چه تغییراتی در نوجوان اتفاق می افتد؟
تحولات دوران نوجوانی
1- تشکیل هویت
نوجوانی دوره ای است که هویت در آن شکل میگیرد. اگرچه فرآیند تشکیل هویت، مدت ها قبل از بلوغ شروع میشود اما مفهوم خود عمدتا در دوره نوجوانی شکل می گیرد. یک نوجوان علاقه دارد که احساس خودارزشمندی و صلاحیت نماید و در انجام مهارت های اجتماعی نیز موفق باشد. یکی از وظایف نوجوان این است که خود را برای زندگی بزرگسالانه و حرفه ای آماده کند و قبل از اینکه این دوران به پایان برسد شغل آینده ی خود را انتخاب نماید. وقتی کودکان به سنین نوجوانی نزدیک می شوند وفرآیند شکل گیری هویت در آنها شروع می شود معمولا دیدگاه ها و عقاید والدین خود را مورد تردید قرار می دهند و گاهی هم این دیدگاه ها و حتی خود والدین هم را رد می کنند. این یک فرآیند سالم و طبیعی است که بدون وجود آن، نوع بشر نمی توانست به پیشرفت های موجود دست یابد. گاهی هم نوجوان نه نسبت به هویت خود احساس اطمینان می کند و نه اینکه ایده ها و عقاید مطرح شده توسط دیگران را می پذیرد. یعنی در واقع نه هویتی در درون خود دارد که به آن تکیه کند و نه اینکه هویتی را که دیگران به او ارائه می دهند می پذیرد. به همین دلیل است که افراد هنگام طی کردن دوران نوجوانی گاهی احساس اطمینان و گاهی احساس عدم اطمینان، گاهی احساس معنی دار بودن و گاهی احساس بی معنی بودن و گاهی احساس صمیمیت و گاهی احساس کینه ورزی می کنند. نظرات و رفتار نوجوان به اندازه ای در تغییر و نوسان است که مصاحبه گر بالینی را در دستیابی به یک دیدگاه ثابت در مورد آنها با مشکل مواجه می سازد. پس از گذشت مدتی که هویت نوجوان شکل می گیرد این هویت ثابت نمی ماند و تغییر میکند. هویت بعضی از نوجوانان نیز نسبت به نوجوان دیگر در سنین پایین تری شکل میگیرد اما بعدها دچار تغییر می گردد. البته به طور کلی باید گفت که هویت همه ی ما در طول دوران زندگی ثابت نمی ماند و همواره دستخوش تغییر و اصلاح می گردد. این تغییرات و اصلاحات در بعضی افراد، زیاد و در برخی دیگر جزیی و ناچیز است.
2- تضاد بین استقلال و وابستگی
نوجوانی دوره ای است که در طول آن نوجوان می آموزد که در زندگی به خودش متکی باشد، نه اینکه به دیگران اتکا کند. البته برای بسیاری از نوجوانان انتقال از وابستگی به استقلال بسیار مشکل است. معمولا از این گروه خواسته می شود که مستقل باشند و دوستان یا خانواده برای زندگی مستقل به آنها فشار می آورند. اما آنها احساس می کنندکه توانایی برآوردن خواسته هایی که اطرافیان و خانواده برای مستقل زیستن به آنها تحمیل می کنند را ندارند. این گروه از نوجوانان ممکن است به افراد مستقل و پرخاشگری تبدیل گردند که در واقع این حالت پوششی است برای غلبه بر احساس نابسندگی خود.
3- رشد جنسی
اگرچه رشد جنسی،قسمتی از فرآیند تشکیل هویت به حساب می آید، اما به اندازه ای مهم است که می توان آن را به طور جداگانه مورد بحث و بررسی قرار داد. رشد جسمانی و رشد هیجانی، موضوعاتی هستند که با یکدیگر در ارتباط متقابل بوده و لازم است که همواره در رابطه با یکدیگر مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند. تغییرات جسمی و هیجانی دوران بلوغ ممکن است خیلی زود یعنی حدود ده سالگی یا خیلی دیر یعنی حدود هفده سالگی شروع گردد. به طور کلی می توان گفت که بلوغ در دخترها زودتر شروع شده و کامل می گردد. تفاوت های زیادی که بین نوجوانان در زمینه ی زمان شروع بلوغ و سرعت تغییرات آن دیده می شود سبب گردیده که بعضی از نوجوانان احساس کنند که با دیگران فرق دارند. این مطلب بخصوص در مورد نوجوانانی صادق است که دوره ی بلوغ آنها دیرتر از همسن و سال هایش شروع می شود.ترس از نابسندگی و نارسایی جنسی، موضوعی است که در بسیاری از نوجوانان این گروه مشاهده می شود و در واقع یکی از مهمترین منابع ایجاد اضطراب می باشد. یکی از مهمترین وظایف فرد، در دوران نوجوانی عبارت است از هماهنگ شدن و پذیرفتن وظایف و نقش هایی که از وی به عنوان یکی از اعضای یک جنس انتظار می رود. میزان توانایی نوجوان در تنجام این وظیفه یعنی پذیرش نقش جنسی موضوع مهمی است که مصاحبه گر بالینی بایستی در طول مصاحبه نسبت به آن دقت و توجه کافی داشته باشد. یکی از مهمترین منابع احساس اظطراب و آشفتگی در دوران نوجوانی عبارت است از افزایش ناگهانی احساس های جنسی و تمایل فزاینده به برقرای رابطه با جنس مخالف.تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف ممکن است با گوشه گیری و احساس عدم اعتماد همراه باشد. البته عکس آن نیز ممکن است اتنفاق بیفتد، یعنی اینکه نوجوان ممکن است برای برآوردن نیاز به عشق و پیوستن به جنس مخالف در سنین پایین و به صورت افراط آمیزی خود را در مسائل و فعالیت های جنسی درگیر نماید. این امر ممکن است باعث ایجاد بارداری های ناخواسته گردد که خود، علت بسیاری از فشارهای روانی در دوران نوجوانی است.
