آموزش جنسی به کودکان
آموزش و مراقبت از سلامت جنسی در کودکان و نوجوانان
کودکان از آغاز تولد، دارای نوعی کنجکاوی نسبت به مسائل محیط و از جمله نسبت به بدن خود هستند. آگاهی و کنجکاوی شدید آنها نسبت به کارکردهای بدنشان از نوپایی آغاز می شود و تا دوران بلوغ ادامه می یابد. بچه هایی که نحوه کارکرد بدن خود را می شناسند، درک بهتری از مفهوم جنسيت دارند و از هویتی محکم تر برخوردار هستند. دانش به کودکان قدرت می بخشد، بنابراین کودکان نیز مانند نوجوانان باید به منابع اطلاعاتی قابل اعتماد دسترسی داشته باشند، چه درون خانواده و چه دیگر منابع موجود در جامعه. کودکان علاوه بر دانش زیست شناختی، به آموزش درباره روابط انسانی هم نیاز دارند. بچه ها برای شکل دادن به جنسیت خود به خانواده و روابط حاکم بین اعضای خانواده خود رجوع می کنند.
از آن جایی که دوستان، آموزگاران و آشنایان، نقشی حیاتی در دنیای کودکان دارند، فراگرفتن مهارت های برقراری و حفظ روابط موفقیت آمیز، امری اساسی به شمار می آید. اگر در خانواده، روابطی نزدیک بین اعضا برقرار باشد، بچه ها با الگو قرار دادن آنها، به ابزاری نیرومند دست می یابند. این ابزار به آنها کمک می کند که در آینده و خارج از خانواده، روابط خود را بسازند. این مهارت ها را باید ابتدا درون خانواده و با والدین و همسالان تمرین کرد، بنابراین والدین باید از تأثیرات قوى الگوی روابط خانوادگی در پایه ریزی روابط آینده فرزندانشان آگاه باشند.
جنسیت سالم همراه با مجموعه ای از ارزش ها و اخلاقیات، به زندگی جهت و هدف می بخشد. بچه ها نیازمند موقعیت هایی هستند که در آن مهارتهای زندگی را بر اساس اصول اخلاقی خود بیاموزند و تمرین کنند. تصمیم گیری مسئولانه، بیان احساسات و نیازها و مذاکره هنگام اختلاف نظر، مهارت های ضروری زندگی موفق بزرگسالان است. این مهارت ها اساس حفظ و افزایش عزت نفس را در کودکان پدید می آورد و به تضمین زندگی سالم آنها کمک میکند. پرورش دادن ارزش های اخلاقی سالم در بچه ها به آنها کمک میکند که هنگام نوجوانی که با مسائل مهمی مانند تصمیم گیری درباره زمان و چگونگی فعالیت جنسی، خشونت و پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران روبه رو می شوند، بتوانند بهتر تصمیم بگیرند.
جامعه و خانواده علاوه بر تأثیر بر رفتار کودکان، به آنها در زمینه نقش جنسی نیز آموزش میدهند. نقش جنسی دربرگیرنده حیطه تمام رفتارهای است که به مرد بودن با زن بودن فرد مربوط می شود. نقش جنسی دیکته شده از سوی جامعه، می تواند بر تصمیم گیری های کودکان درباره نحوه روابط و سلامت خود در آینده، تأثیری عمده و جدی برجا بگذارد. بچه ها در خصوص درک نگرش والدین و جامعه نسبت به ارزش ها و عقاید مربوط به جنسیت، بسیار تیزبین هستند. والدین هر چه نسبت به خود و هویت جنسی خود احساس بهتری داشته باشند، راحت تر می توانند جنسیت خود را فرافکنی کنند.
عامل دیگری که بز جنسیت کودکان تأثیر می گذارد، وجود رسانه هاست. تلویزیون، مجلات و بازی های ویدئویی، همواره نگرش هایی را ارائه می دهند که درون چارچوب ذهنی کودک جای می گیرد. ممکن است این پیام ها همیشه با ارزش های خانوادگی افراد مختلف هماهنگ نباشد. والدین باید هم در خانه و هم در سطح اجتماع، درباره کیفیت و محتوای رسانه هایی که بچه ها را تحت تأثیر قرار میدهد، موضع گیری کنند. برخی رسانه ها از جمله شبکه های ماهواره ای و فیلم های ویدئویی و اینترنت به طور کلی بیش از حد بر روابط جنسی تأكید میکنند و پیام های گیج کننده، متضاد و گوناگونی به بچه ها ارائه می دهند، لذا تأثیر رسانه ها بر ساختار شخصیتی کودکان، بسیار شدید است.
وقتی با کودکان درباره جنسيت صحبت می کنیم، واژه های «سری» و «خصوصی» معانی جدیدی پیدا می کنند. بچه های کم سن و سال ممکن است نتوانند تفاوت های ظریف بین معنی این دو واژه را دریابند، از این رو والدین باید سعی کنند که تفاوت های بین این دو واژه را آشکارا برای کودکان، بازگو کنند.
