Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the antispam-bee domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the rocket domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wordpress-seo domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the hueman domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (این پیام در نگارش 6.7.0 افزوده شده است.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114 خواسته ی زنان از مردان چیست؟ | مرکز مشاوره دیدار
پنج مورد زیر مهمترین خواسته های زنان از مردان است:
1- عشق
2- وفاداری
3- مهربانی
4- تعهد
5- تحصیلات و هوش
1-عشق
وقتی موارد لیست فوق را با دقت بیشتری نگاه می کنیم، متوجه می شویم همه آنها در مورد اول یعنی “عشق” خلاصه شده است. زن می خواهد هر روز از عشق مرد نسبت به خودش مطمئن شود و برای حصول اطمینان به کلمات و واژه های او نیاز دارد و صمیمیتش گواهی بر این مدعا تلقی می شود.
لیست جملات مورد علاقه زنها به قرار زیر است:
گفتن جمله “دوست دارم به دفعات و روشهای مختلف تا حد امکان. مثل این که مرد بگوید “عزیزم تو چقدر زیبایی”، “چقدر دست پختت عاليه”، “فلان کار را چه خوب انجام ادادی” یا مثلا یک تماس غیرمنتظره برای این که نشان دهد به یاد اوست. تشکر و قدردانی از کارهایی که زن در خانه انجام میدهد نیز نمود بارزی از عشق است. عشق این مفهوم ضمنی را با خود به همراه دارد که مرد حاضر است منابعش را با او قسمت کند. در مواردی که طلاق صورت می گیرد شکایت زنان معمولا این است که مردها قدر آنان را نمی دانند و هرگز از زحمات آنها در منزل قدردانی نمیکنند؛ دلیل آن این است که مردها فکر می کنند نان آور بودن، تعمیر
های خانه، حل مشکلات یا تعویض لامپ های سوخته برای اثبات عشق و دانی از زنها کافی است. زنها معتقدند اگر مردی آنها را دوست دارد باید علاقه اش را هر روز با کلمات و اعمالش نشان دهد. زن ها انتظار دارند هر روز عشق به آنها نشان داده شود. اما درک این مفهوم برای مردها بسیار دشوار است زیرا آنها علاقه شان را در غالب “کارهایی که انجام میدهند” ابراز می کنند. آنها باغبانی می کنند، خانه را رنگ می زنند، ماشین خانه را تعمیر می کنند، او را به تماشای فیلم می برند، سر کار می روند و اجازه خانه را پرداخت می کنند. مغز مردها طوری طرح ریزی شده است که ارزش و اعتبار خود را با موفقیت هایی که کسب می کنند می سنجند نه با آن چه می گویند یا احساس می کنند. مغز زنها برای مهارتهای زبانی بسیار بیشتر از مغز مردها رشد کرده است و کلمات، پیشگفتار خواسته هایشان است. مردها باید بپذیرند زنها برای درک عشق و قدردانی آنها به کلمات و واژه ها نیاز دارند. آنها باید هر روز این جملات را بشنوند تا عشق و قدردانی مرد را باور کنند. جمله ی دوستت دارم عزیزم حکم سوخت را برای مغز زنان دارد.
یاد آوری تاریخ های مهم مانند تاریخ تولد و سالگرد ازدواج هم به زعم زنها از مهم ترین نشانه های عشق مردان است. آوردن هدیه ای هرچند کوچک نیز نشانگر عشق مرد به زن است و هر چه ساده تر باشد، بهتر است مانند شاخه گلی که از باغچه برای او چیده باشد. یک یادداشت یا یک کارت تبریک از بهترین هدیه ها است. نکته ای که در آن نهفته این است که عمل و نیت مرد برای زن مهم است که خود هدیه. بیشتر مردها فکر می کنند هدیه باید بزرگ و گران باش زیرا خودشان با این معیار ارزش هدیه را می سنجند. از نظر زنها، هدیه ای که به خاطر او از باغچه چیده شده است بسیار ارزشمندتر از دریافت یک توستر برقی است. ممکن است فکر کنید خرید دوازده شاخه گل ممکن است ایده خوبی برای تزیین خانه نیز به شمار رود ولی مثل روز روشن است که یک شاخه گل رز برای زن چه مفهوم عمیقی می تواند داشته باشد.
