ژن ها
در مورد اینکه اضطراب در خانواده ها تداوم می یابد، کمی تردید وجود دارد.
افرادی که مضطرب هستند اغلب می توانند بعضی از بستگان نزدیک خود را نام ببرند که همیشه به نظر مضطرب می رسند و تاحدی شایع است که حداقل پدر یا مادر کودکان مضطرب نیز قدری مضطرب باشد.
در بعضی موارد، ممکن است سطح جدی از اضطراب وجود داشته باشد.
در حالی که در دیگر موارد واقعا احتمال دارد که یک والد کمی بیشتر از حد متوسط گرایش به نگرانی احساس کند.
مخصوصا این مورد، احتمالا در کودکانی با درجات بالای اضطراب مشاهده می گردد.
کودکانی که فقط دارای یک ترس ساده و خاص هستند به احتمال کمتری دارای والدین مضطرب می باشند.
تحقیقات نشان داده اند:
آنچه که از والدین به کودک منتقل می شود، گرایش خاص خجالتی بودن یا نگرانی در مورد تاریکی نیست.
یک شخصیت کلی است که از لحاظ هیجانی حساس تر از دیگران می باشد.
همانطور که مردم در قد یا در رنگ موهایشان متفاوت هستند، در هیجانشان نیز به طور کلی متفاوت اند.
کودکان مضطرب تمایل دارند شخصیتی داشته باشند که هیجانی تر از حد میانگین است.
قسمت زیادی از این تمایل مربوط به ژن هایشان است.
از دید مثبت، این به آن معنی است که آنها احتمالا محتاط تر، مهربان تر، راستگوتر، و دوست داشتنی تر هستند.
اما از دید منفی، این احساساتی بودن به معنی آن است که احتمال دارد آنها بیشتر نگران شوند.
هر دو جنبه مثبت و منفی در شخصیت هر کودکی وجود دارد و ما نمی توانیم و نمی خواهیم آنها را تغییر دهیم.
افکار منفی
وقتی کودکی مضطرب است و یک «سبک حساس» دارد، طرز تفکر و رفتار او بخش واقعا مهمی در حفظ اضطرابش می باشد.
این افکار و رفتارها کلید فهم اضطراب کودکتان هستند.
در بخش اصلی برنامه بر کمک به فرزند شما در تغییر این الگوها تمرکز خواهیم کرد.
کودکان مضطرب ابتدا به طور ذهنی بر هر خطر احتمالی در دنیا متمرکز می شوند؛
این خطرات عبارتند از خطر جسمانی ( برای مثال؛ پدر و مادر من خواهند مرد؛ ما ورشکسته خواهیم شد)
خطر اجتماعی (برای مثال، بچه های دیگر به من خواهند خندید؛ من اشتباه خواهم کرد).
کودکان مضطرب بر اینگونه باورها متمرکز می شوند.
اغلب رویدادهای مهم را به اشتباه خطرناک تفسیر می کنند.
توجه شان را بر هر خطر احتمالی متمرکز می کنند.
تمام چیزهای بد را به خاطر می سپارند و چیزهای خوب را فراموش می کنند.
مهم اینکه این روش های تفکر باعث ادامه اضطرابشان می شود چون همیشه دنیا مثل یک مکان خطرناک به نظر می رسد.
بنیامین دائما درباره اینکه والدینش بیمار خواهند شد یا صدمه می بینند.
درباره اشتباه کردن در تکالیف مدرسه، و در مورد گرسنه ماندن و مردن گربه اش فکر می کرد.
به علاوه، او همیشه از والدینش در مورد کارهایی که می توانستند اشتباه انجام شوند، سؤال می کرد.
اگر شما از بنیامین درباره امتحان مدرسه اش سؤال می کردید، او همیشه از آن به عنوان یک تجربه بد یاد می کرد.
اگر بنیامین صدایی از خارج منزل می شنید، حدس می زد که چیز وحشتناکی است.
به دلیل همه این افکار و تفاسیر، دنیا واقعا مثل مکان بسیار وحشتناکی برای بنیامین بیچاره به نظر می رسید
اجتناب
کودکان مضطرب از همه چیز اجتناب می کنند.
فرار کردن، یک بخش اساسی و خودکار شخصیت آنان است.
ممکن است شامل اجتناب آشکار مانند عدم تمایل برای رفتن به مدرسه یا مهمانی باشد یا شامل اجتناب مخفی تری بشود.
مثل سخت کار کردن روی تکالیف مدرسه تا هرگز اشتباهی مرتکب نشوند.
یا صرف وقت زیاد برای تصمیم گیری درباره لباسی که می خواهند بپوشند تا بد به نظر نرسند.
اما اجتناب کردن – چه آشکار، چه ماهرانه – کلید زنده نگه داشتن اضطراب است.
اجتناب، افکاری را به صورت واقعی برای کودک حفظ می کند چرا که آنها هرگز یاد نمی گیرند که افکارشان واقعیت ندارد و درست نمی باشد.
با اجتناب از هر چیزی که کمی ترسناک است، کودکان قادر نخواهند بود تا درس های مثبتی مانند :
«من می توانم با آن مقابله کنم»، «این موقعیت بد نیست» یا «این به من آسیب نمی رساند» را یاد بگیرند.
آرین ، مشکل اصلی اش اعتقاد به این بود که دیگران فکر میکنند او احمق با بی لیاقت است.
آرین از گفتگو با بچه ها دوری می کرد.
