لکنت زبان
بر پایه ی فرهنگ لغت، لکنت عبارت است از: صحبت کردن با مکث متناوب، و تکرار کردن با کشیده أداکردن صداها .
احتمالا هر شخص دارای لکنت این تعریف را بسیار کوتاه و مختصر خواهد دانست، زیرا تنها بخش قابل دید (يا به عبارت بهتر، بخش قابل شنیدن) از پدیده ی لکنت را توصیف می کند.برای فرد دارای لکنت، لکنت در واقع چیزی بیش از تکرار صداها است، همچنين لكنت آن احساس غریبی است که وقتی می دانید احتمالا به لکنت خواهید افتاده در وجودتان احساس می کنید. لکنت عبارت است از ناکامی، خجالت، احساس گناه، و احساس حقارت، پایین بودن عزت نفس.
لکنت یعنی اینکه وقتی می خواهید بگویید پیراشکی» می گویید کیک، زیرا بیان واژه ی کیک از پیراشکی آسان تر است. یا ممکن است به جای یک پیراشکی، دو پیراشکی بخرید. زیرا بیان واژه ی «دو»، از «یک» راحت تر است. بعد هم وانمود میکنید متعجب هستید از اینکه چرا آنقدر گرسنه نیستید که بتوانید هر دو را بخورید.
لكنت یعنی اینکه، اگرچه شایسته ی دریافت حقوق بیشتری هستید، ولی از تمام دلایل قانع کننده استفاده می کنید تا تقاضای افزایش حقوق نکنید. لکنت یعنی اینکه، دوستان شما با دیگران قرار ملاقات می گذارند، ولی شما به خاطر ترس از لکنت، چنین کاری نمی کنید. لكنت همچنین یعنی، استفاده از تمام انواع شگردهای اجتنابی مانند استفاده از واژه های نامناسب دیگر، صرفا به این دلیل که بیان آنها آسان تر به نظر می رسد. لكنت یعنی این که شما مجبور هستید با توصیه های احمقانه و بی فایده ای نظیر: نفس بکش و بعد صحبت کن، و آهسته صحبت کن را از دیگران بشنوید.
کوه یخ لکنت
لکنت مثل یک کوه یخ شناور است، این کوه یخ دارای یک بخش پیدا و یک بخش پنهان است. بخش پیدا، آن بخش از کوه یخ است که در بالاترین سطح قرار دارد و فقط ده درصد از تمام آن را تشکیل می دهد. نود درصد باقی مانده زیر است و نمی توان آن را از بالا مشاهده کرد. ویژگی هایی چون مکث های متناوب، تکرار یا کشیده اداکردن صداها، نشان دهنده ی همان بخش پیدا از « کوه یخ لکنت» است که تنها بخش کوچکی از آن می باشد.
بخش پنهانی شامل موارد زیر می شود:
1- سفت کردن عضلات سازوکار وال سال وا
2- الگوهای تنفسی نامنظم:
افراد لکنت دار اغلب دارای الگوهای تنفسی نامنظمی هستند و در ایجاد هماهنگی تنفس با گفتاره مشکلاتی دارند. آنها گاهی تلاش می کنند تا با بازدم بسیار کم و یا در حین انجام دم، صحبت کنند.
۳- عواطف، احساسات، و ادراکات منفی از قبیل: خجالت، احساس گناه، آشفتگی، پایین بودن عزت نفس و نداشتن اعتماد به نفس:
این افراد اغلب به خاطر ناتوانی در روان صحبت کردن، خجالت میکشند. همین طور، چون در برقراری ارتباط با دیگران مشکلاتی دارند، اغلب احساس پوچی و بیهودگی می کنند. آنها از این که به خاطر لکنت نمی توانند به خواسته های خود دست یابند، احساس گناه میکنند، و به خاطر روان نبودن گفتارشان و بی حوصلگی شنونده ها احساس ناراحتی می کنند.