“
۲- وفاداری
وفاداری نشانگر تعهد مرد برای ادامه تقسیم منابعش یا زن است. اما بی وفایی زن برای مرد مفهوم دیگری دارد. نگرانی او ناشی از احتمال ارتباط جنسی همسرش با مرد دیگر است، که ممکن است نتیجه اش استفاده از منابع او برای رشد فرزندان مرد دیگر باشد. و مهم ترین نگرانی زن این است که مبادا مرد از گذشته به زن دیگری علاقمند بوده و هم اکنون نیز این علاقه در قلبش شعله ور باشد؛ و این به معنای ایجاد ارتباط احساسی بین مرد خودش با زنان دیگر است. و به همین علت است که همیشه اولین سوالش این است، آیا از این زن خوشت می آید؟ به عبارت دیگر، آیا حاضری منابعت را با او قسمت کنی؟ رابطه جنسی مهم ترین دغدغه های یک زن نیست. اگر مرد در پاسخ سوال زن بگوید: “نه دوستش ندارم”، زن حرفش را باور نمی کند زیرا زن نمیتواند درک و باور کند که بدون داشتن رابطه ی احساسی و عاطفی، داشتن رابطه جنسی ممکن است. اما از نظر مردها، این امر آسان است. مردها می توانند، عشق و شهوت را در مغزشان تفکیک کنند. مهم ترین نکته برای زن ها این است که سکس با عشق برابر است و به معنای تقسیم منابع مرد با اوست. اگر مردی بگوید وفادار است زن احساس می کند او هرگز منابعش را با زن دیگری قسمت نخواهد کرد
۳- مهربانی
طبق تحقیقات دکتر باس، سومین موضوع مهم از نظر آنها در میان ۳۲ فرهنگ مختلف، مهربانی است؛ زیرا محبت نشان دهنده ی تعهد است. قابلیت باروری از مهم ترین ویژگی هایی است که مردها برای انتخاب همسر خود در نظر می گیرند، و برای زن مهم است که چه کسی از این قابلیت استفاده کند و عشق، امنیت، سخاوت و مهربانی از پیش نیازهای ارائه قابلیت خود است. زنان اجدادی ما مردان سخاوتمند را ترجیح می دادند و از مردان ناخن خشک اجتناب می کردند، زیرا افراد سخاوتمند منابع را در اختیار زنان قرار می دهند و از آنها و فرزندانشان محافظت می کنند و شانس بیشتری برای بقاء آنها بوجود می آورند.
حتی زنانی که خودشان دارای منابع کافی هستند، و قدرت و شان اجتماعی دارند نیز همچنان خواستار مردان متمکن هستند. باس متوجه شد تقریبا تمام زنان، على رغم فرهنگشان، مردانی را که از نظر مالی موفق هستند در اولویت قرار می دهند و حتی زنان متمكن اولویت بیشتری برای این امر قائل هستند، زیرا آنها خواستار مردانی هستند که از آنها متمکن تر باشند و دقیقا به همین علت است که به ندرت زن ثروتمند، قدرتمند و موفقی را در کنار یک مرد ورشکسته و یا معمولی می بینید. ما تحقیقی را در میان ۶۲۴ زن صاحب منصب اروپایی ترتیب دادیم، ۸۶٪ از آنها ابراز کردند دلشان نمی خواهد همسرانشان از آنها کمتر باشند. ۹٪ برعکس این دسته بودند و برای ۵٪ از آنها این موضوع اهمیتی نداشت. بنابراین چطور می توانیم براساس این یافته ها، ازدواج ستارگان مسن سینما را با مردان بسیار جوان تر از خودشان توجیه کنیم؟ اینها معمولا زنان موفق بزرگ تری هستند که به مردان جوان تر و ناموفق تر از خودشان تمایل دارند. قبل از هر چیز اگر بخواهیم این مساله را از نقطه تکاملی و بقاء نسل بررسی کنیم، باید بگوییم این نوع پیوندها فاقد ارزش است؛ زیرا زنان مسن قابلیت باروری ندارند، در حالی که یک مرد ۶۰ ساله و یک زن ۲۵ ساله توانایی باروری دارند برای هر ۵ زن ۶۰ ساله، تنها 3 مرد هم سن خودش وجود دارد، بنابراین انتخاب های یک زن ۶۰ ساله محدودتر است، در حالی که مردان سن بالا زنان جوان تر را در اولویت قرار می دهند. و اگر امکانش وجود داشته باشد، یک زن ۳۵ ساله را به یک زن ۶۰ ساله ترجیح می دهند. یک زن میان سال با داشتن یک زوج جوان تر می تواند مجددا احساس جوانی کند، اما یک مرد جوان تنها به این علت وارد چنین رابطه ای می شود که بتواند از مزایایی چون پول، قدرت، شهرت و … آن رابطه استفاده کند. به عبارت دیگر، چون زن صاحب ثروت و قدرت و شهرت است و به منابع دسترسی دارد. مرد دلش می خواهد همین ها را داشته باشد، ولی این بدان معنا نیست که ازدواج زن بزرگتر و مرد جوان تر دوام ندارد. چه بسا در برخی موارد پایدار بوده است ولی در اکثر موارد این طور نیست.
برعکس پیوند بلند آوازه آنا نیکل اسمیت و شوهر ۸۷ ساله بیلیونرش جای تعجب نداشت مرد به خاطر عشق بازی و رابطه ی جنسی با یک زن خوش اندام زیبا وارد این رابطه شده بود و زن به دنبال قدرت، وجهه و منابع مرد بود. مرد به او گفت دوستش دارد و مهربانی، وفاداری و صداقتش را با ازدواج به او ثابت کرد. بعید به نظر می رسید این زن تمایل به ازدواج با پیرمرد ۸۷ سالهای داشته باشد که با حقوق بازنشستگی اش سر می کند و ساکن خانه سالمندان است. اگر این مرد منابع کمی داشت به احتمال زیاد با یک زن بازنشسته ۸۷ ساله دیگر و فقط برای این که از تنهایی در بیاید، ازدواج می کرد. جالب است بدانید تمامی مطالعات حاکی از آن است که مردان در همه جای جهان علیرغم میزان دسترسی خودشان به منابع، به وضعیت اقتصادی زن اهمیتی نمی دهند. به عبارت دیگر، احتمالا مدیر اجرایی یک شرکت بزرگ ممکن است به همان زنی جذب شود که کارمند ساده یک اداره کوچک به سمت او کشیده شده است. نمونه ارزش رابطه ی بیل کلینتون و مونیکا لئینسکی است.
4- تعهد
مردی که تعهد و التزام به زنی داشته باشد، همواره منابعش را در اختیار او قرار میدهد زن ها در همه جای جهان مردان مسئولیت ناپذیر و محبت گریز را مورد انتقاد قرار می دهند. وقتی تعهد را از منظر نیاکان مان می بینیم، مفهوم آن برایمان کاملا معنا پیدا می کند، رابطه جنسی از دیدگاه آنها به معنای تعهد ۱۰-۱۵ ساله ای است که در این مدت بتوانند فرزند خود را بزرگ کنند و از آب و گل در بیاورند. اگر چه، از دیدگاه مردها این مدت زمان حتی ممکن است فقط برای چند دقیقه باشد. و پس از آن به دنبال ماجرای بعدی خود می روند. زیرا طبیعت مردها طوری است که می خواهند تا حد امکان ژن های خود را گسترش دهند. بسیاری از مردها از التزام و پایبندی به یک زن هراسانند و از این که تمام عمرشان را تنها با یک نفر سر کنند، شديدا وحشت دارند و از طرفی بیشتر مردها میدانند که تعهد به معنای تقسیم منابع است.
