بی توجهی به کودکان
رویکرد اجتناب بر آن است که به اظهار ناخواسته ی بچه توجه نکنید،به این امید که خود به خود برطرف بشود.والدین امید دارند که با توجه نکردن به بیان حال بچه((احساساتش باز_تقویت))نشود و بنابراین با گذشت زمان از میان برود.همواره مسئله یا پرسش این است:((چرا ما می خواهیم احساسات ناپدید بشود یا از میان برود؟))
روی هم رفته،آن چه بیشتر از هرچیز دیگری می خواهیم این است که زندگی را از لحاظ عاطفی یا هیجانی احساس بکنیم؛انسان انرژی و وقت خیلی زیادی را صرف برانگیختن احساس های شدید می کند که در واقع زندگی بدون آن ها بی روح و کسالت بار است.به علاوه،عواطف بچه عواطف خود شما را فرا می خواند و فرصتی برای پرورش خود در اختیار شما قرار می دهد؛شما در مورد خود یاد می گیرید و شفافیتی که به دست می آورید به شما کمک می کند در مورد بچه نیز چیز یاد بگبرید.
اگر وقتی روش اجتناب را به کار می برید و ناگهان متوجه اشتباه خود شدید،آرام باشید و بر خود سخت نگیرید،در عین حال از دنبال کردن آن مسیرهایی که دیگران برای شما تعیین کرده اند پرهیز کنید.
متاسفانه،بچه ای که از احساسات دردناکش اجتناب می کند درواقع،ابراز وجود خود را متوقف می سازد و یا اصلاً این احساس از بین می رود و حتی ممکن است دیگر هیچ گاه آن را حس نکند؛این بچه از لحاظ عاطفی،به اصطلاح،فلج و برقراری ارتباط با وی دشوار می شود.یا،در بچه های سالم تر،با انتخاب رفتار های تحریک آمیز و جیغ و داد که سرانجام توجه شما را جلب می کنند،در بیان حال خود و برقراری ارتباط موفق می شوند.به علاوه،وقتی پدر یا مادری از روش اجتناب استفاده می کند،نیاز های بچه برآورده نمی شود و به فشار های روحی بیشتر همراه با مشکلات رفتاری منجر می شود.فوران های عاطفی بچه نیازمند واکنش و توجه والدین به منظور فرونشاندن است.