Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the antispam-bee domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the rocket domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the wordpress-seo domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114
Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. بارگذاری ترجمه برای دامنه hueman زودتر از حد مجاز فراخوانی شد. این معمولاً نشاندهندهٔ اجرای کدی در افزونه یا پوسته است که خیلی زود اجرا شده است. ترجمهها باید در عملیات init یا بعد از آن بارگذاری شوند. Please see Debugging in WordPress for more information. (این پیام در نگارش 6.7.0 افزوده شده است.) in /home/clinicde/public_html/wp-includes/functions.php on line 6114 تفاوت فکر مرد و زن | مرکز مشاوره دیدار
با آگاهی این مورد که زنها و مردها احساسات و اندیشه های متفاوتی دارند، از تمایل خود به تغییر همسرمان دست می کشیم. با درک و پذیرش بیشتر یکدیگر، عشق و محبت افزایش می یابد و آنچه را نیاز داریم، از روابط زناشویی خود بدست می آوریم.
با توجه به زندگی نسل گذشته و تکامل انسانها در طی سالهای اخیر، می توانیم از زندگی گذشتگان پند بگیریم و آنچه برایمان مفید است از آنها دریافت کنیم به نحوی که از ساختار کنونی زندگیمان دور نشویم.
نادیده گرفتن تفاوتهای میان زن و مرد، سراسیمگی و آشفتگی بیشتری را به همراه دارد. تعمیم های من در مورد مردها و زنها در مورد همه صدق نمی کند، اما در مورد افراد بسیاری صادق است. وقتی این تعميمها با تجربیات شما سازگار نیستند، آنها را به عنوان موردی در نظر بگیرید که در مورد فرد دیگری صدق می کند، اما در مورد شما به کار نمی رود.
درک این تفاوتها به شما کمک می کند تا آنها را بدون هیچ انتقادی بپذیرند و بعد به جای آنکه برخلاف آنها رفتار کنید، از آنها درست استفاده کنید. من متوجه شدم که این تفاوت ها حتی در روابط زناشویی زوجهایی که ارتباط صمیمانه ای با هم دارند، بیشتر خود را نشان می دهند به ویژه در مواردی که زوجها صاحب فرزندی می شوند.
تفاوت های مغزی
درمانهای اخیر ، بسیاری از تحقیقات علمی نشان داده اند که طرز استفاده مردها وزنها از مغزشان متفاوت است. هر چند این تحقیقات به تفاوتها اشاره می کنند، اما برای دانشمندان خیلی زود است که معنای دقیق این تفاوتها را بدانند.
در کل، زنها به طور همزمان از هر دو قسمت مغزشان استفاده می کنند. در حالی که مردها بیشتر از یک قسمت مغزشان استفاده می کنند. این بدان معنا است که مردها از نیمکره چپ مغز برای مهارتهای زبانی و از نیمکره راست مغز برای مهارتهای حل مسائل استفاده می کند. زنها به طور همزمان از هر دو نیمکره استفاده می کنند.
تحیقات نشان میدهد که بعضی از آنها دارای بافتهای اتصالی بیشتر میان دو نیمكره مغزشان هستند و به همین دلیل به طور همزمان از هر دو قسمت مغز استفاده می کنند. حتی اگر بعضی از زنها از بافتهای اتصالی بیشتری برخوردار تباشند. «ام.آر. آی» اسکن مغزشان نشان میدهد که این زنها باز هم مایل هستند به طور همزمان از هر دو قسمت مغز استفاده کنند. در حالی که بافتهای اتصالی بعضی از مردها از زنها بیشتر است، اما باز هم تمایل دارند فقط از یک قسمت مغزشان استفاده کنند در حالی که زنها از هر دو طرف استفاده میکنند. تأثیر این تفاوتها بسیار چشمگیر است.
در حالی که مشتاقانه منتظر تحقیقات بیشتری در مورد طرز استفاده زنها و مردها از مغزشان هستیم، آنچه تاکنون کشف شده است می تواند در درک راز و رمزهای بزرگ میان زن و مرد کمک بسیاری به ما بکند.
بدن،مغز،هورمون
در جریان تکامل، بدن، مغز و هورمونهای زن و مرد طوری شکل گرفته اند تا با نقشها و فعالیتهای متفاوت زن و مرد متناسب باشند. برای مثال، مرد می تواند با تکیه بر قدرتش مسائل را حل کند. او در نقش شکارچی و حامی، از طریق حل مشکلات بر احساساتی همچون ترس و خشم و فقدان غلبه می کرد. او با برنامه ریزی در مورد راههای حمایت از خود و خانواده اش می توانست به مؤثرترین شکل ممکن بر احساساتش فائق آید.