در گروه ساکت و «مخفی» باقی می ماند و بهانه هایی می آورد تا با تلفن صحبت نکند یا از مردم نظر نپرسد.
اما با اجتناب از تمام این چیزها با روش های آشکار و ماهرانه ، آرین هرگز نخواهد توانست بیاموزد که مردم فکر نمی کنند او بی لیاقت است.
بازخورد والد
عکس العمل شما نسبت به ترس های فرزندتان یا روشی که نگرانی های او را مدیریت می نمایید نیز ممکن است در حفظ اضطراب نقش داشته باشد.
با وجود اینکه همه والدین با هم متفاوتند، بعضی از پدر و مادرها با روش بیش از حد حمایت کننده به کودک مضطرب پاسخ می دهند.
این رفتار کاملا قابل درک می باشد. والدین فرزندانشان را بسیار دوست دارند.
بنابراین وقتی با کودکی که ترسیده، آسیب پذیر و نگران است، مواجه می شوند.
فقط به صورت خیلی طبیعی برای کمک به او، عجله و شتاب می کنند ولی در بعضی موارد، این رفتار کمک رسان به کودک اجازه اجتناب کردن می دهد.
برخی از والدین اضطراب کودکشان را پیش بینی می کنند و حتی زمانی که لازم نیست، شروع به کمک به فرزندشان می نمایند.
این حالت مخصوصا در موردی صدق می کند که خود والد نیز مضطرب می باشد.
اگر این الگو استقرار یابد، کودک مجبور نیست تا با ترس هایش روبه رو شود .
در نتیجه امکان دارد شروع به یادگیری این نکته کنند که:
«دنیا واقعا خطرناک است » و «من نمی توانم به تنهایی از عهده آن برآیم».
الگودهی والد
بی تردید کودکان از والدینشان تقلید می کنند.
فقط کافی است دختر کوچکی که از اتاق مادرش با آرایش، کفش پاشنه بلند و جواهرات خارج می شود، تصور کنید.
این منطقی است، پس، انتظار این را داریم که احتمالا روش های مقابله ای والدینشان با دنیا را نیز تقلید کنند.
اگر یک والد، مضطرب است کودک ممکن است یاد بگیرد که این روش مدیریت کردن ترس ها می باشد.
ما نمی خواهیم بگوییم که شما کاملا مسئول اضطراب فرزندتان هستید؛
هیچ راهی نیست که الگودهی بتواند بیشتر رفتارهای مضطربانه را توضیح دهد.
اگر فرزند شما هم اکنون دارای برخی گرایش های مضطربانه است و شما با همسرتان نیز مضطرب هستید.
احتمال دارد کودک شما تعدادی از این رفتارها را کسب کند و ممکن است طبیعت مضطربی را که در حال حاضر دارد، تشدید نماید.
استرس زا
برای وقتی کودکی توسط یک سگ گاز گرفته می شود، برای مدتی از سگ ها می ترسد.
هنگامی که والدین کودک جدا می شوند و طلاق می گیرند.
کودک معمولا مقداری اعتمادش را از دست می دهد و برای مدتی حساس تر می شود.
اینها پاسخ های طبیعی اکثر کودکان بعد از یک رویداد استرس زا می باشد.
اگر کودکی استرس زاهایی از این قبیل را تجربه کند.
و هم اکنون حساس و مضطرب باشد، بنابراین حتی ممکن است این استرس زاها تأثیر بیشتری از حد معمول داشته باشند و به اضطراب او اضافه شوند.
استرس زاهای رایج عبارتند از جدایی والدین، خشونت خانوادگی، مرگ یکی از عزیزان، مورد قلدری واقع شدن در مدرسه، عملکرد بد در مدرسه ، بیمار شدن .
تجربه هایی مانند این نمی توانند در همه یا حتی اکثريت موارد اضطراب شناخته شوند.
ولی ممکن است در آشکارسازی اضطراب در بعضی کودکان نقش مهمی داشته باشند.
علاوه بر این، ما به این موضوع پی برده ایم که مردم اغلب خودشان استرس زاها را ایجاد می کنند.
این نشان می دهد که:
بسیاری از ترس ها و نگرانی هایی که کودکان مضطرب دارند اغلب می تواند منجر به اضطراب بیشتر در زندگی آنها شود و نیز اضطرابشان را افزایش دهد.
یک کودک مضطرب امکان دارد:
بعضی رفتارهای غیر معمول داشته باشد که باعث می شود بقیه بچه ها او را دست بیاندازند.
یا احتمال دارد این کودک هنگام بیرون رفتن والدینش هنگام شب جلوی آنها را بگیرد.
که این کار شاید فشار وارد بر والدین را بیشتر کند و سپس منجر به تنش بیشتر در خانواده شود.
مرکز مشاوره دیدار( بالاتر از میدان ولیعصر، نرسیده به خیابان فاطمی، ساختمان پرستو، 88893258)
www.clinicdeedar.com
http://t.me/clinicdeedar
buy coursework online
coursework moderation
coursework plagiarism
As I am looking at your writing, majorsite I regret being unable to do outdoor activities due to Corona 19, and I miss my old daily life. If you also miss the daily life of those days, would you please visit my site once? My site is a site where I post about photos and daily life when I was free.
خدمات مهندسی ساختمان
Obrigado por compartilhar. Estou preocupado por não ter ideias criativas. É o seu artigo que me deixa cheio de esperança. Obrigado. Mas, eu tenho uma pergunta, você pode me ajudar?