکمیل می کنند.
این می تواند هنگامی که زوجین تصور کنند که فکر و احساس دیگری را کاملا می دانند، مسأله ساز باشد.
چنین فرضیاتی که بر اساس تجربیات قبلی بوده و شخص فکر کند که دیگری تغییری کرده است.
ممکن است نادرست باشد. احساسات و باورهای افراد اغلب تغییر می یابند.
هر چند ممکن است رشد فیزیکی بدن، حول و حوش ۱۹ سالگی تکمیل گردد لیکن عمده ترین تغییرات که بخش پویای زندگی را تشکیل می دهند.
از نوع از نوع فیزیکی نیستند.
تصور این که شما احساسات و افکار همسرتان را می دانید، ممکن است منجر به بی اهمیت شمردن دیگری گردد.
تغییر جهت تدریجی از گفتگوی مثبت به گفتگوی منفی
زوج ها در دوران نامزدی یا مراحل اولیه ازدواج تمایل دارند:
بیشتر صفات مثبت همسر خود را ببینند و صفات منفی را یا ندیده می گیرند و یا بی اهمیت تلقی می کنند.
هر چند که به تدریج و به آرامی این الگو می تواند تغییر جهت دهد.
به طوری که همسرانی که سالهاست ازدواج کرده اند تمایل می یابند که بر نکات منفی دیگری و ارتباطات تمرکز کنند.
بر اساس نتایج ارزیابی ۶۷% زوجین از اظهارت منفی همسرشان ناراحتند.
از آنجایی که تمایل داریم، فقط چیزهایی را ببینیم که روی آنها تمرکز کرده ایم، تمرکز منفی زوجین می تواند مسائل حتی بزرگتری را هم ایجاد کند.
به عنوان مثال آیا پیش آمده است که شما ماشین جدیدی بخرید و ناگهان متوجه شوید که افراد زیادی با همان مدل ماشین رانندگی می کنند؟
در واقع این طور نیست، بلکه تمرکزشما تغییر کرده است به طوری که اکنون شما توجه بیشتری به آن مدل ماشین می کنید.
بنابراین اگر شما در ازدواج تان عمدتا روی نکات منفی تمرکز کنید.
آنها را با همسرتان در میان بگذارید، شما آنچه را که وجود دارد عمدتا منفی “می بینید”و “باور می کنید”.
در زوج های شاد تعاملات و اظهار نظرهای مثبت به طور متوسط پنج برابر تعاملات و اظهار نظرهای منفی است.
وی این نسبت پنج به یک را “نسبت جادویی” نامید.
این بدان معنا نیست که زوج های باثبات الزاما منفی گرای کمتری در روابطشان دارند، بلکه احساسات و اعمال مثبت به مراتب بیش از موارد منفی است.
عصبانیت فقط هنگامی مضر است که همراه با سرزنش کردن باشد.
ناتوانی در گوش دادن
ما با دو گوش و یک دهان بدنیا آمده ایم این گویای نکته ای برای ماست.
کمدین معروف به ما می گوید: “با همان هیجانی که برای صحبت کردن دارید، گوش دهید.
اگر بخواهیم یک مهارت ارتباطی را برای حفظ و گسترش صمیمیت نام ببریم، آن “گوش دادن” است.
ما می توانیم صحبت های کسی را بشویم، ولی واقعا گوش نمی دهیم.
مهارت خوب گوش دادن، نیازمند شکیبایی، خودداری از قضاوت و صرف انرژی بیشتر در جهت تلاش برای درک کردن است.
برای برقراری روابط مؤثر با هر کسی، شما باید گوش دادن را یاد بگیرید.
این بدان معنی است که نباید پاسخ را از قبل آماده کنید و با تصمیم به موافقت یا مخالفت بگیرید، بلکه باید صرفا با حدت و سعه صدر گوش بسپارید.
این موضوع از این جهت مهم است که:
اگر شما در حالی که به عقاید خود سخت چسبیده اید، گوش دهید ناگزير سعی خواهید کرد که شنیده های خود را در قالب تئوریک خود جای دهید.
گوش دادن واقعی، در واقع دست برداشتن از عقاید شخصی است.
هر گاه احساس کنید که توسط متکلم مورد هجوم قرار گرفته اید، در واقع گوش سپردن شما بیشتر تدافعی بوده است تا مؤثر.
احساسات و عقاید شما مهم اند.
اما می توانند مانع گوش سپردن مؤثر و بی طرف باشند.
صداهای درونی شما، پیام هایی درباره ی محتوای صحبت گوینده می فرستد.
همانند “اذیت می کند” “نمی گذارم به سادگی از این موضوع در برود” و یا “این درست نیست.”
این قضاوتها با توانایی شما جهت درک صحیح گوینده، تداخل می کنند.
یکی از مهارت های گوش دادن که حالت تدافعی و قضاوت را به حداقل می رسد “شرح شنیده ها”ست.
شرح دادن، به عنوان یک کارکرد، در دو سطح قابل درک است:
1- بازسازی ایده گوینده و بازگویی آن برای خودش.
۲- توضيح ایده ی گوینده و احساسات مرتبط با آن.