جمله: “دلم می خواهد تعهدش را به من نشان دهد” فریادی است که زنان در همه جای جهان سر می دهند. نه ماه طول می کشد تا زنی بتواند وضع حمل کند و نوزادی به دنیا بیاورد. و دست کم پنج سال دیگر برای مراقبت و رسیدگی به آن نوزاد وقت لازم دارد تا او را به مرحله ای برساند که بتواند نیازهای اولیه برای بقا خود را برآورده کند. در حالی که یک نوزاد شامپانزه پس از گذشته شش هفته از تولدش می تواند به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد و زنده بماند. در نتیجه مغز زن ها به مرور زمان طوری تکامل یافت تا در جستجوی مردانی باشند که حداقل برای یک دوره شش ساله برای تهیه غذا و محافظت از آنها و فرزندانشان تعهد بدهد. زن و مرد در ضمیر ناخودآگاه شان این پدیده را تشخیص داده و اغلب از آن به عنوان “زحمت هفت ساله” یاد می کنند. حفظ بقاء نوزاد برای زنی که مردی او را باردار کرده و بدون حمایت رهایش کرده است بسیار سخت و دردناک است بنابراین زنها از همان ابتدا این طور بار آمده اند که آنچه مرد می تواند برای تامین بقاء نسل بعدی روی چنته بریزد را با موشکافی بررسی کنند. از نظر بیشتر زنها ازدواج همچنان یکی از اصلی ترین نشانه های تعهد مرد برای محافظت و حمایت از زن محسوب می شود. از آن جایی که حاملگی در نفس خود تعهد تکوین و پرستاری از نسل بعدی را برای زن بوجود می آورد، او هم مردی می خواهد که متعهد به انجام چنین امری باشد و به همین علت است که اعتماد داشتن برای زن ها از عوامل ضروری برای دوام یک ارتباط به شمار می رود.
اگر بخواهیم این موضوع را از دیدگاه بیولوژیکی نگاه کنیم، زن ها هرگز نمی خواهند مردشان برای زن دیگری بچه بوجود بیاورد و از آن حمایت کند بلکه حمایت های مرد را انحصارا برای خود و فرزندان خوشان می خواهند و به همین علت تک همسری یکی از پیش نیازهای آغاز ارتباط برای تمامی زنان در جوامع معاصر امروزی است. وقتی اعتماد زنی ترک می خورد، جوش دادن مجدد آن کار دشواری است. و زنی که چندین بی اعتمادی را تجربه کرده باشد، نسبت به قابل اعتماد بودن مردان دیگر بدگمان میشود امروزه زنان جوان واژه “وفاداری” را به جای “تک همسری” به کار می برند.
5- تحصیلات و هوش
به نظر می رسد مردی که تحصیلات و هوش مالی بالاتری داشته باشد، برای دسترسی به منابع توانمندترند. هوش مالی بالا بدین معناست که او احتمالا کارآفرین و خالق کسب و کار بزرگی میشود و بجای کارمندی و خویش فرمایی. قدرت، شان اجتماعی و منابع بیشتری در اختیار خواهد داشت. هوش بالا نیز این پتانسیل ها را با خود به همراه دارد. در حالی که امروزه سیستم زنان همچنان طوری است که جذب مردان متمکن می و در عین حال برای امنیت مالی خود نیز تلاش می کنند.
این موضوع دغدغه نسل پیشین نبود. زیرا مفهوم ازدواج پیوندی “ابدی” بود و مرد همواره برای تامین مایحتاج زن و بچه هایش حضور داشت، و از آن جایی که خانواده های نسل پیشین پر جمعیت بودند، از مزایای حمایت های شبکه ای بزرگ نیز بهره مند بودند. امروزه، هیچ تضمینی وجود ندارد که مرد، فردا هم برای زن بماند. این بدان معنا نیست که تمام زنها خواستار ازدواج با میلیونرها هستند، اما قطعة تمایل ندارند مردان قمارباز یا آنها که پول شان را ریسک می کنند یا بیش از حد برای خودشان هزینه می تراشند را انتخاب کنند. زنان نسل پیشین انتخاب های کمتری داشتند. بنابراین مجبور بودند بی محاباگری مالی شوهرانشان را تحمل کنند و هوای آنها را داشته باشند، ولی زنان قرن بیست و یکمی این گونه رفتارها را مسئولیت ناپذیری تلقی می کنند و آن را نشانه بی علاقگی و بی احترامی می دانند.