4- تاثیر گروه همسالان
در طول دوره ی نوجوانی، گروه همسالان اهمیت فزاینده ای در زندگی نوجوان پیدا می کند. در این دوره میزان وابستگی نوجوان به والدین و خانواده کاهش می یابد. گروه همسالان، اعضای خود را در موقعیت های مختلف مورد حمایت قرار می دهد و بخصوص به نوجوان کمک میکند که بتواند از میزان وابستگی خود به خانواده بکاهد. عده این گروه ممکن است کم بوده یا دو سه نفر باشد یا ممکن است این گروه، یک گروه بزرگ بوده و ده تا بیست نفر یا بیشتر را شامل شود. نوجوانانی که هنوز به احساس اعتماد به نفس دست نیافته اند، وقتی که در درون گروه قرار می گیرند، گاهی کارهایی انجام می دهند که وقتی تنها هستند تمایلی به انجام آن ندارند.تاثیر گروه همسالان ممکن است مفید یا مضر باشد. برای مثال عضویت در یک گروه بزهکار می تواند تاثیر منفی جبران ناپذیری بر رفتار اجتماعی نوجوان بگذارد. از طرف دیگر تعلق به یک گروه سالم و مفید می تواند به رشد سالم شخصیت و پخته شدن رفتار کمک کند. پویایی ها و فعالیت های گروه می تواند تاثیر مهمی بر تحول نوجوان داشته باشد. بسیاری از گروه های نوجوانان ، از اعضای خود انتظار دارند که خود را کاملا با گروه هماهنگ کنند و هماهنگی زیادی را از اعضای خود طلب می کنند. این امر باعث از بین رفتن فردیت و رشد فردی در اعضای گروه می شود. عدم توانایی اعضای گروه در هماهنگ شدن با هنجارهای گروهی، می تواند باعث ایجاد اضطراب در آنها گردد. همین ناهماهنگی می تواند موجب طرد شدن آنها از گروه شده و میزان اعتماد به نفس آنها را نیز کاهش دهد.
5- خواسته های جامعه در مقابل سطح تحول فرد
نوجوانی، زودتر از آنچه که قبلا اتفاق می افتاد، رخ می دهد و در کشورهای صنعتی و غربی میانگین سن تقریبا یک سال زودتر از پنجاه سال قبل می باشد. پسران نیز زودتر رشد می کنند و در این نوع کشورها نوجوانان باید زمان بیشتری را صرف یادگیری نمایند تا بدین وسیله بتوانند مهارت های لازم برای مشاغل بهتر و درآمد بیشتری داشته باشند طولانی تر است. آنهایی که در دبیرستان یا دانشگاه به تحصیلات خود ادامه می دهند، احساس اطمینان کمتری نسبت به خود دارند و گاهی آنها دچار احساس تعارض بین دو موضع می گردند، از یک سو نیاز به استقلال، و از سوی دیگر ضرورت وابستگی به دلیل ادامه تحصیل. آن گروه از افراد که در دوره ی نوجوانی تحصیل را رها کرده و به دنبال اشتغال می روند، به ندرت می توانند شغل مناسبی پیدا کنند و آینده ی آنها در دوره ی بزرگسالی چندان رضایتبخش نیست. این امر ممکن است باعث شکست این افراد شده و اعتماد به نفس آنها را نیز کاهش دهد. بعضی از این افراد ممکن است در اثر شکست ها خشمگین شده و رفتارهای جنایی و ضد اجتماعی از خود نشان دهند.
6- عملکردهای خانواده
ورود هر کدام از فرزندان خانواده به دوره نوجوانی، باعث ایجاد تعارض هایی در خانواده خواهد شد. سیستم خانواده احتیاج به یک محیط سازگار و پر از تفاهم دارد. روش های رفتاری و سبکهای کنترل که در دوره های قبل از بلوغ در مورد کودکان کارایی داشت و باعث ایجاد سازگاری و تفاهم در خانواده میشد، دیگر در دوره نوجوانی ممکن است بی تاثیر گردد. شرایط ایده آل آن است که والدین از یک روش ثابت برای مراقبت و هدایت فرزندان خود پیروی کنند. والدین نیاز دارند که تصمیم بگیرند که در هر مرحله از تحولات دوره نوجوان، باید چه مقدار استقلال و مسئولیت به فرزند خود بدهند اما متاسفانه همه ی خانواده ها نمی توانند در مقابل تعارضات این دوران، عکس العمل های مناسبی از خود نشان دهند.آنها بجای اینکه به فرزند خود کمک کنند که مستقل شود و مسئولیت پذیر باشد، محیطی در خانواده ایجاد می کنند که در آن خواسته ها و اراده ها در مقابل هم قرار می گیرند. یعنی والدین از یک سو خواستار اجرای خواسته های خود هستند و از سوی دیگر نوجوانان می خواهند که در خواست های خود را اعمال کنند.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com