تک فرزندی
یکی از معایب تک فرزند بودن تاثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان کسی را ندارند تا با او رقابت کرده یا بازی و دعوا کنند. آنها دوست و همدمی در منزل ندارند لذا برخی از احساسات را تجربه نکرده و فرصتی برای عاقلانه کردن و کنترل و مدیریت آنها نخواهند داشت. بلوغ روحی و روانی پدیده ای کاملا ارثی نیست بلکه پدیده ای است اکتسابی. این بلوغ مواردی همچون شناخت خود میزان واقع بینی و انتخاب موثر را شامل میشود و به راحتی به دست نمی آید بلکه به تجربه هایی سخت و طاقت فرسا نیاز دارد. کودکی که تک فرزند خانواده است کمتر با مشکلات مواجه می شودو در معرض تجربه کردن شکست و ناکامی و رانده شدن و … قرار نمیگیرد،از این رو شرایطی را که لازمه ی بلوغ روحی_روانی تجربه نمی کند.
تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندی که دارند اغلب مانع از آن می شود تا فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسئولیت عمل خود را بپذیرد. آنها هیچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان برنمی آیند با او مخالفت نمی کنند و همواره تسلیم خواسته های او می شوندتا از این طریق مانع ناراحت شدن او شوند. این والدین میگویند: فرزندمان هم مثل ما دوست ندارد ناراحت شئد بنابراین با هم معامله میکنیم تا هیچ یک از ما آزار نبیند. حمایت بیش از حد این والدین فرزند را با روحیه ی حساس و ضعیف تربیت می کند. هر چه حمایت آنها از تنها فرزندشان بیشتر شود قدرت و تحمل وی در رویارویی با مشکلات کاهش می یابد و از این رو بسیار شکننده و آسیب پذیر میشوند:” من از مردم بدجنس و بی ادب متنفرم و تحمل درگیری را ندارم”. در چنین روابط حساس و پر اضطرابی است که تک فرزند از آزمودن احساساتی که در روابط بین خواهر و برادر شکل میگیرد محروم می ماند احساساتی که در روابطی از این دست پدید می آید:
_ مسابقه برای چیرگی یافتن بر دیگران.
_ رقابت با خواهر یا برادر در جلب رضایت والدین.
_ مسخره کردن دیگران برای تحقیر آنها.
_ توهین به دیگران برای اثبات برتری خود.
_ درگیری برای کسب حق تقدم و بهره مندی بیشتر از مزایا.
_ مشاجره درباره ی اختلاف و تبعیضی که بین او و خواهر یا برادرش وجود دارد.
_ درگیری با خواهر یا برادر برای تسکین فشارهای روحی.
_ دفاع از منافع شخصی در ارتباط با دیگران.
در خانواده های تک فرزند، والدین و فرزندان هر دو احساس میکنند که نیاز شدیدی به یکدیگر دارند لذا ناگزیر به مراعات یکدیگر هستند ولی خانواده های چند فرزند چنین نیستند. دعواهای مکرر جریحه دار شدن احساسات و عصبانیت در خانواده های چند فرزندی رایج است و کودکان معمولا برای کنترل این احساسات راهی مناسب می یابند و بار دیگر با هم بازی میکنند.
کودکان تک فرزند هنگام ارتباط با دوستان خود و یا درسنین بزرگسالی به هنگام ازدواج احساسات و عواطف ویژه ای دارند:
_ آنها نمی توانند نا امیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کنند.
_ چنانچه توهینی به آنها شود، بی آنکه قصد و غرضی در کار باشد. آنان این توهین را رفتاری عمدی و پشتوانه ی نیتی خاص تفسیر می کنندد
_ چنانچه از مساله ای رنجیده خاطر شوند این حالت رنجش را تا مدت های مدید در درون خود زنده نگاه می دارند.
_ آنها فقط به برقراری روابطی علاقه مندند که دربر گیرنده ی منافع آنان باشد و احساساتشان را نیز جریحه دار نسازد.
_ آنها ممکن است ناراحتی های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درون گرا شوند.
_ ممکن است تبحر لازم را نداشته باشند تا بتوانند دعواهای خود را با دیگران به گونه ای مدیریت کنند که در نهایت هر دو طرف راضی شوند.
www.clinicdeedar.com