اگر چه این رویکرد، برای باز خورد دادن، روند گفتگو را آهسته می کند، اما سوء تفاهم و تعارض را به حداقل می رساند.
مثال زیر، دو سطح بازخوردی به وسیله ی “شرح دادن” را نشان می دهد.
سوزان: این بچه ها، واقعا مرا اسیر کرده اند!
مایکل (بازسازی ایده – سطح I): به نظر می رسد بچه ها، بدخلقی می کنند.
مایکل (تمرکز بر احساسات – سطح II): واقعا خسته به نظر می رسی.
مثل این که لازم است مدتی از بچه ها دور باشی.
نه تنها به وسیله ی بازسازی محتوای کلام، بلکه با بیان احساسات منعکس شده در جملات به گوینده احساس درک شدن و قدردانی دست می دهد.
سبک گفتگوی شما چگونه است؟
سه نوع سبک رایج گفتگو در ارتباطات عبارتند از:
منفعل، مهاجم، صريح.
سالم ترین و موثرترین آنها، صراحت است، شرح هر کدام از سبکها که در ذیل آمده است، به شما کمک می کند تا نوع سبک گفتگوی معمول خود با همسرتان را مشخص کنید کارهایی می توانید انجام دهید تا به گفتگویی صریح با همدیگر، نایل شوید.
گفتگوی منفعلانه
عبارت است از بی میلی برای تبادل افکار، احساسات یا تمايلات.
عمدتا طرف مقابل را در موضع احساس رنجیدگی خاطر، سردرگمی و بدگمانی قرار میدهد.
گفتگوی منفعلانه، سدی در راه ایجاد صمیمیت در روابط است.
گفتگوی تهاجمی
سرزنش کردن طرف مقابل و اغلب با بیاناتی از این قبیل همراه است مثل “شما همیشه” “یا شما هرگز”.
عموما، این روش هنگامی به کار می رود که یکی از طرفین احساس تهدید می کند و یا افکار و احساسات منفی دارد.
در این سبک، عموم مردم سعی دارند که دیگران را مسئول احساسات خود قلمداد کنند.
در گفتگوی تهاجمی بیشتر روی ویژگی های منفی شخص تمرکز دارد تا روی آن موقعیت.
این شیوه معمولا منجر به جریحه دار شدن احساسات زوجین می شود و صمیمیت مابین آن دو را تخریب می کند.
تمرکز روی شخص:
“تو گفتی که اتومبیل را تنظیم کرده ای، ولی این کار را نکرده ای تو هرگز کاری را که می گویی انجام نمی دهی”
تمرکز روی موقعیت:
“از این که ماشین را قبل از مسافرتمان تنظیم نکرده ای، متأسف شدم.
من واقعا در مورد چرخها و روغن ماشین نگرانم.
امروز صبح وقت داری که ماشین را به تعمیرگاه ببری؟”
هر دو روش گفتگوی منفعل و مهاجم، برای ادامه ی ازدواج مضرند.
با تلاش جهت کسب رفتار صریح زوجین می توانند گفتگوی خود را بهبود بخشیده و لذا ازدواج خود را تقویت نمایند.
گفتگوی صریح
گفتگوی صریح، این امکان را فراهم می سازد که افراد خود را به روش سالم غیر تدافعی و بدون سماجت، نشان دهند.
این به معنای عنوان کردن شفاف و مستقیم خواسته و مثبت و مودب بودن در گفتگو است.
مثالی از بیان صریح:“میل دارم وقت بیشتری را صرف بچه ها کنی.
شاید بتوانی یک شب را به تنهایی با آنها بگذرانی که من بتوانم تا دیر وقت سرکارم باشم.”
وقتی یکی از زوجین به طور صریح صحبت می کند، مخاطب خود را نیز به دادن پاسخ مثبت و صریح تشویق می نماید.
سبک های گفتگو و صمیمیت
زوج های منفعل، نیازهای خود را بیان نمی کنند .
معمولا به آنچه می خواهند دست نمی یابند و در نتیجه ارتباطی بی روح با حداقل صمیمیت خواهند داشت.
اگر زوجی مهاجم و دیگری منفعل باشد، زوج مهاجم تمایل به تسلط بر روابط دارد که منجر به صمیمیت بسیار کمی خواهد شد.
اگر هر دو طرف شیوه ی تهاجمی را پیش گیرند، رابطه ی آنها متعارض با حداقل صمیمیت خواهد شد.
بر عکس، در گفتگوی صریح، هر دو زوج اجازه می یابند برنده باشند، صمیمیت خود را افزایش دهند رشد .
اما مهم اینست که هر دو طرف این شیوه را به کار گیرند.
اگر یک زوج صریح و دیگری منفعل باشد، ارتباط برای دو هر دو با ناکامی و با حداقل صمیمیت خواهد بود.
اگر یکی صریح و دیگری تهاجمی باشد، ممکن است ارتباط بسیار متخاصم، با حداقل صمیمیت بشود.
مرکز مشاوره دیدار ( بالاتر از میدان ولیعصر، نرسیده به خیابان فاطمی، ساختمان پرستو، 88893258)
www.clinicdeedar.com
http://t.me/clinicdeedar