ذهنیت های طرحواره ای
ذهنیت های طرح واره ای
ذهنیت های طرحواره ای، حالات هیجانی و رفتارهایی مقابله ای هستند که در هر لحظه آنها را تجربه می کنیم. اغلب اوقات ذهنیت های طرحواره ای ما، از طریق آن دسته از موقعیت های زندگی که به شدت به آنها حساس هستیم، بر انگیخته و فعال می شوند. این موقعیت ها مانند کلیدهایی برای روشن شدن هیجاناتمان عمل می کنند. ذهنیت های طرح واره ای به هنگام فعال شدن طرح واره ها بر انگیخته می شوند. آنها سبک های رفتاری شدید و غیرقابل انعطافی را شامل می شوند که به وقوع می پیوندند و کنترل عملکرد فرد را در دست می گیرند.
ذهنیت های های حاکم بر ما می توانند به سرعت تغییر کنند یا با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. از این مسئله به عنوان نوسان یا تغییر ذهنیت یاد می شود. تغییر ذهنیت در افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی بسیار شایع است. این مسئله منجر به ترس و پریشانی در فرد می شود و برایش بسیار طاقت فرسا و خسته کننده است.
انواع ذهنیت ها:
1. ذهنیت های مقابله ای ناسازگار، راهبردهای بقایی هستند که در کودکی استفاده می کردیم تا از خودمان در برابر احساس های متعاقب آسیب، درد، غفلت و سواستفاده محافظت کنیم. در ذهنیت مقابله ای می توانید تمام احساسات را از خود دور نگه دارید. این امکان در موقعیت هایی که بقای فرد در معرض خطر قرار گرفته یا مثلا موقعیت های سو استفاده می تواند مفید باشد، اما اگر به صورت افراطی مورد استفاده قرار گیرد باعث احساس خلا درونی می شود.
نکته منفی دیگر حاصل از به کارگیری زیاد این ذهنیت، عدم دسترسی به هرگونه احساسی چه دردناک و منفی و چه مثبت و حتی در جلسه روان درمانی است.
به هنگام حضور ذهنیت مقابله ای ناسازگار، شما ممکن است نیازها و احساسات خود را انکار کند، از نظر احساسی از آنها جدا شوید و کمک آنها را نپذیرید. شاید احساس درهم شکستگی، جداافتادگی، پریشانی، انفصال، شخصیت باختگی، تهی بودن یا خستگی کنید و حتی به دنبال فعالیت هایی باشید که در ذهن تان را منحرف ساخته و نقش خودآرام بخشی یا خود تحریکی داشته باشد. در نهایت ممکن است برای اجتناب از سرمایه گذاری روی افراد یا فعالیت ها، موضعی بدبینانه و کناره گیرانه اتخاذ کنید.
ذهنیت اجتنابی:
o حفاظت از فرد از طریق اجتناب، فرار، تسکین بخشیدن به خود، کناره گیری روان شناختی و گسستگی.
o راهبردهایی که این ذهنیت اتخاذ می کند کارهایی از قبیل خوابیدن، مکالمه اینترنتی یا به جایی نرفتن هستند.
o کناره گیری می کنند و هیجان هایشان را نادیده می گیرند.
ذهنیت جبران افراطی:
o مرتبط با راهبرد واکنشی جنگ و مبارزه
o با روش هایی مانند سرد و خصمانه رفتار کردن نسبت به دیگران، از خود محافظت می کند، بنابراین دیگران را از خود دور می کند تا از آسیب مصون باشد.
o ذهنیت زورگو_ مهاجم؛ در این ذهنیت اگر فرد احساس آسیب کند، با آسیب زدن به طرف متقابل در صدد جبران بر می آید.
o فرد با صحبت طعنه آمیز، کنایه و گاهی اوقات به کارگیری شوخی های نابه جا و زشت، به صورت منفعلانه به پرخاشگری می پردازد.
o ذهنیت استحقاق؛ باور و رفتارش به گونه ای است که گویی بهتر از دیگران است.
