برخورد با رفتارهای اشتباه کودک
منحرف کردن حواس
استفاده از عباراتی نظیر” ببین در دستم چه دارم؟” در کودکان دو ساله بقدر کودکان یکسال و کمتر از آن موثر واقع نمی شود. کودک دو ساله کمتر از کودکان کم سال تر فریب می خورد. علتش هم معلوم است، او بهتر فکر می کند و عقلش بیشتر قد می دهد اما اگر به خاطر نرسیدن به خواسته اش شکایت می کند و گریه اش بلند می شود، می توانید با استفاده به اصطلاح از ” منحرف کردن حواس” ، فکر او را متوجه موضوع دیگری کنید. می توانید نظر کودک را به موضوعی که فکر می کنید برایش جالب است جلب کنید: ” ببینم بابا می داند که تو امروز در حیاط چه کردی؟” و یا خیلی ساده می توانید کنار بنشینید و کتاب مورد علاقه اش را به صدای بلند بخوانید، به احتمال زیاد دست از گریه می کشد و گوش می دهد.
قصه گفتن
بچه های کوچک عاشق قصه و بخصوص قصه هایی هستند که خودشان نقش اول آنرا بازی کنند. بچه های بزرگتر به داستانهای دیگری علاقمندند و لزوما مایل نیستند که قهرمان داستان خود آنها باشند اما داستان باید پایانی خوب و جالب داشته باشد. استفاده از قصه گفتن به این راه برای احترام گذاشتن به احساسات و خواسته های کودک و در ضمن عملی کردن منظور خویش است.
استفاده از داستان های عبرت انگیز
به کمک شخصیت داستانها می توانید با ایجاد طرز تلقی های مناسب به رشد اخلاقی کودک کمک کنید. البته توقع نداشته باشید که دو ساله شما، با شنیدن این داستان فورا اطاعت کند و مشغول جمع آوری شود. گاه باید از سیاست های دیگری هم استفاده کنید. مثلا ” آیا خودت می توانی اسباب بازی هایت را جمع کنی یا می خواهی من این کار را بکنم” اما با بازگو کردن چند باره ی داستان، کودک به خواسته ی واقعی شما پی می برد.
به اتاق خود فرستادن
شما هم، مانند اغلب پدر و مادرها، احتمالا طی روز به لحظاتی می رسید که کاسه صبرتان از شیطنت های کودکتان لبریز می شود و میبینید دیگر تحمل رفتار او را ندارید. هر کاری کرده اید و فایده ای نداشته است. کودک را به اتاق خودش بفرستید تا دقایقی را تنها بماند. در مورد کودکان دو، یا سه ساله، اتاق خود می تواند به گوشه اتاقی که خود در آن زندگی می کنید محدود شود. علتش این است که اغلب بچه ها در این سن و سال احتیاج به مراقبت دارند. برای راحتی بیشتر می توانید به کودک کتابی را برای تماشا بدهید و یا نواری را برایش پخش کنید. برای اجرای این روش به طرز دیگری هم میتوان برخورد کرد. به کودک می گویید که هر وقت رفتارش را اصلاح میتواند به جمع بقیه بپیوندد.
به اتاق فرستادن مشروط، از این امتیاز برخوردار است که به کودک انگیزه اصلاح رفتارش را می دهد. هرچه سریعتر در رفتار خویش تجدید نظر کند، زودتر به جمع بقیه برمی گردد. اما گاه کودک پیش از آنکه در رفتارش تجدید نظر کند، از محل تعیین شده بیرون می آید و یک دقیقه بعد لازم می شود که دوباره او را به اتاقش بفرستید. در این صورت می توانید این بار از زبان مشخص استفاده کنید و او را به مدت چند دقیقه به اقامت اجباری در اتاق تنها مجبور کنید. روش به اتاق خود فرستادن کودک اغلب موثر واقع می شود. از آن گذشته، برای کودک هم که در مواقعی احتیاج به استراحت و آرامش دارد مفید است. روش فوق در عین حال از این امتیاز برخوردار است که به کودک درسی می دهد: اگر میخواهی با سایرین باشی باید طبق مقررات و نظام ارزشی خانواده رفتار کنی و در عین حال روشی است که به اعتبار و حیثیت کودک هم لطمه نمی زند.