کودکان می توانند بیاموزند که برای اشاره به اعضای تناسلی خود از عبارت اعضای خصوصی بدنه استفاده کنند. بسیاری از بچه های پیش دبستانی می توانند برخلاف بچه های بزرگ تر این عبارت را خیلی راحت و بدون احساس شرم بر زبان بیاورند، لذا یکی از کارهای مهم والدین این است که سطح شرم را در کودکان رو به رشد خود در سطحی نگه دارند که وقتی بچه ها به اطلاعات نیاز داشتند، به والدین و نه کودکان نسبت به پرسش در این باره بی میل نباشند. به نظر من، کلید این موضوع درک تفاوت بین «سری» بودن و «خصوصی» بودن و درک قدرت حاصل از دانش است. یکی از معلمان بهداشت هنگام صحبت کردن درباره جنسیت، برای اینکه بچه ها احساس آرامش کنند به آنها می گفت: «از دانش شرمگین نشوید».
بیایید کلمه سری را در نظر بگیریم. بیشتر بچه ها از شنیدن این کلمه میخندند و خوب می دانند که راز و راز داری چیست. راز یا سر، چیزی است که فقط تعداد محدودی از افراد نسبت به آن آگاهی دارند و نباید آن را با دیگران در میان گذاشت. بی تردید اگر کسی سر خود را به دیگری بگوید، دیگر سر نخواهد بود و اگر همه از آن آگاهی داشته باشند، دیگر ارزش خود را از دست می دهد. پس سر یا راز چیزی است که همه کس اجازه ندارد از آن آگاهی داشته باشد و نباید آن را برای کسی بازگو کرد.
شما می توانید برای روشن کردن این تفاوت ها مثال زیر را برای فرزند خود بزنید: خانه هرکس، همراه با اشیای داخل آن، خصوصی است. همه میدانند که تو، خانه، تلویزیون، اسباب و اثاثیه و… داری اما فقط تعداد کمی از افراد هستند که اجازه دارند به اموال تو دسترسی داشته باشند. خانه تو و اموال تو خصوصی هستند. بقیه هم تلویزیون دارند اما تو اجازه نداری سرت را پایین بیاندازی و بروی در خانه کس دیگری اخبار را تماشا کنی. آن تلویزیون متعلق به آنهاست، مال خصوصی آنهاست، دست نزن! مثال دیگر، مثال مهمانی است: بیشتر مهمانی ها خصوصی هستند. خیلی از مردم ممکن است بدانند که در فلان خانه مهمانی برگزار می شود اما همه به آن دعوت ندارند زیرا مهمانی خصوصی است. برای حضور در مهمانی باید دعوت داشت.
بسیاری از بچه ها قبل از رسیدن به سن بلوغ، هنگام صحبت کردن درباره مسائل مربوط به جنسیت می خندند و خجالت میکشند. شاید علت ناراحتی آنها این است که فکر میکنند جنسیت یک مسأله سری است، اما والدین می توانند برای آنها روشن کنند که همه آدم ها موجوداتی جنسی اند، حتی افراد جنس مخالف هم جنسی اند، پس دانش درباره جنسیت چیزی نیست که از آن خجالت بکشیم. دانش به ما کمک می کند که یکدیگر را بهتر درک کنیم و می تواند به کم کردن خجالت ما هم کمک کند و بدانیم که هیچ وقت نباید از دانستن شرم داشته باشیم.