4- ترس از موفعیت گفتاری ویژه :
بیشتر لکنت داران از موقعیت های گفتاری ویژه مثل استفاده از تلفن، سفارش غذا در رستوران، پرسیدن نشانی از رهگذر، و غیره، می ترسند. وقوع لکنت معمولا به موقعیت و نیز به فرد بستگی دارد؛ هر فرد دارای لکنت معمولا وقتی که با شخص دارای قدرت، مانند: پلیس، پدر و مادر ، معلم، یا رئیس خود صحبت می کند، بیشتر به لکنت می افتد. افراد دارای لکنت معمولا وقتی که در تنهایی با خودشان حرف می زنند، یا زمانی که در خلوت با یک حیوان اهلی صحبت می کنند، به هیچ وجه لکنت ندارند. این افراد اغلب وقتی که با همسرشان صحبت می کنند، کمتر به لکنت می افتند؛ احتمالا به این دلیل که همسر تا اندازه ای یک خود دوم او محسوب می شود.
5- استفاده از آغازگرها و پرکننده ها:
زمانی که فرد دارای لکنت احساس کند روی واژه ای گیر می کند. اغلب واژههای بی معنی چون: میدانی، می بینی، خوب، بله، اهه … در گفتارش وارد می کند. همه این قبیل واژه های بیهوده و بی معنی را به کار می برند، ولی تمایل به این کار در میان افراد دارای لکنت بسیار زیادتر است. افراد دارای لکنت معمولا احساس می کنند که این قبیل واژه های بی معنی به آنها فرصت خواهد داد تا گفتار خود را سریع آغاز کنند و گیر نکنند.
6- شگردهای اجتناب :
زمانی که فرد دارای لکنت احساس کند ممکن است روی واژه های خاصی گیر کند، اغلب از واژه ی دیگر با معنای مشابه، استفاده می کند. بیشتر وقتها این واژه ی جایگزین کمتر با موضوع تناسب دارد، و ممکن است این استنباط را تقویت کند که او برای برقراری ارتباط مؤثر توانایی ندارد. گاهی افراد دارای لکنت چیزی میگویند که با آن چیزی که می خواستند بگویند، کاملا متفاوت است.
7- کناره گیری:
روش دیگر فرار از چنگ لکنت، پرهیز از صحبت کردن است. احتمالا لحظه ای را به خاطر می آورید که مجبور بوده اید به گفتار نامفهوم شخصی که از صحبت کردن هراس داشته است، گوش کنید. این حالت احتمالا یکی از ناکام کننده ترین موقعیت ها است که فرد دارای لکنت به اجبار آن را تحمل می کند.
۸- پرهیز از ارتباط چشمی:
افراد دارای لکنت گرایش دارند تا از ارتباط چشمی با شنونده های خود پرهیز نمایند. احتمالا آنها به این دلیل این کار را انجام می دهند که نمی توانند واکنش شنونده های خود را موقع لکنت، تحمل کنند. این نگرش باعث میشود تا در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران با مشکل رو به رو شوند.
9- تمایل به بی حرکت ایستادن:
افراد دارای لکنت ممکن است آنچنان از لکنت هراس داشته باشند که در حین صحبت به ندرت از حرکات بدنی استفاده کنند.
۱۰- با صدای آهسته صحبت کردن:
بسیاری از افراد دارای لکنت آهسته صحبت می کنند، زیرا دوست ندارند عده ی زیادی ناروانی های گفتار آنها را بشنوند.
۱۱- مقاومت نسبت به تغییر:
در سطح خودآگاه، به طور مستم بیشتر افراد دارای لکنت آرزو دارند که بتوانند روان صحبت کنند، ولی مقاومت نسبت به تغییر جزء فطرت، و ماهیت انسان است. هر فرد دارای لکنت میداند که اگر روان صحبت کند، از او انتظار می رود که بیشتر صحبت کند و اجتماعی تر شود، ولی ضمیر ناخودآگاه او ممکن است فکر کند که او توان انجام این کار را ندارد. بنابراین، ذهن ناخودآگاه او نسبت به این تغییر مقاومت نشان می دهد و هرگونه تلاش در جهت روان شدن گفتار را مختل می کند. حالا به این نتیجه رسیده اید که لکنت فقط یک مشکل گفتاری نیست. لکنت مشکلی است که سرتاسر جسم و روان شما را در بر میگیرد. لکنت بر کل وجود شخص که شامل تمام انواع رفتارها، عواطف، احساسات، و ادراکات است، تأثیر می گذارد. هر درمانی که فقط روی ناروانی های گفتار شما متمرکز شده باشد، محکوم به شکست است. فقط یک روش درمانی جامع و همه جانبه که رفتارها، ادراکات، و عواطف وابسته به لکنت را نیز در بر بگیرد، می تواند موفقیت آمیز باشد.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com