از سوی دیگر،زن خود را با نقش تربیت کننده تطبیق داد و آموخت که با صحبت کردن و در میان گذاشتن احساساتش با افراد خانواده و بستگان با این احساسات کنار آید و مشکلاتش را حل کند. این نه تنها گرایش زن به استفاده از هر دو نیمکره مغزش را نشان می دهد، بلکه آزمایشات علمی ثابت کرده اند که زن با استفاده از مهارتهای نیمکره چپ مغزش، کارایی بیشتری دارد و مردها نیز در استفاده از مهارتهای نیمکره راست مغز کارایی بیشتری دارند.
به این دلیل زنها می توانند به شکل مؤثرتری احساسات خود را بیان کنند. بافتهای اتصالی بیشتر زنها بین مرکز احساسات و مرکز زبانی، سبب می شود که دخترها زودتر از پسرها شروع به حرف زدن کنند. بدیهی است که در کودکی دخترها بیشتر از پسرها از کلمات استفاده میکنند. تحقیقات و آزمایشات علمی که بر روی بچه های خردسال انجام گرفته اند، این مطلب را ثابت می کنند.
در حالی که مغز دخترها برای ابراز توانمندیهای ارتباطی رشد کرده است. در پسرها مهارتهای فاصله ای توسعه می یابند.
به عنوان مثال، مهارتهای فاصله ای به ما کمک می کند که بدانیم یک توپ را تا چه فاصله ای دور از خود پرتاب کردیم و یا از چه کسی باید کمک بگیریم و چگونه خود را به آنجا برسانیم. رشد مهارتهای فاصله ای باعث می شود که وقتی یک پسر ناراحت است، برای رفع ناراحتی و مشکل خود کاری کند و این مهارتها بخش حل مسئله مغز او را کامل می کند. همانطور که هر پدر مادری می داند، در سالهای نخست زندگی، دخترها بیشتر دوست دارند حرف بزنند.آنها گاهی بی آنکه فکر کنند، حرف می زنند. در حالی که پسرها بیشتر دوست دارند بی آنکه فکر کنند، کاری انجام دهند. وقتی دختری بدون ترس از رانده شدن و یا از دست دادن عشق و محبت دیگران حرف می زند و مورد حمایت قرار می گیرد، اتصالات عصبی مغز او شرایطی را به وجود می آورند که او به طور همزمان احساس کند، حرف بزند و فکر کند.
در دوران بلوغ، وقتی زن ناراحت است و نمی تواند به روشنی فکر کند خود می خواهد با کسی که به حرفهایش گوش میدهد حرف بزند. این کار به زن کمک می کند تا میان اندیشه و احساسش ارتباط برقرار کند و با توجه به موقعیت کاری انجام دهد. وقتی زنی احساس ترس و نگرانی می کند، برای رفع مشکلش به دنبال کسی می گردد که به حرفهایش گوش دهد.
از سوی دیگر، وقتی پسری بدون ترس از تنبیه و از دست دادن مهر و محبت دیگران، می تواند کاری انجام دهد، بلافاصله دست به کار می شود. او اشتباه می کند بعد درباره کارش فکر میکند و رفتارش را اصلاح می کند. وقتی او خودش را اصلاح می کند، این مکانیزم به او اجازه میدهد که از اشتباهاتش پند گیرد. به تدریج اتصالات عصبی مغزش به گونه ای رشد می کنند که او بیاموزد پیش از آنکه دست به عمل بزند، احساس و فکر کند.
وقتی مردی ناراحت و نگران است ونمی تواند به روشنی فکر کند بنا به غریزه اش می خواهد حرکتی به خود دهد و پیش از آنکه تصمیم گیرد چه کاری درست است دست به اقدامی بزند. هر اقدام بدون فکری به او کمک می کند که میل و نیاز به انجام کار را در خود تقویت کند. در این شرایط او برای تعیین کاری که می خواهد انجام دهد از قسمت راست مغزش استفاده می کند.