جنسیت موضوعی خصوصی است و ما خودمان تصمیم میگیریم که آن را | با چه کسانی در میان بگذاریم. پس والدین باید به کودکان پیش دبستانی و دبستانی خود بگویند که گرچه موضوعات خصوصی خود را با خانواده در میان می گذارند اما نباید آن را به دوستان کوچکترشان بگویند. شاید والدین دوستانشان بخواهند خود، اولین کسی باشند که درباره اعضای خصوصی بدن و مسائل مربوط به جنسیت با فرزندان شان صحبت می کنند. بچه ها باید یاد بگیرند که ممکن است والدین دیگر نخواهند ارزش های خانوادگی خود را با دیگران در میان بگذارند و ممکن است نخواهند فرزندشان از «غریبه ها» اطلاعات به دست بیاورد. برای اینکه به فرزند خود آموزش بدهید که چه چیزهایی را می تواند با دیگران در میان بگذارد و چه رفتارهایی از او قابل قبول است، با او نقش بازی کنید: «اگر دوستت از تو خواست که اعضای خصوصی بدنت را به او نشان بدهی، به او چه میگویی؟، یا: «اگر دوسنت پرسید همجنس بازی یعنی چه، تو چه کار میکنی؟» شما می توانید به عنوان والدین کودک، چند جمله ساده به فرزند خود بیاموزید تا اگر یک دوست یا «غریبه» خواست به مسائل خصوصی او دسترسی پیدا کنند او بتواند آنها را به زبان بیاورد. مثلا:
درباره تفاوت بین خصوصی بودن و سری بودن، یک نکته باقی مانده که به یادگیری مربوط می شود. مهم ترین آموزگاران بچه ها، والدین آنها هستند. ما والدین درک میکنیم که یاد گرفتن مسائل مربوط به جنسیت در سلامت و سعادت آینده کودکان مان نقش اساسی دارد اما اغلب وقتی میخواهیم آن مسائل شخصی و خصوصی را که هم در حال حاضر و هم در آینده به دردشان می خورد، با آنها در میان بگذاریم، دستپاچه و نگران می شویم و احساس شرم می کنیم. ما می خندیم و فرزندانمان هم می خندند، ما دست و پایمان را گم میکنیم و نمی توانیم به چشم آنها نگاه کنیم، و بچه ها هم همین طور و سرانجام همه ما متوجه تمسخرآلود بودن موقعیت مان می شویم و همه با هم می خندیم. اوضاع خوب است. خنده و شرم و شوخی، همراهان جدایی ناپذیر حقایق خصوصی جنسیت هستند. همان طور که هر یک از ما ضرورت های خصوصی خود را تجربه می کنیم، جنسیت خود را نیز به طریقی خاص خود تجربه می کنیم. همه انسانها موجوداتی جنسی اند و همه درباره جنسيت
صحبت کردن با بچه ها درباره جنسیت، برای اغلب والدین کاری دشوار است. والدین یا نگران زیاد گفتن هستند و یا کم گفتن و یا نگران گیج کردن بچه های خود. بسیاری از والدین هم فکر میکنند که اگر درباره مسائل جنسی به کودکان خود چیزی بگویند، افکار جنسی را در ذهن های کوچک آنها پرورش می دهند و با این کار بچه ها را به تجربه جنسی تشویق می کنند. بعضی از والدین دیگر نیز فکر می کنند که اگر کودک شان سؤال نمی کند با علاقه خاصی نسبت به موضوع نشان نمی دهد، به این علت است که هنوز خیلی کوچک است یا اصلا به موضوع علاقه ای ندارد. والدین فکر میکنند که اگر کودک شان در ظاهر بی علاقه است، لابد هنوز آمادگی لازم را ندارد، یا بدتر از آن، شاید نیازی به دانستن ندارد. ولی بچه ها حتما سؤال دارند. شاید نمی دانند که چگونه بپرسند یا شاید بی میلی والدین خود را نسبت به پاسخ گفتن به چنین سؤالاتی احساس می کنند. کودکان در چنین موقعیت هایی، هنگام برخورد با موضوعات مربوط به جنسیت، از والدین خود روی می گردانند، بنابراین مسئولیت شما این است که حرف بزنید و اجازه ندهید که ناراحتی خودتان یا سکوت فرزندتان مانع باز کردن باب گفت وگو بشود. نزد فرزندتان اعتراف کنید که سخن گفتن درباره جنسیت، گاهی با شرم و حیا همراه است چون موضوع خیلی حساس و خصوصی است و همین خود می تواند زمينه مشترکی باشد تا گفت وگویتان را آغاز کنید. به یاد داشته باشید که لازم نیست همه اطلاعات را یکجا در اختیار او بگذارید. فراگیری آموزش جنسی نیز مانند درس هایی چون ریاضی و علوم، باید به صورت تدریجی و در طی زمان صورت گیرد. از مفاهیم پایه ای شروع کنید و همگام با رشد کودک تان که قدرت درک او نیز برای دریافت جزئیات بیشتر می شود، بر میزان مفاهیم پایه بیفزایید.
هر بار که فرزندانتان تلویزیون تماشا می کنند، با اسباب بازی های خود بازی میکنند، یا با همسالان خود سرگرم بازی هستند، درباره هویت، نقش و احساس شان نسبت به دختر با پسر بودن و درباره انتظارات جامعه از آنها، پیام هایی دریافت می کنند. تمام عوامل موجود در محیط در پایه گذاری جنسیت کودکان نقش دارند و به سهم خود به برداشت بچه ها نسبت به خود می افزایند. متأسفانه، بسیاری از این پیام های غیر کلامی که جامعه به بچه ها منتقل می کند، بر ارزش ها و عقایدی که جنسیت سالم و بالغ را پرورش میدهد، پایه گذاری نشده است، پس تردید نکنید، شما نیز پا پیش بگذارید و نقش خود را ایفا کنید. هیچ وقت برای شروع کردن دیر نیست. همه روی فرزند شما تأثیر می گذارند، پس چرا شما نگذارید؟ شما تعهد دارید که احساسات و ارزش های خود را به کودکتان انتقال دهید. شما به عنوان پدر و مادر، هنوز مهم ترین معلم فرزند خود هستید.