علت استرس شما چیست؟
استرس علل مختلفی دارد و عواملی که می تواند برای فردی استرس زا باشد ممکن است برای فرد دیگر نباشد. بروز استرس رابطه ی مستقیم با پذیرش مسولیت های بزرگ و انجام کارهای سخت و سنگین دارد. البته ناگفته نماند که عکس العمل فرد در رابطه با بروز استرس را نیز نمی توان در این میان نادیده گرفت. هر دو عامل، خانه و کار می توانند به صورت جرقه ای برای ایجاد تنش جسمی و روحی محسوب شده و تدریجا رشد کرده و در صورتیکه نادیده گرفته شوند می توانند به صورت معضلی جدی در به خطر انداختن سلامتی فرد مطرح گردند.
عوامل استرس زا و کار
به دلایل مختلف، محیط کار در واقع پرورش دهنده ی زمینه های استرس است. زمانی که افراد مختلف در یک جا جمع می شوند، امکان بروز تنش نیز قوت میگیرد. افراد به خاطر داشتن گرایشهای شخصیتی خاص ممکن است با هم درگیر شوند، قوانین حاکم مابين افراد یک گروه نیز ممکن است روشن و شفاف نباشند، در نتیجه کارکرد گروه به طور کلی به خاطر وجود این عوامل منفی آسیب می بیند. رقابت در محیط کار اغلب به مشاجره می انجامد و اختلاف نظر عمومی در مورد اهداف و روشها می تواند به موفقیت و تکمیل کار و یا قرارداد آسیب رساند.ضرب العجل برای اتمام کار در تاریخی خاص در اغلب مشاغل دیده می شود چرا که بسیاری از قراردادها مدت زمان معینی برای انجام و اتمام کارشان در نظر می گیرند. ظاهرا نکته منفی در این مورد وجود ندارد، البته در صورتی که در حین انجام کار هر کس مسئولیت کار خود را کاملا به عهده گیرد، متأسفانه در عمل هم همیشه کارها طبق برنامه پیش نمی رود، زیرا برای مثال، در مورد تعیین ضرب العجل برای اتمام کار، گاه پیش می آید که این زمان توسط افرادی تعیین می شود که هیچ گونه مسئولیتی در انجام آن ندارند، لذا بی دلیل سخت گیری کرده و مدت زمان کوتاهی را برای اتمام کار در نظر میگیرند که شاید هم عمل به آن اصولا امکان پذیر نباشد. نتیجه چه می شود؟ حاصل کار این می شود که افراد درگیر در قرارداد در انتها احساس خشم و ناامیدی می کنند. غیر از زمانی که فرد برای خودش کار می کند، بیشتر افراد مجبورند نتایج کار خود را به یک فرد با موقعیت اداری بالاتر گزارش دهند. استرس زمانی ایجاد شده و اوج می گیرد که رئیس، مدیری خوب و خوش برخورد نباشد. افراد زمانی به پست مدیریت و رهبری می رسند که دارای تخصص و دانش حرفه ای باشند، اما تنها این دلایل برای رهبری یک بخش یا قسمت کافی نیست زیرا فرد ممکن است یک کارمند بسیار خوبی باشد، اما مدیر خوبی نباشد. در اغلب موارد، ناتوانی در ایجاد ارتباط مناسب، ریشه اصلی مشکلات است.
مورد دیگری که در محیط کار مطرح است وجود همکاران مسئله دار است. هر کسی که با فرد مسئله داری مدتی در یک محل کار کرده باشد بخوبی می داند که این امر تا چه حد می تواند کسل کننده و رنج آور باشد. اگر اصطکاک و برخورد (چه به صورت علنی یا غیر علنی) بین کارمندان وجود داشته باشد، باعث بروز خشم و عصبانیت و این دو خود به استرس و نهایتا ادامه استرس منجر به بیماری شخص می گردد. افرادی که در محیط کار مشکل آفرین هستند، به سه گروه اصلی تقسیم می شوند:
1) اشخاصی که با افراد زیر دست و تحت فرمان خود همیشه سر جنگ دارند. (زیر دست آزار – ضعیف کش ۔ در اصطلاح عامیانه )
2) اشخاصی که دارای عقده حقارت هستند، در ظاهر با شما بسیار خوب اند و در باطن تیشه به ریشه فرد می زنند. (دورو )
3) اشخاصی که به محض بروز مشکل بلافاصله به قول معروف جیم میشوند و دیگران را در مقابله با مسایل تنها می گذارند. (رفیق نیمه راه)
متأسفانه هنوز هم در موارد به خصوصی زنها تحت ستم و فشار قرار دارند. اگرچه در چند دهه اخیر اوضاع تا حدودی تغییر کرده، و پیشرفتهایی در این زمینه صورت گرفته، ولی با این حال، هنوز هم با زنان در محیط کار همانند مردان رفتار نمی شود. در مشاغل خاصی آن هم با اکراه به زنها اجازه داده میشود که به مقامهای بالا در یک سازمان برسند. حتی اگر چنین فرصتی به زنها داده شود آنها در برابر مردان همکار خود کار می کنند، اما کمتر از آنها حقوق دریافت می کنند. علاوه بر این، مراقبت از افراد خانواده از جمله کارهایی است که زنان هنگام بازگشت به خانه باید انجام دهند.