به همان اندازه که در بازیهایی مانند فوتبال و بسکتبال به مهارتهای فاصله ای نیاز است. شکارچی هم برای صید شکارش و پرتاب نیزه و بعد پیدا کردن راه بازگشت به خانه به این مهارتها نیاز دارد. وقتی به این نکته توجه می کنیم که مردها از دیرباز در نقشهایی مانند شکارچی، نگهبان و حامی مهارت می یافتند، دیگر عجیب نیست که مغزهای ما تا این اندازه متفاوت سازمان یافته باشند.
مرد پیش از صحبت در مورد احساساتش باید به آنها فکر کند در حالیکه زن می تواند به طور همزمان احساس کنده حرف بزند و فکر کند.
در حالی که یک زن می تواند سریعتر از یک مرد در مورد احساساتش حرف بزند ،مرد سریعتر از زن برای حل مشکلات اقدام می کند. در حالی که زن می خواهد پیش از صحبت در مورد مشکلاتش آنها را بیشتر بررسی کند، مرد بی قرار است که سریعتر کاری انجام دهد. از آنجایی که نمی توان گفت کدامیک از این روشها بهتر از دیگری است، بهترین راه این است که مرد و زن به اتفاق هم کاری انجام دهند.
درگذشته، تخصص و مهارت مرد در پرتاب نیزه، برای بقا و ادامه زندگی او لازم بود و به همان اندازه توانایی زن در صحبت کردن و ایجاد روابط زناشویی، برای بقای زندگی او ضروری بود. عجیب نیست که مغز زن و مرد تا این اندازه متن زن بهتر می تواند احساساتش را ابراز کند، در حالی که مرد بهتر می تواند راه حلهای آنها بیندیشد.
نقشه های متفاوت مغزی
می توانیم تصور کنیم که وقتی مغز یک دختر رشد می کند، میلیاردها اتصال عصبی میان مرکز احساسی و زبانی او در مغزش برقرار می شود. در مغز یک پسر اولویت های دیگری وجود دارد. قسمت راست مغز برای پرتاب تیر، زدن به هدف و سپس یافتن راه بازگشت به خانه رشد می کند، بعد به تدریج در پسر مرکز زبانی و در دختر مرکز اقدامی رشد می کند، اما در دوران بلوغ، طرز استفاده ما از این مراکز متفاوت است. در نتیجه ی این تفاوتها در روند رشد مغزی، احساسات مرد به جای حرف زدن بیشتر مبتنی بر حل مشکلات و احساسات زن بیشتر برای حرف زدن و برقراری ارتباط و بعد برای حل مشکلات لازم است.
در ابتدا، در مغز یک مرد، میلیاردها اتصال عصبی میان مرکز احساسات و مرکز اقدامی او ایجاد می شود. وقتی مرد ناراحت و نگران است، معمولا میخواهد برای رفع آن فکری بکند، بنابراین درصدد پیدا کردن راه حلی برمی آید. مسلما زن نیز می خواهد مشکلاتش را حل کند اما به دلیل نحوه تکامل و رشد مغزی اش ابتدا میخواهد در مورد آن مسئله صحبت کند.
در مغز یک زن میلیاردها اتصال عصبی میان مرکز احساسات و مرکز زبانی وجود دارد. به عبارتی او بزرگ راههایی را در مغز خود دارد که احساسات و منطق او را به هم متصل می کنند. وقتی مرد می خواهد احساسات خود را در قالب کلمات بگنجاند باید ابتدا فکر کند که چه میخواهد بگوید. او برای بیان احساسات در قالب کلمات، هیچ بزرگراهی در اختیار ندارد و باید از راههای فرعی پرپیچ و خم عبور کند. ابتدا مرد چیزی را حس می کند و بعد می خواهد کاری انجام دهد. بعد بررسی میکند که آیا برای انجام آن کار حرف زدن مفید است یا خیر. او از نیمکره ی چپ مغزش کمک می گیرد تا برای بیان احساس خود کلمات مناسبی را پیدا کند. پس از آنکه شروع به صحبت میکند و احساسات جدیدی را حس میکند، همه ی این فرایند مجددا از نو آغاز می شود. درک این فرآیند برای زن دشوار است زیرا او می تواند به طور همزمان احساس کند، حرف بزند و بیندیشد.
مهم این است که وقتی تفاوتها خودشان را نشان میدهند، شما می توانید با استفاده از مهارتهای مفید و مثبت از عهده آنها برآیید و برای کسب این مهارتها نیاز است که به یک مشاور پیش از ازدواج و یا یک زوج درمانگر مراجعه کنید.