ذهنیت تسلیم شده مطیع:
o مرتبط با راهبرد بقایی میخکوب و خشک شدن
o در این سبک مقابله، فرد طرح واره خود را می پذیرد و تسلیم آن می شود. به طور مثال تسلیم در برابر طرح واره نقص و شرم به این معناست که بپذیرید نقص دارید.
o منفعل و مطیع شدن و احساس اینکه هیچ حق انتخابی ندارند.
2. ذهنیت های کودکانه :در پاسخ به نیازهای برآورده نشده مان ایجاد می شوند:
ذهنیت های کودک آسیب پذیر:
o ذهنیتی است که نیازهای ما نسبت به دلبستگی و امنیت در آن پر رنگ تر است.
o این ذهنیت شامل طرح واره هایی می شود که بیشترین تاثیر را بر ما دارند و می توانند برانگیزاننده ذهنیت های سبک های مقابله ای نیز باشند.
o به هنگام حضور این ذهنیت، افراد برخی یا تمام احساسات زیر را تجربه می کنند: تنهایی، انزوا، غم، عدم درک و حمایت، نقص، محرومیت، فرسودگی، بی کفایتی، اعتماد نداشتن به خود، نیازمندی، درماندگی، ناامیدی، نگرانی، اضطراب، ترس، قربانی بودن، بی ارزشی، دوست نداشتنی بودن، عدم توانایی مهرورزی، ضعف، شکنندگی، ناتوانی، شکست، رنج، ترک شدن، طرد و بدبینی.
ذهنیت کودک عصبانی/ تکانشگر:
o با فعالیت شدن این ذهنیت، افراد به سبب برآورده نشدن نیازهای اصلی جسمانی یا هیجانی کودک آسیب پذیر، احساساتی مانند خشم شدید، عصبانیت، غضب، ناکامی و برقراری را تجربه می کنند.
o هنگامی که ذهنیت کودک عصبانی فعال می شود، احساسات شدید فروخورده شده از زمان های گذشته، بیرون ریخته می شود. این احساسات لزوما مرتبط با موقعیت فعلی نیستند.
o با حضور ذهنیت کودک تکانشگر نیز ممکن است احساساتی مانند ذهنیت کودک عصبانی داشته باشید، اما در عین حال به شیوه ای خودخواهانه و کنترل نشده رفتار می کنید تا نیازهای خود را برآورده سازید و به نظر لوس می رسید.
o رفتار کودک عصبانی/ تکانش گر، اغلب اوقات منجر به مشکلات بین فردی با سایرین می شود.
3. ذهنیت های والد ناکارآمد :شامل جنبه های منفی درونی شده از مراقبان دوران کودکی و احساس هایی که به همراه آنها تجربه کرده ایم می شود:
ذهنیت والد تنبیه گر/ سرزنش گر یا پر توقع
o با فعال شدن این ذهنیت ها، شما تحت احاطه صداها و پیام های مراقبات و مراجع قدرت اولیه خود در زندگی( والدین، معلم ها، مربی ها، هم کلاسی ها، قلدرهای مدرسه و…) که تنبیه کننده و بی توجه بوده اند قرار می گیرید.
o این ذهنیت احساس خشم، خصومت و تجربه طرد در دوره کودکی را در بر می گیرد.
o به هنگام حضور ذهنیت والد تنبیه گر احساس می کنید تنبیه و سرزنش در خور شما است و اغلب بر اساس این احساسات رفتار می کنید و خودتان را در موقعیت های سرزنش، تنبیه و سو استفاده قرار می دهید (مانند خودزنی).
o در ذهنیت والد پرتوقع، احساس می کنید باید کامل باشید، به سطوح بالای پیشرفت برسید، نظم و ترتیب را رعایت کنید، برای شرایط عالی تلاش کنید، به نیازهای دیگران نسبت به نیازهای خودتان الویت بدهید، مفید و کارا باشید و هیچ وقتی را تلف نکنید. احساس می کنید ابراز هیجان و انجام رفتار خود انگیخته اشتباه است.
o تفاوت بین این دو ذهنیت در این است که تمرکز ذهنیت والد تنبیه گر بر چگونگی اجرای قوانین و ذهنیت والد پر توقع بر خود استانداردها و قوانین و نه اجرای آن است. والد تنبیه گر ممکن است پرتوقع باشد یا نباشد و والد پرتوقع نیز می تواند تنبیه گر باشد یا نباشد.
