هدف در خانواده

خانواده مهمترین و اساسی ترین سازمان دنیا و زیر بنای جامعه است. هیچ تمدنی نتوانسته بر پایه ی خانواده های درهم ریخته استوار بماند و هیچ بنیادی نمی تواند اهداف خانواده را جامه یعمل بپوشاند. با این وجود در بیشتر خانواده ها تصویر روشنی از معنا و هدف خانواده در ذهن اعضای آن وجود ندارد و بهای لازم برای چنین ساختار ارزشی که اساس شخصیت و فرهنگ خانواده است،پرداخته نمی شود. بنابراین همه نیاز به تنظیم پیامی در خانواده دارند و برای این کار باید تصویری از خانواده که می خواهند داشته باشند در ذهن بپرورانند. اگر فعلا فرزندی ندارید میتوانید در فرصتی مناسب با همسرتان نشسته و نظر یکدیگر را درباره ی وضعیتی که ده، بیست یا پنجاه سال بعد دوست دارید داشته باشید بپرسید یا میتوانید از جمله یا تجربه ای برای تعیین ماهیت روابطتان کمک بگیرید. می توانید پرسش های زیر را مطرح کنید:

_ چگونه شریکی می خواهیم برای هم باشیم؟

_ چه رفتاری می خواهیم با هم داشته باشیم؟

_ اختلافات موجود را از چه راهی می خواهیم حل کنیم؟

_ مسائل مالی را چگونه برطرف کنیم؟

_ چگونه والدینی می خواهیم باشیم؟

_ کدامین اصول را می خواهیم به فرزندمان آموزش دهیم تا افرادی مسئول تا افرادی مسئول بار بیایند؟

_ چگونه میخواهیم استعدادهای فرزندمان را کشف و آنها را در به کار بردن مهارتهایش کمک کنیم؟

_ از نظر انضباطی چه روشی را فرزندمان میخواهیم پیش بگیریم؟

_ نقش هر یک از ما در امور درآمد خانواده،امور مالی،خانه داری و غیره چیست؟

_ چطور می توانیم با خانواده ی یکدیگر روابط بهتری برقرار کنیم؟

_ سنت هایی که ما مطابق با آنها بار آمده ایم کدامها هستند؟

_ کدام سنت ها را میخواهیم در خانه حفظ کنیم؟

_ چطور می خواهیم محبتهای دیگران را جبران کنیم؟

دلیل اهمیت هدف گذاری در خانواده این است که هیچ دو نفری کاملا مثل هم نیستند. اختلافها همیشه وجود دارد اما وقتی دو نفری که در رابطه ای به این لطافت و صمیمیت درگیر می شوند به کشف و رفع اختلافها نپردازند و در صدد اتفاق نظر برنیایند، به مرور از هم فاصله می گیرند. کار کردن در کنار هم و توافق بر سر انتظارات و حل مسائل را می توان به نوعی همیاری تعبیر کرد. به عبارت دیگر یعنی ماموریتها و اهداف را در هم آمیختن. یعنی اینکه راهها به نوعی ختم کنیم تا به یک مقصد منتهی  شوند و ” راه من” و “راه تو” از بین رفته و راه والاتری که راه ماست به وجود آید. این کار باعث میشود زوجین در کنار هم به کشف و حل اختلافات پرداخته و به نتایج مثبت دست یابند.همکاری و همفکری بین زن و شوهر امری حیاتی است و تاثیر زیادی بر روابط خانوادگی در کل دارد. حتی وقتی فرزندتان آنقر بزرگ هست که خود صاحب بچه شده است. با آمدن بچه به خانواده اهمیت هدف گذاری بیشتر می شود. حالا کسانی در اطراف شما هستند که باید آموزش ببینند، کسانی که شما می توانید روی آنها تاثیر بگذارید. آنها چنانچه ذهنیت واحدی از ارزشها به دست نیاوردند به هویت خانوادگی و اهداف خود دست نمی یابند.

www.clinicdeedar.com