گاهی استرس صرفأ از محیط کار ناشی می شود، مثلا، اگر شما مجبور باشید با لوازم و امکانات نامناسب کاری را انجام دهید این امر مستقیما روی شما تأثیر می گذارد، برای مثال، زمانی که شما روی یک صندلی نامناسب نشسته و کار می کنید این امر باعث ناراحتی شما می شود و کم کم قدرت تمرکز شما را کاهش می دهد. از جمله عوامل استرس زای فیزیکی می توان از نور ناکافی، تهویه نامناسب و آلودگی هوا (بر اثر دود سیگار) نام برد. محیط کار نامناسب نه تنها باعث بروز احساس کسالت در شما می شود، بلکه مقدار قابل توجهی از نیروی کار شما را کاهش میدهد. از جمله پدیده های دنیای مدرن ایجاد موقعیتهایی است که شما در آن کارفرمای خویش هستید، یعنی، امور مربوط به کار خود را در داخل منزل و یا در حقیقت، شرکتی که مجهز به مدرنترین وسایل است، انجام می دهید. برای تحقق این امر به فردی مدیر و فداکار که بتواند به تنهایی کارها را انجام دهد و به موفقیت برساند، نیاز است. برای اداره امور به تنهایی لازم است فرد دارای انگیزه های بسیار قوی باشد تا بتواند در شرایطی که پیشرفت کار چندان مطلوب نیست، با در نظر گرفتن زمان، امور را سر و سامان بخشد و از آنجایی که در شرایط حساس، شخص دیگری برای بحث و مذاکره، در مورد کار وجود ندارد، احتمال این که فرد احساس تنهایی و طردشدگی کند، بسیار زیاد است.
عوامل استرس زای داخلی
همان طور که قبلا در مورد عوامل استرس زای مربوط به کار گفته شد هر کجا که افراد با یکدیگر کاری را انجام بدهند، احتمال بروز استرس نیز وجود دارد. صرف کار در محیط خانه و بودن نزدیکان فرد در اطراف او، دلیل بر عدم وجود عوامل استرس زا نمی باشد. یک دلیل آشکار استرس اختلاف و تنش بین افراد خانواده است. این امر ممكن است ناشی از ناسازگاری اساسی بین زن و شوهر باشد. وقتی چنین خانواده هایی صاحب فرزند می شوند، آنها خود را مجبور به ادامه زندگی می کنند، زیرا معتقدند که جدایی به کودکان آسیب می رساند. اما در حقیقت کودکان در چنین شرایطی بیشتر از زمانی که با یکی از والدین خود با شادی زندگی کنند، آسیب می بینند. بی ثباتی زندگی خانوادگی و دوریهای مکرر یکی از والدین باعث بروز استرس می شود. ممکن است یکی از والدین به واسطه تجارت و با وضعیت خاص کاری مدتها از خانه دور باشد در چنین شرایطی طرف مقابل باید تمام مسئولیتها را به تنهایی بر عهده گیرد. هر تصمیمی در ارتباط با بچه ها باید توسط والد مانده به تنهایی اتخاذ گردد حتی اگر کارها بر طبق روال معمول پیش نرود و یا بچه ها دچار مشکل گردند. در شرایطی که در بسیاری از مدارس خشونت، تبعیض نژادی و لاابالی گری افزایش یافته، استعمال مواد مخدر حتی در مناطق روستایی گسترش یافته، تربیت و بزرگ کردن کودکان در دنیای امروز به طور باورنکردنی مشکل و استرس آور شده است. اگر تربیت کودکان سالم مشکل باشد، تربیت کودکان معلول و یا کودکانی که بیماری شدید دارند به مراتب مشکلتر است. کودکان مریض یا معلول احتیاج به کمکهای اضافی دارند، در حالی که کودکان سالم به تنهایی بدون کمک دیگران های خود را انجام می دهند. در چنین شرایطی والدین تمام مدت شبانه روز خود را وقت رسیدگی به کودکان می کنند و در نتیجه از خود غافل شده