4. ذهنیت های سالم: شامل پاسخ های سازگار به محیطمان و توانایی دستیابی به جنبه خلاق و شاد کودکی است:
ذهنیت بزرگسال سالم
o به هنگام حضور این ذهنیت، به حمایت، اعتباربخشی و تایید کودک آسیب پذیرمان می پردازیم. برای ذهنیت کودک عصبانی و تکانشگر محدودیت می گذاریم، ذهنیت کودک شاد را ارتقا بخشیده و از آن حمایت می کنیم. به مبارزه با ذهنیت های مقابله ای ناسازگار پرداخته و برای آنها جایگزین پیدا می کنیم و در نهایت ذهنیت های والد ناکارآمد را خنثی یا تعدیل می کنیم.
o بزرگسال سالم ذهنیتی است که به ما اجازه می دهد بین برآورده ساختن نیازها، مسئولیت هایمان و لذت بردن از زندگی، تعادل برقرار کنیم.
o اغلب افراد مبتلا به اختلالات روان شناختی در دوران کودکی از محیط و بستر مورد نیاز برای پرورش ذهنیت بزرگسال سالم محروم بوده اند. با این وجود، این شرایط در خلال طرح واره درمانی می تواند تغیر کند. ذهنیت بزرگسال سالم بخشی از شما است که در طول طرح واره درمانی می تواند رشد یافته و تقویت شود.
ذهنیت کودک شاد
o با فعال شدن این ذهنیت احساس هایی زیر را تجربه می کنید: مورد علاقه بودن، خرسندی، پیوند داشتن، رضایت، شکوفایی، محافظت شده، تمجید شده، ارزشمندی، مورد حمایت بودن، راهنمایی شده، فهمیده شده، اطمینان به خود، کفایت، خودمختاری یا خود اتکایی مناسب، امنیت، تاب آوری، قوی، تحت کنترل، سازگار، مثبت و خود جوش.
o چنانچه این ذهنیت در افراد فعال شود، نشان گر این است که نیازهای هیجانی اساسی شان در حال برآورده شدن است.
o اغلب افراد مبتلا به اختلالات روان شناختی، در دوران کودکی از محیطی که حمایت کننده شادی و بازی باشد محروم بوده اند. بنابراین به طور معمول آنها نمی دانند که از چه چیزی لذت می برند و زندگی شان فاقد سرگرمی یا فعالیت های تفریحی است. یادگیری بیشتر درباره ذهنیت کودک شاد و پرورش آن، نیاز بازی و تفریح بزرگسال سالم را برآورده می کند.
مراحل مدل درمان ذهنیت های طرح واره ای:
- شناسایی و نام گذاری ذهنیت ها
- کاوش درباره ریشه تحولی و ارزش انطباقی ذهنیت ها
- ربط دهی ذهنیت های ناسازگار به مشکلات و علائم فعلی
- بررسی مزایای تعدیل یا رها کردن ذهنیت
- دسترسی به ذهنیت های کودک آسیب پذیر از طریق تصویرسازی ذهنی
- برقراری گفتگو بین ذهنیت ها
- کمک به بیمار برای تعمیم دادن دستاوردهای درمان به محیط زندگی
- منابع:
کتاب راهنمای بالینی طرح واره درمانی، نویسنده: جان فارل، نیل ریس، آیدا شاو
طرحواره درماني، نویسنده: جفري يانگ، ژانت كلوسكو، مارجوري ويشار