آیا تنبیه جسمی کار درستی است؟
آیا تنبیه بدنی کار درستی است؟ سوالی است که برای اغلب والدین مطرح است. قبل از هر کار، تادیب پشت سر هم کودک به هیچ وجه درست نیست. تادیب به این شکل، نوعی تنبیه است و اتکا به تنبیه بدنی راه مناسبی برای پرورش اخلاقی کودک نیست. اگر بخواهیم کودکان ما به جای منطق و بحث و استدلال به قدرت زور بازو متوسل شوند قبل از همه خود ما باید آن را رعایت کنیم. از آن گذشته، تنبیه بدنی به احترام متقابل میان پدر و مادر و فرزند منجر نمیشود. بچه ها اغلب از کتک خوردن رنجیده خاطر می شوند و گاه شدت ناراحتی آنها به حدی است که با لجبازی، رفتارشان را اصلاح نمی کنند. تنبیه بدنی به رشد فکری هم کمکی نمی کند. نه به کودک می گوید چرا رفتارش ناپسند بوده، و نه راه درستی به او نشان می دهد. کودک در این شرایط از نقطه نظر کسی هم که اسباب رنجش او شده باخبر نمیشود، و به جای احساس تاسف برای رفتاری که داشته، به حال خود تاسف می خورد. جان کلام آنکه رشد و فهم اخلاقی از ضربه ی دست پدر و مادر حاصل نمی شود.
حل اختلاف: چند راه دیگر
پیشنهاد انتخاب تنها یکی از راههای احترام به استقلال بچه های کوچک و پرهیز از تحمیل اراده پدر و مادر است. راه دیگر اجتناب از اظهاراتی است که احتمالا مقاومت کودک را موجب میشود. مثلا، وقتی می گویید” وقت ناهار است، غذا نمیخواهی؟” کودک دو ساله شما با واکنش منفی از خوردن غذا امتناع میکند. اینجاست که می توانید پیشنهاد بدهید: خب، بگذار ببینیم دسر را بلافاصله بعد از غذا میخوری یا دیرتر؟ اما اگر میدانید کودک شما به عادت همیشه از خوردن غذا امتناع میکند میتوانید دست پیش بگیرید و با صراحت او را به خوردن غذا دعوت کنید. بجای گفتن وقت ناهار است می توانید دوستانه و به نرمی او را بردارید و در حالیکه صحبت کنان به سمت میز غذا می روید، او را روی صندلی بنشانید و غذایش را بدهید.
راه دیگر این است که کودک را به مسابقه و رقابت دعوت کنید.اغلب اوقات، شمردن اعداد کمک موثری است: ” خب، ببینم تا ده می شمارم اگر توانستی روی صندلی ات بنشینی. یک، دو، سه، چهار…”. آزدی عمل بیشتر دادن و به حال خود گذاشتن هم روش دیگری است که گاه موثر واقع می شود. اغلب اوقات، سرکردن با دو ساله ای که مثلا یک ساعت روی چمن ها بازی کرده، راحت تر از کنار آمدن با کودکی است که از صبح در اتاق پدر و مادر خود اسیر بوده است. دادن فضای خصوصی هم به کودکان کم سن و سال حائز اهمیت است. با کمی حوصله می توانید محلی را به عنوان اتاق خصوصی به کودک دو، سه ساله خود اختصاص دهید.( جایی پشت مبل، کنار یک صندلی یزرگ، گوشه های اتاق و غیره). خواهید دید که چگونه کودک خودش را سرگرم میکند. در اتاق خلوتش می نشیند، به صدای موسیقی گوش میدهد، کتاب ورق می زند، با اسباب بازی هایش سرگرم می شود و یا به جای همه ی اینها دراز می کشد و استراحت می کند. با این کار کودک احساس می کند که شخص بسیار مهمی شده است.
برای آگاهی از روشهای بیشتر در برخورد با بدرفتاری های کودک به یک روانشناس تخصصی کودک و نوجوان مراجعه کنید.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com