و نهایتا سلامتی آنها به طور جدی به خطر می افتد و دچار استرسهای جسمی و روحی می شوند. البته، بحرانهای واقعی از قبیل مرگ یکی از فرزندان با نزدیکان بر اثر علاج ناپذیر و یا شاهد از دست رفتن نوزادی بودن، هر کدام از این موارد از جمله موقعیتهای غم انگیزی است که هر فردی ممکن است در طول زندگی خود با آنه مواجه شود. البته نباید صرفا افراد خانواده را عامل بروز استرس نامید. تصور کنید که پدر با مادر تان پیر و علیل شوند و نتوانند از خودشان مراقبت کرده و کارهای مربوط به خود را انجام دهند، چه اتفاقی می افتد؟ تصمیم گیری در چنین شرایطی بسیار دشوار است زیرا اتخاذ این تصميمها هم به شخصیت افراد و هم به شرایط خاص مالی آنها بستگی دارد. مسئله دیگری که قابل بررسی است اضافه شدن یک یا چند نفر به افراد خانواده است، که عادات و روش خاص خود را در زندگی دارند. چنین موقعیتهایی نه تنها برای کودکان، بلکه برای والدین مسن که سعی میکنند با موقعیت جدید سازگاری پیدا کنند، نیز استرس آور است. بدیهی است که گاهی استرس در یک فرد از اعضای خانواده به خاطر گذر از یک مرحله و شروع مرحله جدید از زندگی به وجود می آید. به عنوان مثال، می توان از تغییرات سنی و شروع بزرگسالی، ازدواج، بچه دار شدن، بزرگ شدن فرزندان و ترک خانه و بازنشستگی نام برد. هر کدام از این مراحل مشکلات خاص خود را دارند، افراد سعی می کنند در عین حال که با شرایط جدید سازگار می شوند، شرایط قبلی زندگی خود را به فراموشی سپرده و پشت سر بگذارند.
نمونه های دیگری از عوامل استرس زا
وجود هر تغییری در زندگی روزمره شما می تواند کم و بیش باعث بروز استرس شود که میزان این استرس به شرایط و خصوصیلت فردی شما بستگی دارد. وقتی شما شغل خود را از دست می دهید و یا به هر دلیلی مشکلات مادی پیدا می کنید، دچار استرس و نگرانی خواهید شد (باید توجه داشت که مسایل مالی بر سایر جنبه های زندگی تأثیر مستقیم می گذارد).
جالب توجه این که آنچه ما به عنوان تغییرات مثبت می نامیم، مانند ترفيع شغلی یا تعطیلات نیز می توانند ایجاد استرس نمایند. دلیل این امر این است که وقتی محل زندگی یا شغل شما تغییر می کند، شما باید خود را با موقعیت جدید سازگار نمایید، که این امر مستلزم صرف انرژی روحی اضافی است که احساس نگرانی نیز به آن اضافه می شود. محیط دور و اطراف شما هم می تواند تأثیر زیادی در روحیه شما بگذارد. اگر در منطقه ای دورافتاده ( در یک روستای نزدیک باتلاق و یا در یک مجتمع آپارتمانی بی نام و نشان ) زندگی می کنید، به دلیل این که ارتباط شخصی شما با افراد دیگر بسیار کم است، ممکن است دچار استرس شوید.
همچنین مناطقی که جنایت و خشونت در آنها رواج دارد، از خانه بیرون آمدن خود باعث استرس می شود. یا حتی اگر در نزدیکی خود همسایه هایی داشته باشید که عادات ناهنجار اجتماعی دارند و همیشه پرخاشگر و ستیزه جو بوده و یا با صدای بلند موزیک خود در نیمه های شب باعث آزار شما می گردند (این امور همانند زندگی در نزدیک محیطهایی چون فرودگاهها و کارخانجات) می توانند تعادل روحی فرد را بر هم زده و باعث بروز استرس شوند.
مرکز مشاوره دیدار 02188893258
http://t.me/clinicdeedar
www.clinicdeedar.com